کلمه جو
صفحه اصلی

egalitarianism


معنی : مکتب مساوات بشر
معانی دیگر : مکتب مساوات بشر

انگلیسی به فارسی

مکتب مساوات بشر


تساوی برابری، مکتب مساوات بشر


انگلیسی به انگلیسی

• belief in equal rights for all people
egalitarianism is the belief that all people are equal and should have the same rights and opportunities, or the practice of this belief.

مترادف و متضاد

مکتب مساوات بشر (اسم)
egalitarianism

جملات نمونه

1. Linked to egalitarianism and associated with many of the same writers and thinkers has been the drift to collectivism.
[ترجمه ترگمان]پیوند با egalitarianism و ارتباط با بسیاری از همان نویسندگان و اندیشمندان، به طور اشتراکی بر مبنای جمع گرایی است
[ترجمه گوگل]ارتباط با عدالت خواهی و ارتباط با بسیاری از نویسندگان و متفکران همان رقیق شدن به کالج گرایی بوده است

2. The egalitarianism by which aristocrats and their slaves shared in one and the same eucharist was extraordinary.
[ترجمه ترگمان]The که اشراف و غلامان آن ها در یکی از آن ها به اشتراک گذاشته بودند فوق العاده بود
[ترجمه گوگل]عدالت خواهی که ارistocrates و برده های آنها در یک یهودیان به اشتراک گذاشته شد، فوق العاده بود

3. In an interesting discussion of varieties of egalitarianism, Plant attacks the rhetoric that links freedom only with consumer choice.
[ترجمه ترگمان]در یک بحث جالب در مورد انواع of، گیاه معانی بیان را مورد حمله قرار می دهد که آزادی را فقط با انتخاب مصرف کننده پیوند می دهد
[ترجمه گوگل]در یک بحث جالب در مورد انواع تساوی تسلیحاتی، گیاه حملات لفاظی را نقل می کند که آزادی را تنها با انتخاب مصرف کننده پیوند می دهد

4. Moreover, the empirical evidence on the effect of egalitarianism on capital formation is uncertain.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، شواهد تجربی در مورد تاثیر of بر شکل گیری سرمایه نامشخص است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، شواهد تجربی در مورد تأثیر تساهل بر شکل گیری سرمایه، نامعلوم است

5. The ideology of egalitarianism is still very much alive.
[ترجمه ترگمان]ایدئولوژی of هنوز زنده است
[ترجمه گوگل]ایدئولوژی عدالت خواهی هنوز بسیار زنده است

6. The market egalitarianism argument fails to draw a distinction between the legitimate and illegitimate use of non public price sensitive information.
[ترجمه ترگمان]استدلال egalitarianism این است که بین استفاده قانونی و نامشروع از اطلاعات حساس به قیمت عمومی تمایزی قائل نشود
[ترجمه گوگل]استدلال عادلانه بودن بازار، تمایز بین استفاده قانونی و غیرقانونی اطلاعات غیر حساس به قیمت عمومی را نشان نمی دهد

7. Egalitarianism : The tax system should try to achieve a more equal distribution of after - tax incomes.
[ترجمه ترگمان]Egalitarianism: سیستم مالیاتی باید تلاش کند به توزیع مساوی درآمد بعد از مالیات دست یابد
[ترجمه گوگل]تساوی تساوی: نظام مالیاتی باید تلاش کند تا توزیع برابر تر درآمد پس از مالیات را به دست آورد

8. But this deeply held egalitarianism also makes the Nordic model difficult to export.
[ترجمه ترگمان]اما این مساله عمیقا باعث ایجاد مدل شمال اروپا برای صادرات می شود
[ترجمه گوگل]اما این عمیقا تساوی تضمین شده نیز مدل نوردیک را برای صادرات سخت می کند

9. Underlying this is a deep sense of egalitarianism, especially in the education system.
[ترجمه ترگمان]اساس این امر حس عمیق تری از egalitarianism، به ویژه در سیستم آموزشی است
[ترجمه گوگل]اساس این، یک حس عمیق تساوی برابری است، به ویژه در نظام آموزشی

10. The Maoist state preached egalitarianism and relied on the loyalty of workers and peasants.
[ترجمه ترگمان]دولت مائویی egalitarianism را موعظه می کرد و به وفاداری کارگران و دهقانان تکیه می کرد
[ترجمه گوگل]دولت مائوئیست مسوولیت عدالت را مطرح کرد و به وفاداری کارگران و دهقانان تکیه کرد

11. Egalitarianism and the Russian rural commune were closely related.
[ترجمه ترگمان]Egalitarianism و the روستایی روسیه رابطه نزدیکی با یکدیگر داشتند
[ترجمه گوگل]انزواطلبی و کمون روستایی روسیه از نزدیک در ارتباط بودند

12. The judges liked the new egalitarianism of this: lest anyone be offended at the idea that a cascade falls from top to bottom, this new preposition makes the idea less hierarchical.
[ترجمه ترگمان]قضات the جدید این مساله را دوست داشتند: مبادا کسی از این ایده که آبشاری از بالا به پایین سقوط می کند رنجیده شود، این حرف اضافه جدید باعث می شود این ایده به صورت سلسله مراتبی کم تر باشد
[ترجمه گوگل]قضات دوست داشتنی تلقی جدید این را دوست داشتند: برای این که هر کسی در این ایده که یک آبشار از بالا به پایین می افتد مجازات شود، این پیشنهادی جدید این ایده را سلسله مراتب کمتر می کند

13. We should not practice egalitarianism.
[ترجمه ترگمان]ما نباید egalitarianism را تمرین کنیم
[ترجمه گوگل]ما نباید از عدالت برخورد کنیم

14. Egalitarianism will not work.
[ترجمه ترگمان]Egalitarianism کار نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]عدالت خواهی کار نخواهد کرد

پیشنهاد کاربران

مساوات طلبی

egalitarianism ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: برابرگرایی
تعریف: رویکردی نظری که هدف آرمانی سازمان اجتماعی را در تحقق برابری موقعیت ها و امتیازات و شرایط می بیند


کلمات دیگر: