کلمه جو
صفحه اصلی

farther


معنی : پیش تر، دورتر، جلوتر، بعلاوه
معانی دیگر : (صفت تفضیلی : far) دورتر، در فاصله ی بیشتر، پستر، بیشتر، زیادتر (further بیشتر به کار می رود)، قدری

انگلیسی به فارسی

دورتر، (در فاصله‌ی) بیشتر


بیشتر، زیادتر (further بیشتر به‌کار می‌رود)


دورتر، بعلاوه، جلوتر، پیش تر


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
(1) تعریف: a comp. of far.

(2) تعریف: to or at a greater distance, extent, or degree.

- You can see farther with these binoculars.
[ترجمه سیفی] شما میتوانید با این دوربین دور تر را ببینید.
[ترجمه kolsoom] شما میتوانید با این دوربین فاصله ی دورتر را ببینی
[ترجمه ترگمان] شما می توانید با این دوربین جلوتر بروید
[ترجمه گوگل] شما می توانید با این دوربین های دوجداره ببینید
صفت ( adjective )
(1) تعریف: a comp. of far.

(2) تعریف: more remote or distant; extending to or located at a greater distance.

- We hoped we could reach the farther island by nightfall.
[ترجمه ترگمان] امیدوار بودیم تا شب به جزیره دورتر برسیم
[ترجمه گوگل] ما امیدوار بودیم که بتوانیم به جزیره دورتر برسیم
- The sun is farther from the earth than the moon.
[ترجمه ترگمان] خورشید از زمین دورتر از ماه است
[ترجمه گوگل] خورشید از زمین دورتر از ماه است

• more distant or remote; additional, continuing on to a greater distance
at a greater distance; to a greater degree; even further
farther is a comparative of far.

مترادف و متضاد

پیش تر (صفت)
aforetime, farther, heretofore, whilom

دورتر (صفت)
off, farther, thither

جلوتر (صفت)
previous, further, farther

بعلاوه (قید)
far, further, plus, farther, again, also, too, likewise, as well as, in addition, besides, moreover, furthermore, aside from, more, therewith, supra, thereto, withal

at a greater distance


Synonyms: beyond, further, longer, more distant, more remote, remoter, yon, yonder


Antonyms: closer, nearer


جملات نمونه

1. farther in time
دورتر از نظر زمان

2. from farther afield
از محل های دورتر

3. the farther you go the less you see
هرچه دورتر بروی کمتر می بینی.

4. he lives farther (away)
او دورتر زندگی می کند.

5. all the farther (closer)
(عامیانه) تا،به فاصله ی

6. go a little farther
کمی دورتر برو.

7. i do not wish to discuss this any farther
نمی خواهم بیش از این در این باره بحث کنم.

8. You may [could] go farther and fare worse.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است بیش از این ادامه داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است دورتر بروید و بدتر شوید

9. You may go farther and fare worse.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است جلوتر بروید و غذا را بدتر کنید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است دورتر بروید و بدتر بمانید

10. Paper plane fly farther take away my heart.
[ترجمه ترگمان] هواپیمای بدون کاغذ از قلب من دور میشه
[ترجمه گوگل]هواپیما به هواپیما پرواز می کند دورتر قلب من را از بین ببرد

11. Distance is not terrible, terrible is farther and farther.
[ترجمه ترگمان]فاصله، وحشتناک است، وحشتناک است
[ترجمه گوگل]فاصله وحشتناک نیست، وحشتناک دورتر و دورتر است

12. Each step, could not follow you, see the farther the distance more walk but.
[ترجمه ترگمان]هر قدم که بگذرد، شما را تعقیب نخواهد کرد، راه رفتن را دنبال کنید، اما
[ترجمه گوگل]هر گام، نمیتوانست از شما پیروی کند، فاصله دورتر را بیشتر ببینید، اما

13. The farther backward you can look, the farther forward you will see. Winston Churchill
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر به عقب نگاه کنی، هرچه جلوتر ببینی، می بینی و ین ستون چرچیل …
[ترجمه گوگل]دورتر به سمت عقب شما می توانید نگاه کنید، دورتر به جلو شما خواهید دید وینستون چرچیل

14. How much farther is it to the airport?
[ترجمه ترگمان]چقدر دیگه تا فرودگاه راهه؟
[ترجمه گوگل]چقدر دورتر از فرودگاه است؟

15. Go farther and fare worse.
[ترجمه ترگمان]جلوتر بروید و غذا را بدتر کنید
[ترجمه گوگل]دورتر بروید و بدتر بمانید

16. I waded farther out as the tide ebbed.
[ترجمه ترگمان]همچنان که جزر و مد دریا فروکش کرده بود، به راه خود ادامه دادم
[ترجمه گوگل]من به عنوان جزر و مدی غرق شدم

get farther and farther away

دورتر و دورتر رفتن


farther back

عقب‌تر


farther back than 1940

پیش از سال ۱۹۴۰


farther off

دورتر


farther on/farther forward

پیش‌تر/جلوتر


He lives farther (away).

او دورتر زندگی می‌کند.


The farther you go the less you see.

هرچه دورتر بروی، کمتر می‌بینی.


farther in time

دورتر از نظر زمان


I do not wish to discuss this any farther.

نمی‌خواهم بیش از این در‌این‌باره بحث کنم.


پیشنهاد کاربران

بزرگتر

"Further" Versus "Farther" The quick and dirty tip is to use “farther” for physical distance and “further” for metaphorical, or figurative, distance. It's easy to remember because “farther” has the word “far” in it, and “far” obviously relates to physical distance.

تقویت کردن
بالا بردن سطح چیزی

دورتر

جلوتر

further
دورتر
به هر دو صورت نوشته می شود و صحیح است.

به سمت


کلمات دیگر: