کلمه جو
صفحه اصلی

gent


معنی : آقا
معانی دیگر : (عامیانه) آقا، جنتلمن، جناب، (متون قدیمی) زیبا، طناز، man اقا

انگلیسی به فارسی

( fellow ، man ) اقا


گنت، آقا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a man; gentleman.

• gentleman (slang)
a gent is a gentleman; an informal word.
a gents or the gents is a public toilet for men.

مترادف و متضاد

آقا (اسم)
gaffer, monsieur, don, sir, gentleman, mister, gent, seigneur, esquire, seignior, signor, hidalgo, padrone, sahib

جملات نمونه

1. Mr Blake was a gent. He knew how to behave.
[ترجمه ترگمان]اقای بلیک یک جنتلمن بود او می دانست چگونه رفتار کند
[ترجمه گوگل]آقای بلیک یک زن بود او می دانست که چگونه رفتار می کند

2. He was a lean, patrician gent in his early sixties.
[ترجمه ترگمان]او مردی لاغر و patrician بود که در اوایل دهه شصت بود
[ترجمه گوگل]او در اوایل دهه شصت، یک مرد خردمند بود

3. I've always prided myself on being a perfect gent.
[ترجمه ترگمان]همیشه به خودم افتخار می کنم که آدم کاملی باشم
[ترجمه گوگل]من همیشه خودم را به عنوان یک زن کامل معرفی کردم

4. No self-respecting lady or gent would use it now.
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر خانم و خانم هم از آن استفاده نمی کردند
[ترجمه گوگل]هیچ بانوی یا بانوی خودخواه از آن استفاده نکنید

5. Broomhead had had enough, realising that the old gent was quite content to stay there all day nattering.
[ترجمه ترگمان]Broomhead کافی بود، پی برده بود که پیرمرد راضی است تمام روز را در عرض روز در آنجا بماند
[ترجمه گوگل]Broomhead تا به حال به اندازه کافی، درک کرده بود که ژنتیک قدیمی کاملا محسوس بود که در تمام طول روز باقی بماند

6. The gent who wakes up and finds himself a success hasn't been asleep.
[ترجمه ترگمان]اون آقایی که بیدار می شه و خودش رو پیدا می کنه که به خواب نرفته
[ترجمه گوگل]مردی که از خواب بیدار می شود و موفق می شود، خوابش نیافته است

7. Soon created 4 big letters G, E, N and T, on which the habitat of Ghent (GENT) was represented by means of scale models.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که ۴ حرف بزرگ به نام جی، E، N و T ایجاد کرد که در آن زیستگاه گان (gent)با استفاده از مدل های مقیاس نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]به زودی 4 حرف بزرگ G، E، N و T ایجاد کرد، که در آن زیستگاه گنت (GENT) با استفاده از مدل های مقیاس نشان داده شده است

8. Quite a gent,'e was -- dress shirt, top'at, black overcoat.
[ترجمه ترگمان]خیلی آقایی که لباس زیر پوشیده بود و شنل سیاه پوشیده بود
[ترجمه گوگل]کاملا مردانه بود، پیراهن پیراهن، top'at، پالتو سیاه و سفید

9. No, I hear them. The car alarm gent off, but they must have disengaged it.
[ترجمه ترگمان] نه، صداشونو می شنوم دزدگیر اتومبیل به صدا در آمد، اما باید آن را از هم جدا کرده باشند
[ترجمه گوگل]نه، من آنها را میشنوم زنگ ماشین را خاموش کرد، اما آنها باید آن را خاموش کرده باشند

10. D student, Gent University, Belgium . Molecular mechanism underlying proline accumulation during osmotic stress in Arabidopsis thaliana.
[ترجمه ترگمان]دانشجوی D، دانشگاه جنت، بلژیک مکانیسم مولکولی مربوط به تجمع proline در طول تنش اسمزی در Arabidopsis thaliana
[ترجمه گوگل]دانشجو D، دانشگاه گنت، بلژیک مکانیزم مولکولی تجمع پرولین در هنگام استرس اسمز در Arabidopsis thaliana

11. He already taken on a couple of First Gent - like projects, including tsunami relief and childhood obesity.
[ترجمه ترگمان]او پیش از این دو پروژه اولی مانند وقوع سونامی و چاقی در دوران کودکی را بر عهده گرفته بود
[ترجمه گوگل]او قبلا در مورد دو پروژه اول Gent مانند، از جمله تسکین سونامی و چاقی دوران کودکی گرفته شده است

12. The gent who wakes up and finds himself a success has not been asleep.
[ترجمه ترگمان]آقایی که بیدار می شود و خودش را به موفقیتی می بیند خواب نیست
[ترجمه گوگل]مردی که از خواب بیدار می شود و موفق می شود، خوابش نیافته است

13. Can you tell me where the gent or the gents'toilet is?
[ترجمه ترگمان]میتونی بهم بگی که اون آقا یا توالت هاش کجاست؟
[ترجمه گوگل]آیا میتوانی به من بگوئی جایی که منزل یا توالت مردانه است؟

14. However, those gent, trustee people often handle unjust, even somebody battles situation infestation, jobbery.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این آقایان، امین افراد اغلب ناعادلانه رفتار می کنند، حتی کسانی که در حال مبارزه با هجوم اوضاع هستند، jobbery
[ترجمه گوگل]با این حال، این افراد، افراد متعهد اغلب رفتارهای ناعادلانه را مرتکب میشوند، حتی در برخی از موارد، آلودگی وضعیت، شغلی و غیره

15. An elderly gent was invited to his old friends home dinner one evening.
[ترجمه ترگمان]یک مرد مسن شام را برای شام به خانه دوستان قدیمی خود دعوت کرده بود
[ترجمه گوگل]یک خانم سالخورده یک شب عروسی به دوستان قدیمی خود دعوت شد

پیشنهاد کاربران

باهوش

مردانه
مثل توالت مردانه


کلمات دیگر: