کلمه جو
صفحه اصلی

fanfare


معنی : هیاهو، نمایش در فضای باز
معانی دیگر : نواختن شیپورها (با صدای بلند)، فانفار

انگلیسی به فارسی

هیاهو، نمایش در فضای باز


فانتزی، هیاهو، نمایش در فضای باز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a flourish of trumpets, used to mark an entrance or beginning.

- The entrance of the queen was announced with a splendid fanfare.
[ترجمه ترگمان] ورود ملکه با هیاهوی بسیار عالی اعلام شد
[ترجمه گوگل] ورود ملکه با فانتزی پر زرق و برق اعلام شد

(2) تعریف: activity carried out with similar flourish and showiness, esp. for publicity or promotional purposes.

- The visiting prince was welcomed with a great deal of fanfare at the airport; there was even a band to play his country's anthem.
[ترجمه ترگمان] پرنس visiting با هیاهوی زیادی در فرودگاه به او خوشامد گفت؛ حتی یک گروه برای نواختن سرود ملی اش وجود داشت
[ترجمه گوگل] شاهزاده بازدید کننده با افتخار زیادی در فرودگاه استقبال کرد حتی یک گروه برای سرود ملی کشورش وجود داشت

• flourish played by trumpets, showy display
a fanfare is a short, loud tune played on trumpets to announce a special event.
you also use fanfare to say that something happens or is announced in a way that is intended to make people notice it.

مترادف و متضاد

هیاهو (اسم)
pother, commotion, apothecary, fanfare, explosion, ruckus, hubbub, donnybrook, hullabaloo, to-do

نمایش در فضای باز (اسم)
fanfare

cheering


Synonyms: alarum, array, ballyhoo, demonstration, display, flourish, hullabaloo, panoply, parade, pomp, shine, show, trump, trumpet call


جملات نمونه

1. The new building was opened with great fanfare in January 189
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید با هیاهوی زیادی در ژانویه ۱۸۹ باز شد
[ترجمه گوگل]ساختمان جدید در ژانویه سال 189 با فانتزی بزرگ باز شد

2. The ceremony opened with a fanfare of trumpets.
[ترجمه ترگمان]مراسم با صدای شیپور شروع شد
[ترجمه گوگل]مراسم افتتاحیه با صدای تپه ها افتتاح شد

3. The royal couple arrived to a fanfare of trumpets.
[ترجمه ترگمان]The سلطنتی با شیپور وارد شدند
[ترجمه گوگل]زن سلطنتی به فانتزی ترومپت ها وارد شد

4. A fanfare of trumpets will sound for the Queen.
[ترجمه ترگمان]هیاهوی شیپور برای ملکه طنین خواهد داشت
[ترجمه گوگل]فانتزی تراموا برای ملکه صدا می کند

5. The deal was announced with much fanfare.
[ترجمه ترگمان]این معامله با هیاهوی زیادی اعلام شد
[ترجمه گوگل]این معامله با فریب زیاد اعلام شد

6. A trumpet fanfare sounded and the procession began.
[ترجمه ترگمان]صدای شیپور به گوش رسید و جمعیت شروع به نواختن کرد
[ترجمه گوگل]یک صدای ترومپت صدایی و فرقه آغاز شد

7. A fanfare was played as the queen entered.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ملکه وارد شد، هیاهوی بسیار شدیدی شروع شد
[ترجمه گوگل]فینال به عنوان ملکه وارد شد

8. Despite the fanfare of publicity that accompanied its launch, his latest novel sold only a few hundred copies.
[ترجمه ترگمان]علی رغم هیاهوی تبلیغاتی که با پرتاب آن همراه بود، آخرین رمان او فقط چند صد نسخه به فروش رسید
[ترجمه گوگل]علیرغم افسانه تبلیغاتی که با راه اندازی آن همراه بود، آخرین رمانش تنها چند صد نسخه را فروخت

9. The royal visitor was saluted by a fanfare of trumpets.
[ترجمه ترگمان]مهمان سلطنتی با هیاهوی شیپور سلام نظامی داد
[ترجمه گوگل]بازدید کننده سلطنتی توسط فانتزی ترومپت ها مورد تجلیل قرار گرفت

10. A fanfare of trumpets heralded the arrival of the King.
[ترجمه ترگمان]هیاهوی شیپور ورود شاه را خبر داد
[ترجمه گوگل]فانتزی ترومپت ها، ورود شاه را اعلام کرد

11. The new perfume was launched amidst a fanfare of publicity.
[ترجمه ترگمان]عطر جدید در میان هیاهوی تبلیغات به راه افتاد
[ترجمه گوگل]عطر جدید در میان فانتزی تبلیغاتی راه اندازی شد

12. A fanfare signalled the entrance of the king.
[ترجمه ترگمان]هیاهوی راه ورود شاه را فرا گرفت
[ترجمه گوگل]یک فینال ورودی پادشاه را نشان داد

13. The company was privatised with a fanfare of publicity.
[ترجمه ترگمان]این شرکت با جنجالی از تبلیغات خصوصی سازی شد
[ترجمه گوگل]این شرکت با فریب تبلیغاتی خصوصی شد

14. The new century will begin amid much fanfare worldwide.
[ترجمه ترگمان]قرن جدید در میان هیاهوی بسیار در سراسر جهان آغاز خواهد شد
[ترجمه گوگل]قرن جدید در میان فمینیسم در سراسر جهان آغاز خواهد شد

پیشنهاد کاربران

با بوق و کرنا

جشن/مراسم مفصل elaborate ceremony
This marks the end of the four day fanfare; one of the most important festivals in the country.


کلمات دیگر: