1. compound a felony (or crime)
(حقوق) حق السکوت گرفتن،(در مقابل رشوه) از تعقیب قانونی صرفنظر کردن
2. armed robbery is a felony
سرقت مسلحانه تبهکاری محسوب می شود.
3. Johnson was preparing his defense against felony charges of armed robbery and assault.
[ترجمه ترگمان]جانسون دفاع خود را در برابر اتهام دزدی مسلحانه و حمله آماده می کرد
[ترجمه گوگل]جانسون آماده دفاع از خود در مقابل اتهامات جنایی علیه سرقت مسلح و حمله بود
4. Such action constitutes a felony.
[ترجمه ترگمان]چنین عملی یک جنایت محسوب می شود
[ترجمه گوگل]این عمل جنایت است
5. The disappearance of felony confined this disqualification to traitors.
[ترجمه ترگمان]ناپدید شدن جنایت این disqualification رو به خائن محدود کرده
[ترجمه گوگل]ناپدید شدن جنایات این رد صلاحیت را به خائنان محدود می کند
6. He was accused of a felony; she was the public defender.
[ترجمه ترگمان]او متهم به جنایت بود؛ او مدافع عمومی بود
[ترجمه گوگل]او به جرم جنایت متهم شده بود؛ او مدافع عمومی بود
7. Failure by the parole system to learn of felony convictions and to revoke paroles.
[ترجمه ترگمان]عدم موفقیت سیستم مشروط به یاد گرفتن از محکومیت جنایت و لغو برده داری
[ترجمه گوگل]شکست توسط سیستم املا برای یادگیری محکومیت جنایی و لغو گذرنامه
8. His first of five felony convictions came at age 1 when he pleaded guilty to drug possession.
[ترجمه ترگمان]اولین of که در سن ۱۸ سالگی داشت به سن ۱ رسید وقتی که متهم به مالکیت مواد مخدر شد
[ترجمه گوگل]اولین مورد از پنج محکومیت جنایی او در سن 1 سالگی زمانی بود که وی به داشتن دارایی محکوم شد
9. In Houston, where 12fugitives were arrested on felony warrants in raids last month, the story is much the same.
[ترجمه ترگمان]در هوستون، جایی که ۱۲ فراری در حملات ماه گذشته دستگیر شدند، داستان بسیار شبیه است
[ترجمه گوگل]در هوستون، که در آن 12 فرد افغانی در ماه های گذشته حملات قانونی دستگیر شده بودند، داستان بسیار مشابه است
10. Channell and Miller pleaded guilty to a single felony and were placed on probation for two years.
[ترجمه ترگمان]Channell و میلر به جرم یک جنایت گناهکار شناخته شدند و به مدت دو سال در حالت تعلیق قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]Channell و Miller به اتهام یک جنایت مجرم شناخته شدند و به مدت دو سال در دادگاه قرار گرفتند
11. The harassment charge was reduced from extortion, a felony, to the misdemeanor of harassment in exchange for the plea.
[ترجمه ترگمان]اتهام آزار و آزار، از اخاذی، جرم و جرم، جرم و آزار و آزار و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت محسوب می شد
[ترجمه گوگل]اتهام آزار و اذیت از اخاذی، جرم و جنایت، به تقلب در برابر آزار و اذیت در تقاضای تقاضا کاهش یافت
12. Honegger pleaded guilty to a felony forgery charge in October and was sentenced last week to six months of house arrest.
[ترجمه ترگمان]Honegger در ماه اکتبر به جرم جعل جرم گناهکار شناخته شد و هفته گذشته به شش ماه حبس خانگی محکوم شد
[ترجمه گوگل]هونگگر در ماه اکتبر به اتهام تقلب جعلی محکوم شد و در هفته گذشته به 6 ماه حبس خانگی محکوم شد
13. Bokin, 5 was first convicted of a felony when he was a 21-year-old engineering student.
[ترجمه ترگمان]Bokin ۵ ساله اولین کسی بود که به جرم یک دانش آموز ۲۱ ساله به جرم جنایت محکوم شد
[ترجمه گوگل]بوکن 5 ساله اولین بار در سال 1969 به عنوان دانشجوی مهندسی 21 ساله محکوم شد
14. Felony convictions in most instances would automatically disqualify an immigrant from obtaining citizenship.
[ترجمه ترگمان]محکومیت در اکثر موارد به طور خودکار یک مهاجر را از گرفتن شهروندی سلب می کند
[ترجمه گوگل]اغلب محکومیتهای جنایی به طور خودکار مهاجرین را از دریافت تابعیت محروم می کند
15. Each count of felony tax evasion can put you behind bars for 5 years with a $ 100, 000 fine.
[ترجمه ترگمان]هر یک از موارد فرار از مالیات، می تواند شما را به مدت ۵ سال با ۱۰۰ هزار دلار جریمه کند
[ترجمه گوگل]هر تعداد از فرار از مالیات جنایی می تواند شما را پشت سر بگذارید برای 5 سال با حق بیمه 100 $، 000