کلمه جو
صفحه اصلی

fallible


معنی : جایز الخطا، اشتباه کننده
معانی دیگر : لغزش پذیر، رمژک پذیر، خطاپذیر، دارای احتمال اشتباه، غیردقیق، رمژک انگیز

انگلیسی به فارسی

جایز الخطا، اشتباه کننده


فاسد است، جایز الخطا، اشتباه کننده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: fallibly (adv.), fallibility (n.)
• : تعریف: liable to error.
متضاد: infallible, unfailing

- As a teenager now, he'd begun to see his parents as fallible human beings.
[ترجمه ترگمان] اکنون به عنوان یک نوجوان، او شروع به دیدن پدر و مادرش به عنوان انسان های جایزالخطا کرده بود
[ترجمه گوگل] او اکنون به عنوان یک نوجوان، شروع به دیدن پدر و مادر خود را به عنوان افراد فاسد شده است

• liable to fail, liable to err or make a mistake, not foolproof
if you say that someone is fallible, you mean that they may make mistakes; a formal word
if something is fallible, it may be wrong or unreliable; a formal word

مترادف و متضاد

جایز الخطا (صفت)
peccable, fallible

اشتباه کننده (صفت)
fallible

able or prone to err


Synonyms: careless, deceptive, errable, errant, erring, faulty, frail, heedless, human, ignorant, imperfect, in question, liable, mortal, questionable, uncertain, unreliable, untrustworthy, weak


Antonyms: certain, correct, definite, infallible, perfect, reliable, strong, sure, unerring


جملات نمونه

1. a fallible rule
قاعده ای که ممکن است همیشه درست درنیاید

2. They are only human and all too fallible.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط انسان هستند و خیلی هم اشتباه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها تنها انسان هستند و همه چیز فاسدند

3. All men are fallible.
[ترجمه ترگمان]همه آدم ها اشتباه می کنند
[ترجمه گوگل]همه مردان فاسد هستند

4. This method is more fallible than most because it depends on careful and accurate timing.
[ترجمه ترگمان]این روش بیش از بقیه جایزالخطا است، چون به زمان بندی دقیق و دقیق بستگی دارد
[ترجمه گوگل]این روش از لحاظ زمانی بیشتر قابل فهم است زیرا بستگی به زمان دقیق و دقیق دارد

5. We're fallible, so we make mistakes.
[ترجمه محسن برازنده] ما جائزالخطائیم پس اشتباه می کنیم.
[ترجمه ترگمان]اشتباه می کنیم، پس اشتباه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما فاسد هستیم، بنابراین ما اشتباه میکنیم

6. It does not belong to a mere fallible human being to question the ways of divine providence.
[ترجمه ترگمان]این کار متعلق به انسان جایز نیست که راه ورسم آسمانی الهی را مورد سوال قرار دهد
[ترجمه گوگل]این تنها یک انسان فاسد نیست که بتواند راههای پیشبرد الهی را مورد سوال قرار دهد

7. Or, like any fallible human sinner, was he desperately constructing an armour of simplicity about his devious shiftings?
[ترجمه ترگمان]یا، مانند هر گناهکار انسانی، با ناامیدی یک زره ساده در مورد دنیای جا و جا شدن او ساخته بود؟
[ترجمه گوگل]یا، مانند هر گناهکار فاسد انسانی، او به شدت ساخت زره ای از سادگی در مورد تغییرات مبهم خود را؟

8. All human beings are fallible.
[ترجمه ترگمان]همه انسان ها جایزالخطا هستند
[ترجمه گوگل]همه انسان ها فاسد هستند

9. Memory is selective and fallible.
[ترجمه ترگمان]حافظه انتخابی و جایزالخطا است
[ترجمه گوگل]حافظه انتخابی و فاسد است

10. There is the fallible narrator, escaping his past, indulging his dandified sensibilities, inevitably sucked into danger beyond his understanding.
[ترجمه ترگمان]این narrator fallible هم هست که از گذشته اش فرار می کند، indulging را احساس می کند، و به طور اجتناب ناپذیری از فهم و درک او به خطر افتاده است
[ترجمه گوگل]راوی فاجعه آمیز است، فرار از گذشته خود، تحریک حساسیت های او، ناگزیر به خطر فراتر از درک خود را مکیده است

11. But his alternative, more flexible approach had proved fallible also.
[ترجمه ترگمان]اما روش جایگزین او، که روش انعطاف پذیری تری بود، هم جایزالخطا بود
[ترجمه گوگل]اما جایگزین آن، رویکرد انعطاف پذیرتر نیز ثابت شده است

12. We are fallible beings.
[ترجمه ترگمان]ما جایزالخطا هستیم
[ترجمه گوگل]ما موجودات فاسد هستیم

13. A fallible observation statement might be rejected and the fallible theory with which it clashes retained.
[ترجمه ترگمان]یک بیانیه مشاهده جایزالخطا ممکن است رد شود و نظریه جایزالخطا که با آن برخورد می شود
[ترجمه گوگل]یک اظهار نظری قابل قبول ممکن است رد شود و تئوری فاسد که با آن درگیر است، حفظ شود

14. Human reason is a fallible guide.
[ترجمه ترگمان]دلیل انسانی یک راهنمای جایزالخطا است
[ترجمه گوگل]دلیل انسانی یک راهنمای مؤثر است

15. Everyone is fallible to some degree.
[ترجمه ترگمان]همه جایزالخطا هستند
[ترجمه گوگل]هر کس به نوعی فاسد است

Mankind is fallible, but God is infallible.

انسان لغزش‌پذیر است؛ ولی خدا لغزش‌ناپذیر می‌باشد.


a fallible rule

قاعده‌ای که ممکن است همیشه درست درنیاید


پیشنهاد کاربران

ممکن الخطا

جایزالخطا


کلمات دیگر: