کلمه جو
صفحه اصلی

eighth


معنی : یک هشتم، اکتاو، هشتمین
معانی دیگر : هشتم، (موسیقی) رجوع شود به: octave

انگلیسی به فارسی

هشتمین، یک‌هشتم، یک قسمت از هشت قسمت


هشتم، هشتمین، یک هشتم، اکتاو


انگلیسی به انگلیسی

• number 8 in a series; one part of eight equal parts, 1/8
next after the seventh; being one of 8 equal parts
the eighth item in a series is the one that you count as number eight.
an eighth is one of eight equal parts of something.

صفت ( adjective )
• : تعریف: indicating rank or position between seventh and ninth.
اسم ( noun )
(1) تعریف: one of eight equal parts of a whole.

(2) تعریف: the member of a series between seventh and ninth.
قید ( adverb )
• : تعریف: in a position between seventh and ninth.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] هشتمین، هشتم، یک هشتم

مترادف و متضاد

یک هشتم (صفت)
eighth, octant

اکتاو (صفت)
eighth

هشتمین ()
eighth

جملات نمونه

1. the eighth day
هشتمین روز

2. the eighth grade
کلاس هشتم

3. He is the eighth child in the family.
[ترجمه ترگمان]او هشتمین فرزند خانواده است
[ترجمه گوگل]او هشتمین فرزند خانواده است

4. The eighth at Banff is one of the world's great golf holes.
[ترجمه ترگمان]هشتم در Banff یکی از بزرگ ترین سوراخ های بزرگ گلف است
[ترجمه گوگل]هشتم در بنف یکی از بزرگترین نقاط گلف جهان است

5. Between the eighth week of development and birth a human embryo is called a foetus.
[ترجمه ترگمان]بین هشت هفته توسعه و تولد جنین انسان جنین نام دارد
[ترجمه گوگل]بین هفته هشتم رشد و تولد جنین انسان جنین نامیده می شود

6. The Eighth Army had suffered a crushing defeat .
[ترجمه ترگمان]ارتش هشتم شکست خورد و شکست خورد
[ترجمه گوگل]ارتش هشتم از شکست خرد کننده رنج برده بود

7. I'm planning to leave on the eighth .
[ترجمه ترگمان]من قصد دارم هشتم را ترک کنم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم در هشتم بروم

8. He has rounded into his eighth decade.
[ترجمه ترگمان]او در دهه هشتم خود گرد آمده است
[ترجمه گوگل]او به دهه هشتاد خود متمایل است

9. The palace has been described as the eighth wonder of the world.
[ترجمه ترگمان]این کاخ به عنوان هشتمین عجایب جهان توصیف شده است
[ترجمه گوگل]کاخ به عنوان تعجب هشتم جهان توصیف شده است

10. Henry the Eighth wanted a male heir to ensure the Tudor line of succession.
[ترجمه ترگمان]هنری هشتم یک وارث ذکور را می خواست تا از سلسله تودور جانشین سلطنت شود
[ترجمه گوگل]هنری هشتم خواستار یک وارث مرد بود تا از خط تودور از جانشینی اطمینان حاصل کند

11. The eighth floor, please.
[ترجمه ترگمان]طبقه هشتم لطفا
[ترجمه گوگل]طبقه هشتم، لطفا

12. This is the eighth volume in the series, which totals 21 volumes in all.
[ترجمه ترگمان]این هشتمین کتاب در مجموعه است که در مجموع ۲۱ جلد است
[ترجمه گوگل]این جلد هشتم در سری است که در مجموع 21 جلد است

13. He assumed command of the Eighth Army.
[ترجمه ترگمان]فرمانده لشکر هشتم را به عهده گرفت
[ترجمه گوگل]او فرمانده ارتش هشتم شد

14. Bob's birthday is on the eighth .
[ترجمه ترگمان]روز تولد باب روز هشتم است
[ترجمه گوگل]تولد باب در هشتم است

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

the eighth grade

کلاس هشتم


one-eighth

یک‌هشتم


the eighth day

هشتمین روز


پیشنهاد کاربران

His mother died just before his eighth birthday, and he was raised by his father, an executive at Buick

هشتم، هشتمین، هشتمی


کلمات دیگر: