1. Without iridescent blue eye shadow, an effulgent outfit or a hair-sprayed coif, she looks normal.
[ترجمه ترگمان]بدون سایه چشم آبی، یک لباس effulgent و یا یک اسپری ضد سم پاشی شده بر روی موها، حالت عادی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]بدون سایه چشم آبی رنگین پوست، یک لباس پر زرق و برق و یا یک کفی اسپری مو، او به نظر طبیعی است
2. Effulgent compose acts the role of ablaze series, extremely attractive inwrought craft series, be today the mainstream that Xia Liang pulls.
[ترجمه ترگمان]effulgent، نقش سری های ablaze را به نمایش می گذارد، مجموعه بسیار جذاب inwrought، امروز جریان اصلی است که لیانگ Liang در آن شرکت می کند
[ترجمه گوگل]آهنگساز باهوش نقش سری های آتش سوزی، مجموعه های صنایع دستی بسیار جذاب را تحت تاثیر قرار می دهد، امروز جریان اصلی Xia Liang را می کشد
3. She is like the effulgent sun, bringing into existence and shining through and standing behind the clouds of different colours and shapes, conjuring up wonderful forms in the blue autumn heaven.
[ترجمه ترگمان]او مثل خورشید تابان است، زندگی را به وجود می آورد و می درخشد و پشت ابرها رنگ های گوناگون و شکل ها را مجسم می کند، و شکل های شگفت انگیز را در آسمان آبی پاییزی به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]او مانند خورشید آشکار است که به وجود می آید و درخشان از پشت ابرها از رنگ ها و اشکال مختلف می گذرند، شکل های شگفت انگیزی را در آسمان پاییز آبی بوجود می آورد
4. The Chinese large land and effulgent culture not only foster Chinese generation and generation, but also create rich and colorful dwelling culture.
[ترجمه ترگمان]سرزمین بزرگ چین و فرهنگ effulgent نه تنها نسل و نسل چین را پرورش می دهد بلکه فرهنگ غنی و رنگارنگ را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]زمین های بزرگ چینی و فرهنگ چشمگیر نه تنها نسل و نسل چینی را تقویت می کنند، بلکه فرهنگ های غنی و رنگارنگی را نیز ایجاد می کنند
5. We have an effulgent national culture.
[ترجمه ترگمان]ما یک فرهنگ ملی effulgent داریم
[ترجمه گوگل]ما یک فرهنگ ملی روشن داریم
6. The warm, wet and beautiful environment created the effulgent culture of Huizhou, and the Ancient Villages are the main carrier of the culture.
[ترجمه ترگمان]محیط گرم، مرطوب و زیبا، فرهنگ effulgent of را ایجاد کرد و روستاهای باستانی حامل اصلی فرهنگ هستند
[ترجمه گوگل]محیط گرم، مرطوب و زیبا، فرهنگ پرتوی Huizhou را ایجاد کرد و روستاهای باستان حامی اصلی فرهنگ هستند
7. Why is baroque right for one age and too effulgent for another?
[ترجمه ترگمان]چرا شیوه باروک در یک عصر به سبک باروک است و برای دیگری effulgent است؟
[ترجمه گوگل]چرا باروک برای یک سنی مناسب است؟
8. China has attracted people's deep attention all over the world, which not only for her prosperity and grandness, but also for her ancient and long-standing history and effulgent culture.
[ترجمه ترگمان]چین در سراسر جهان توجه عمیق مردم را به خود جلب کرده است، که نه تنها برای خوشبختی و grandness بلکه برای پیشینه کهن و دیرپای او، فرهنگ effulgent را نیز به خود جلب کرده است
[ترجمه گوگل]چین توجه عمیق مردم را در سراسر جهان به خود جلب کرده است، که نه تنها برای رفاه و ثروت او، بلکه برای تاریخ و تاریخ و تاریخ قدیم و فرهنگ روشنفکرانه اش، اهمیت زیادی دارد
9. Start from me, from now on, I think in the future of the Olympic Games, I will be able to get a real gold, realize I effulgent dream!
[ترجمه ترگمان]از من شروع کنید، از حالا به بعد، فکر می کنم در آینده بازی های المپیک، من می توانم یک طلای واقعی بدست بیاورم، درک کنم که رویای effulgent!
[ترجمه گوگل]من از حالا شروع میکنم، من در آینده بازیهای المپیک فکر میکنم، من میتوانم یک طلا واقعی دریافت کنم، متوجه شدم رویای روشنفکری!
10. In the world, as a woman, you can marry with a good guy, you can cultivate a excellent child, in a word, you will achieve a effulgent future except like a man to strive.
[ترجمه ترگمان]در دنیا، به عنوان یک زن، شما می توانید با یک مرد خوب ازدواج کنید، می توانید یک کودک عالی را پرورش دهید، به عبارت دیگر، به یک آینده درخشان به جز یک مرد برای تلاش نیاز خواهید داشت
[ترجمه گوگل]در جهان، به عنوان یک زن، شما می توانید با یک پسر خوب ازدواج کنید، شما می توانید یک کودک عالی را پرورش، به یک کلام، شما به آینده آینده ای آشکار به جز یک مرد به تلاش است
11. It just like some of the academician states: "the Chinese poems have come down for long history and have been popular all the times. It is effulgent legacy with great realism tradition. . . . . . . "
[ترجمه ترگمان]درست مانند برخی از کشورهای عضو فرهنگستان: \" اشعار چینی برای مدت طولانی پایین آمده و در تمام زمان ها محبوب بوده اند It میراث effulgent با realism بزرگ است \"
[ترجمه گوگل]درست مثل برخی از آکادمی ها این است که: 'اشعار چینی برای تاریخ طولانی فروخته شده اند و همه زمان ها محبوب شده اند میراث روشنفکری با سنت واقع گرایی بزرگ است '
12. Upon a poet's page I wrote Of old two letters of her name; Part seemed she of the effulgent thought Whence that high singer's rapture came.
[ترجمه ترگمان]در صفحه ای شاعر، دو کلمه از نام او را نوشتم، قسمتی از آن درخشندگی درخشان خواننده از آن بود که از کجا می آید
[ترجمه گوگل]پس از یک صفحه شاعر من از دو نامه قدیمی از نام او نوشتم؛ بخشی به نظر می رسید او از اندیشه روشن است که از آنجا که پرش خواننده بالا آمده است
13. You are welcome to come here, stay for some time, and feel his strong, effulgent Presence.
[ترجمه ترگمان]شما از آمدن به اینجا خوشحال هستید، مدتی بمانید و احساس قوی و effulgent خود را احساس کنید
[ترجمه گوگل]شما خوش آمدید به اینجا می آیند، برای مدتی باقی بمانید، و حضور خود را قوی و چشمگیر احساس کنید
14. China ancient female artists and male artists went hand in hand with effulgent China culture arts.
[ترجمه ترگمان]هنرمندان زن باستان چین و هنرمندان مرد با effulgent در هنر فرهنگی چین دست به دست هم دادند
[ترجمه گوگل]هنرمندان زن باستانی چین و هنرمندان مردانه با دستاوردهای هنری فرهنگ چینی چین دست به گریبان شدند