معنی : فراهم
gathered
معنی : فراهم
انگلیسی به فارسی
جمع شد، فراهم
مترادف و متضاد
فراهم (صفت)
prepared, ready, accumulated, gathered, collected
پیشنهاد کاربران
گردآمدن، جمع شدن، بزرگ شدن، نتیجه گرفتن
گرداوری
جمع اوری کردن
جمع آوری
جمع شدن - تجمع کردن
جمع شدن
ازدهام کردن
ازدهام کردن
جمع شدن
در مورد پارچه یا لباس: چروک، چین خورده
برداشت کردن، فهمیدن
جمع شده بودند در زمان قدیم
جمع آوری کردن
کلمات دیگر: