کلمه جو
صفحه اصلی

embrocate


معنی : شستشو دادن، روغن مالی کردن، تدهین کردن
معانی دیگر : (به بدن مرهم یا روغن یا داروی آبگونه مالیدن و مالش دادن) خیس مالی کردن، خیس مال کردن

انگلیسی به فارسی

روغن‌مالی کردن، تدهین کردن، شستشو دادن


کبریت، روغن مالی کردن، تدهین کردن، شستشو دادن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: embrocates, embrocating, embrocated
• : تعریف: to lubricate and rub (the body) with a liniment or lotion, as to relieve sore muscles; apply an embrocation.
مشابه: anoint

• rub with liniment or lotion (generally for medical purposes)

مترادف و متضاد

شستشو دادن (فعل)
wash, absterge, embrocate

روغن مالی کردن (فعل)
embrocate, anoint

تدهین کردن (فعل)
embrocate, anoint


کلمات دیگر: