کلمه جو
صفحه اصلی

fashion plate


معنی : ادم شیک پوش، شکل یا عکس ژورنال مد
معانی دیگر : (امریکا)، عکسی که مد روز را نشان می دهد، شکل یا عکس ژونال مد، ادم شیک پوش صفحه ای که اشکال لباس های متداول رانشان میدهد

انگلیسی به فارسی

شکل یا عکس ژونال مد، آدم شیک‌پوش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who usu. dresses in the latest, most stylish clothes.

(2) تعریف: an illustration or picture depicting current trends and styles in dress.

مترادف و متضاد

ادم شیک پوش (اسم)
dude, fashion plate

شکل یا عکس ژورنال مد (اسم)
fashion plate

well-dressed person


Synonyms: best-dressed, clotheshorse, dandy, dude, fop, fribble, sharpy, snappy dresser, swell


جملات نمونه

1. She looked like a fashion plate.
[ترجمه ترگمان]شبیه یک بشقاب مد شده بود
[ترجمه گوگل]او مانند یک صفحه مد به نظر می رسید

2. A fashion plate like his girlfriend?
[ترجمه ترگمان]یه بشقاب مد مثل دوست دخترش؟
[ترجمه گوگل]یک صفحه مد روز مثل دوست دخترش؟

3. Jane tries to be a fashion plate despite her small amount of salary.
[ترجمه ترگمان]جین با وجود مقدار کمی از حقوقش، سعی می کند یک بشقاب مد باشد
[ترجمه گوگل]جین سعی می کند به رغم مقدار کمی حقوق خود، یک صفحه مد باشد

4. The advent of the fashion plate allowed for wide dissemination of popular styles.
[ترجمه ترگمان]ظهور صفحه مد به انتشار گسترده سبک های محبوب اجازه داد
[ترجمه گوگل]ظهور صفحه مد به منظور انتشار گسترده سبک های محبوب امکان پذیر است

5. While not known as a fashion plate, Mr. Buffett says his Trands suits transformed his image.
[ترجمه ترگمان]در حالی که به عنوان یک صفحه رسم شناخته نمی شود، آقای بافت می گوید که لباس Trands تصویر او را تغییر داده است
[ترجمه گوگل]آقای بوفت در حالی که به عنوان یک صفحه مدرن شناخته نمی شود، می گوید که لباس های او اصلاح شده است

6. He learned how to dress and became a fashion plate.
[ترجمه ترگمان]یاد گرفت چگونه لباس بپوشد و یک بشقاب چینی شود
[ترجمه گوگل]او آموخت که چگونه لباس بپوشد و به یک صفحه مدرن تبدیل شود

7. Wild Card: This trendy Pucci mini is a major risk, but it would give Stone instant fashion plate cred.
[ترجمه ترگمان]گرین کارت: این مینی Pucci مد روز یک ریسک بزرگ است، اما اعتبار و اعتبار آن به استون کورت خواهد رسید
[ترجمه گوگل]کارت وحشی: این مرسوم، مد روز Pucci مینی خطر بزرگی است، اما این باعث می شود که صفحه فیس بوک سنگ فورست به حساب می آید

8. In an interview last July with the state-run China Daily, Tao also credited his time in Paris for making him something of a fashion plate.
[ترجمه ترگمان]تائو در مصاحبه ای که در ماه جولای گذشته با روزنامه دولتی چین دیلی برگزار شد، همچنین از زمان خود در پاریس برای ساخت چیزی از یک بشقاب چینی قدردانی کرد
[ترجمه گوگل]در مصاحبه ای که در ماه ژوئیه گذشته با روزنامه چین روزانه دولت انجام شد، تائو نیز زمان خود را در پاریس برای ساختن او از یک صفحه مدرن، جبران کرد

9. There was some real falsity when they came to treat the Goddess of Mercy as a fashion plate of the court today.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها برای برخورد با الهه سرور به عنوان یک صفحه مد در دادگاه حاضر شدند، یک اشتباه واقعی وجود داشت
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها برای درمان الهه رحمت به عنوان یک صفحه مد روز دادگاه، حقیقت گمراهی داشتند


کلمات دیگر: