1. farther in time
دورتر از نظر زمان
2. from farther afield
از محل های دورتر
3. the farther you go the less you see
هرچه دورتر بروی کمتر می بینی.
4. he lives farther (away)
او دورتر زندگی می کند.
5. all the farther (closer)
(عامیانه) تا،به فاصله ی
6. go a little farther
کمی دورتر برو.
7. i do not wish to discuss this any farther
نمی خواهم بیش از این در این باره بحث کنم.
8. You may [could] go farther and fare worse.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است بیش از این ادامه داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است دورتر بروید و بدتر شوید
9. You may go farther and fare worse.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است جلوتر بروید و غذا را بدتر کنید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است دورتر بروید و بدتر بمانید
10. Paper plane fly farther take away my heart.
[ترجمه ترگمان] هواپیمای بدون کاغذ از قلب من دور میشه
[ترجمه گوگل]هواپیما به هواپیما پرواز می کند دورتر قلب من را از بین ببرد
11. Distance is not terrible, terrible is farther and farther.
[ترجمه ترگمان]فاصله، وحشتناک است، وحشتناک است
[ترجمه گوگل]فاصله وحشتناک نیست، وحشتناک دورتر و دورتر است
12. Each step, could not follow you, see the farther the distance more walk but.
[ترجمه ترگمان]هر قدم که بگذرد، شما را تعقیب نخواهد کرد، راه رفتن را دنبال کنید، اما
[ترجمه گوگل]هر گام، نمیتوانست از شما پیروی کند، فاصله دورتر را بیشتر ببینید، اما
13. The farther backward you can look, the farther forward you will see. Winston Churchill
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر به عقب نگاه کنی، هرچه جلوتر ببینی، می بینی و ین ستون چرچیل …
[ترجمه گوگل]دورتر به سمت عقب شما می توانید نگاه کنید، دورتر به جلو شما خواهید دید وینستون چرچیل
14. How much farther is it to the airport?
[ترجمه ترگمان]چقدر دیگه تا فرودگاه راهه؟
[ترجمه گوگل]چقدر دورتر از فرودگاه است؟
15. Go farther and fare worse.
[ترجمه ترگمان]جلوتر بروید و غذا را بدتر کنید
[ترجمه گوگل]دورتر بروید و بدتر بمانید
16. I waded farther out as the tide ebbed.
[ترجمه ترگمان]همچنان که جزر و مد دریا فروکش کرده بود، به راه خود ادامه دادم
[ترجمه گوگل]من به عنوان جزر و مدی غرق شدم