کلمه جو
صفحه اصلی

feline


معنی : گربه صفت، وابسته به تیره گربه، گربهای
معانی دیگر : گربه مانند، گربه وار، دارای حرکات موزون و حیله گری گربه، (جانور شناسی) گربه سان (از تیره ی گربه سانان)

انگلیسی به فارسی

گربه‌ای، وابسته به تیره گربه، گربه‌صفت


گربه، گربه صفت، وابسته به تیره گربه، گربهای


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to the family of cats, both domestic and wild.

(2) تعریف: resembling a cat in some characteristic, esp. grace or stealth of movement.
اسم ( noun )
مشتقات: felinely (adv.), felineness (n.), felinity (n.)
• : تعریف: a member of the cat family.
مشابه: cat

• animal from the cat family
catlike; of the cat family; sly, treacherous
feline means belonging or relating to the cat family.
a feline person looks or moves like a cat.

مترادف و متضاد

گربه صفت (صفت)
catty, feline

وابسته به تیره گربه (صفت)
feline

گربه ای (صفت)
feline

جملات نمونه

1. the feline grace of that ballet dancer
وجاهت گربه مانند آن رقصگر باله،ملوسی آن رقاص باله

2. The 14lb feline is so fat she can hardly walk.
[ترجمه ترگمان]گربه ۱۴ پوند آنقدر چاق است که به سختی می تواند راه برود
[ترجمه گوگل]کلاسیک 14 کیلوگرم است که خیلی چاق است و به سختی می تواند راه برود

3. She had pretty, almost feline features.
[ترجمه ترگمان]او تقریبا یک گربه زیبا داشت
[ترجمه گوگل]او ویژگی های زیبا و تقریبا گربه داشت

4. Feline pregnancy lasts nine weeks, and the additional heats usually occur after three or six weeks.
[ترجمه ترگمان]بارداری Feline نه هفته طول می کشد و معمولا بعد از سه یا شش هفته گرم می شود
[ترجمه گوگل]حامله شدن بچه ها 9 هفته طول می کشد و گرمای اضافی معمولا بعد از سه یا شش هفته اتفاق می افتد

5. She walks with feline grace.
[ترجمه ترگمان]اون با زیبایی گربه راه میره
[ترجمه گوگل]او با فیض گربه پیاده می شود

6. Our house feline has taught you two valuable lessons.
[ترجمه ترگمان]گربه ما به شما دوتا درس با ارزش یاد داده
[ترجمه گوگل]خانه دار بچه ما دو درس ارزشمندی را به شما آموزش داده است

7. His dissertation on feline neural disorders would waIt.
[ترجمه ترگمان]مقاله او درباره اختلالات عصبی گربه می تواند مفید باشد
[ترجمه گوگل]پایان نامه او در مورد اختلالات عصبی عضلانی چشمه خواهد بود

8. An owner's anger at some feline misdeed usually involves harsh tones and fixed staring.
[ترجمه ترگمان]خشم صاحب یک گربه در یک گربه، معمولا شامل لحن تند و خیره شدن ثابت است
[ترجمه گوگل]خشم مالک در بعضی از والدین معمولا گریخته و خسته شده است

9. She moves with feline grace.
[ترجمه ترگمان]اون با لباس گربه بازی می کنه
[ترجمه گوگل]او با فیض گربه حرکت می کند

10. One of the greatest hazards for today's free-roaming feline is the use of rodent poisons.
[ترجمه ترگمان]یکی از بزرگ ترین خطرها برای گربه ولگردی رایگان استفاده از سموم موش است
[ترجمه گوگل]یکی از بزرگترین خطرات برای روستاییان امروز، استفاده از سموم جوندگان است

11. C., is one smart, scrappy feline.
[ترجمه ترگمان]C, یک گربه باهوشه، گربه scrappy
[ترجمه گوگل]C یکی از گربه های هوشمند و ترسناک است

12. A spitting, scratching, panic-stricken wild feline would have been the last kind of boat-companion they would have wanted.
[ترجمه ترگمان]یک گربه وحشی و وحشت زده آخرین نوع کشتی بود که آن ها می خواستند
[ترجمه گوگل]کشش، خراشیدن، وحشی وحشی وحشی، آخرین نوعی از همراهی قایق بودند که آنها می خواستند

13. He kept silent, a feline grin spreading across his face.
[ترجمه ترگمان]او ساکت بود و لبخند گربه ای روی صورتش نقش بسته بود
[ترجمه گوگل]او سکوت کرد، گربه گربه ای که در چهره اش پخش می شد

14. A feline grin spread over his face.
[ترجمه ترگمان]لبخند گربه ای بر چهره اش نقش بست
[ترجمه گوگل]یک گربه کلاسیک روی چهره اش پخش شد

15. The bird on the tree to peck feline wool.
[ترجمه ترگمان]پرنده روی درخت، گربه ماده گربه را نوازش می کند
[ترجمه گوگل]پرنده بر روی درخت برای پشم کردن پشم بچه گربه

the feline grace of that ballet dancer

وجاهت گربه‌مانند آن رقصگر باله، ملوسی آن رقاص باله


پیشنهاد کاربران

وابسته یا مربوط به گربه

گربه سان بزرگ، پلنگ سانان ( گربه سان های بزرگ مانند یوزپلنگ یا چیتا، پلنگ، جگوار، ببر، شیر، پلنگ سیاه و. . . )


کلمات دیگر: