1. When the fight was over, the underdog emerged the winner.
وقتی که نبرد پایان یافت، شخص از پیش باخته برنده بیرون آمد
2. You have to be nimble to emerge from the narrow opening in five seconds.
شما مجبورید فرز باشید برای اینکه از یک شکاف باریک ظرف 5 ثانیه، خارج شوید
3. What emerged from the bottle was a blend of fruit juices.
چیزی که از بطری خارج شد، مخلوطی از آب میوه ها بود
4. The baby's head was starting to emerge from the womb.
[ترجمه یحیی] سر نوزاد شروع به خروج از رحم کرد.
[ترجمه محدثه فرومدی] کم کم سر نوزاد از رحم بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]سر کودک از رحم امده بود
[ترجمه گوگل]سر نوزاد شروع به رهایی از رحم کرد
5. The tadpoles metamorphose and emerge onto land.
[ترجمه ترگمان]کفچه ماهی ها وارد زمین می شوند
[ترجمه گوگل]گردهافشانی دگرگون شده و روی زمین فرود می آیند
6. The flowers emerge in the spring.
[ترجمه ترگمان]گل ها در بهار ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]گل ها در بهار ظاهر می شوند
7. Two weeks later the moth will emerge in its adult form.
[ترجمه ترگمان]دو هفته بعد پروانه به شکل بزرگ سال خود ظاهر خواهد شد
[ترجمه گوگل]دو هفته پس از آن، پروانه در فرم بزرگسالان ظاهر خواهد شد
8. We assume that competent doctors emerge at the end of an obstacle course of traditional examinations based on facts.
[ترجمه ترگمان]ما فرض می کنیم که پزشکان ذی صلاح در پایان یک دوره مانع از آزمون های سنتی براساس حقایق پدیدار می شوند
[ترجمه گوگل]ما فرض می کنیم که پزشکان صالح در پایان دوره مانع آزمون های سنتی بر اساس حقایق ظاهر می شوند
9. Several facts started to emerge from my investigation.
[ترجمه ترگمان]چند واقعیت از تحقیقات من پدیدار شد
[ترجمه گوگل]چندین واقعیت از تحقیقات من شروع شد
10. We were confident that the Allies would emerge victorious .
[ترجمه ترگمان]ما مطمئن بودیم که متفقین پیروز خواهند شد
[ترجمه گوگل]ما مطمئن بودیم که متحدان پیروز می شوند
11. The facts behind the scandal are sure to emerge eventually.
[ترجمه ترگمان]حقایق پشت این رسوایی در نهایت پدیدار خواهند شد
[ترجمه گوگل]حقایق پشت سر این رسوایی مطمئنا در نهایت ظهور خواهند کرد
12. A pattern is beginning to emerge from our analysis of the accident data.
[ترجمه ترگمان]یک الگو در حال پدیدار شدن از تجزیه و تحلیل داده های تصادفی است
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم از تحلیل ما از داده های تصادف شروع می شود
13. Hopes grew that a workable peace settlement might emerge.
[ترجمه ترگمان]امیدها به وجود آمد که یک توافق صلح عملی بوجود خواهد آمد
[ترجمه گوگل]امیدوارم که یک حل و فصل صلح قابل اجرا باشد
14. The missiles emerge from the underbelly of the transport plane.
[ترجمه ترگمان]این موشک ها از قسمت پایین صفحه حمل و نقل بیرون می آیند
[ترجمه گوگل]موشک ها از زیر شکم هواپیمای حمل و نقل ظاهر می شوند
15. The points at which stress and anxiety emerge can be mapped.
[ترجمه ترگمان]نکاتی که در آن استرس و اضطراب پدیدار می شوند را می توان نگاشت کرد
[ترجمه گوگل]نقاطی که استرس و اضطراب ظهور می کنند می توانند نقشه بندی شوند
16. It's difficult to emerge from such a scandal with your reputation still intact.
[ترجمه ترگمان]بیرون آمدن از چنین جنجالی با شهرت شما که هنوز سالم مانده است، دشوار است
[ترجمه گوگل]از این رسوایی دشوار است که با شهرت شما همچنان دست نخورده باقی بماند
17. What sort of picture is starting to emerge ?
[ترجمه ترگمان]چه نوع عکسی شروع به پدیدار شدن می کند؟
[ترجمه گوگل]چه نوع تصویری شروع به ظهور می کند؟
18. The winged adult mosquitoes emerge from the pupae.
[ترجمه ترگمان]پشه بالغ بال دار از the بیرون می آید
[ترجمه گوگل]پشه بالغ بالغ از پشه ها ظاهر می شود