1. Instant scrambled eggs, frozen fried eggs, canned eggnog, and many other convenient egg foods are being market tested.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ نیمرو شده، تخم مرغ نیمرو شده، قوطی های کنسرو شده و بسیاری از غذاهای مناسب دیگر در بازار مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ های تخم مرغ فوری، تخم مرغ سرخ شده منجمد، تخم مرغ کنسرو شده و بسیاری از مواد غذایی مناسب تخم مرغ مورد آزمایش بازار قرار می گیرند
2. Eggnog and apple cider are sure to be found at a Christmas party.
[ترجمه ترگمان]eggnog و شراب سیب در مهمانی کریسمس پیدا خواهند شد
[ترجمه گوگل]مطمئنا در یک جشن کریسمس، تخم مرغ و سیب سیب قرار می گیرند
3. Comes with a glass of Mulled Wine or Eggnog or Hot Chocolate.
[ترجمه ترگمان]با یک لیوان شراب mulled یا شکلات داغ سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]همراه با یک لیوان آب نبات یا شکلات داغ یا گرم
4. Put a log on the hearth, and eggnog in your glass.
[ترجمه ترگمان]، یه چوب تو شومینه بذار و \"زرده تخم مرغ\" تو لیوان - ت
[ترجمه گوگل]یک ورودی را در قوطی قرار دهید و در شیشه خود بگذارید
5. WINTER WARMERS, Gluehwein, eggnog, Liqueur coffees, Amaretto hot chocolates and many more combinations will be available during the cold Beijing winter days.
[ترجمه ترگمان]زمستان زمستان، Gluehwein، eggnog، liqueur، شکلات داغ، و بسیاری از ترکیبات دیگر در طول روزه ای سرد زمستانی بیجینگ در دسترس خواهند بود
[ترجمه گوگل]زمستان گرما، گلوهیدین، تخم مرغ، قهوه لیکور، شکلات گرم شکلاتی Amaretto و بسیاری از ترکیبات دیگر در طول روزهای زمستان سرد پکن در دسترس خواهد بود
6. Or curling up with a cup of eggnog.
[ترجمه ترگمان] یا اینکه با یه لیوان شیر \"زرده تخم مرغ\" قاطی شده
[ترجمه گوگل]یا یک قاشق غذاخوری با یک قاشق غذاخوری
7. It's a Christmas party with eggnog, cookies.
[ترجمه ترگمان] جشن کریسمس با \"زرده تخم مرغ\" و \"کلوچه\" - ه
[ترجمه گوگل]این یک مهمانی کریسمس با eggnog، کوکی ها است
8. You end up with eggnog all over your costume!
[ترجمه ترگمان]تو با \"زرده تخم مرغ\" تموم کردی؟ !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه گوگل]شما در تمام نقاشی های خود با اژدهایی روبرو می شوید!
9. Music is as much a holiday tradition as mistletoe and eggnog.
[ترجمه ترگمان]موسیقی به اندازه داروش و eggnog سنت تعطیلات است
[ترجمه گوگل]موسیقی به عنوان یک سنت تعطیلات به عنوان مدفوع و eggnog است
10. Egg products can be substituted in recipes typically made with raw eggs that won't be cooked (for example, Caesar salad, Hollandaise sauce, eggnog, homemade mayonnaise, ice cream, and key lime pie).
[ترجمه ترگمان]محصولات تخم مرغ را می توان در دستور العمل ها جایگزین کرد که معمولا با تخم مرغ خام تهیه شده (برای مثال، سالاد سزار، سس سالاد، سس مایونز، سس مایونز، بستنی و pie کلیدی لیمو)
[ترجمه گوگل]محصولات تخم مرغ را می توان در دستور العمل هایی که معمولا با تخم مرغ خام ساخته می شود جایگزین نکنید (به عنوان مثال سالاد سزار، سس هولندایی، سس گوجه فرنگی، سس مایونز خانگی، بستنی و پایه آهک کلیدی)
11. Marty: Not if it's the same as last year's. Are you still making your famous eggnog?
[ترجمه ترگمان] نه اگه مثل پارسال باشه هنوزم داری \"زرده تخم مرغ\" - ت رو درست می کنی؟
[ترجمه گوگل]مارتی: نه، اگر این همان سال گذشته باشد آیا هنوز هم eggnog مشهور خود را انجام می دهید؟