کلمه جو
صفحه اصلی

electromagnet


معنی : الکترو مغناطیس، مغناطیس برقی، اهن ربای الکتریکی
معانی دیگر : آهنربای برقی، برقاطیس (برق ـ مغناطیس)، اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدامیکند، اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مقناطیسی پیدامیکند

انگلیسی به فارسی

مغناطیس برقی، الکترو‌مغناطیس


آهنی که با جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا می‌کند، آهن‌ربای الکتریکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a magnet in which an iron or steel core is magnetized by the electric current in the coil of insulated wire wound around it.

• magnet created by electric currents

دیکشنری تخصصی

[شیمی] آهنربای مغناطیسی
[کامپیوتر] مغناطیس الکتریکی .
[برق و الکترونیک] آهنربای الکتریکی آهن ربایی که از پیچیدن سیم به دور هسته ی فولادی یا آهن نرم ساخته می شود .با عبور جریان از پیچک، هسته به شدت مغناطیسی میشود و در صورت قطع جریان تقریباً به طور کل مغناطیس زدایی می شود. می تواند یک جسم آهنی متحرک نظیر زبانه ی رله را جذب کند. در سیملوله ( سولنوئید ) خود هسته ی آهنی متحرک است. - آهن ربای الکتریکی

مترادف و متضاد

الکترومغناطیس (اسم)
electromagnet

مغناطیس برقی (اسم)
electromagnet

اهن ربای الکتریکی (اسم)
electromagnet

جملات نمونه

1. To make an electromagnet you need to send a current through the wire.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه یک آهن ربای الکتریکی ایجاد کنید، باید جریان را از طریق سیم بفرستید
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک الکترومغناطیسی شما نیاز به ارسال یک جریان از طریق سیم

2. The utility model relates to an electromagnet, which is composed of a yoke iron, an armature iron, a push rod, a pull rod, a starting coil, a sustain coil, a controlling circuit and an end cover.
[ترجمه ترگمان]مدل سودمند مربوط به یک آهن ربای الکتریکی است، که از یک میله آهن، یک آهن آرماتور، یک میله کششی، یک سیم پیچ starting، یک سیم پیچ کنترلی، یک سیم پیچ کنترلی و یک پوشش انتهایی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار مربوط به یک الکترومغناطیسی است که شامل یک آهن یوغ، یک آهنربا، یک میله فشار، یک میله کششی، یک کویل شروع، یک کویل پایدار، یک مدار کنترل و یک پوشش پایینی است

3. Lifting electromagnet is a kind of lifting gear.
[ترجمه ترگمان]انتقال آهن ربای الکتریکی نوعی ابزار بلند کردن است
[ترجمه گوگل]الکترومغناطیسی بالابر نوعی از چرخ دنده است

4. On receiving an impulse, the electromagnet coil be comes energized and attracts the armature, causing the pawl to turn the ratchet wheel through a definite number of teeth.
[ترجمه ترگمان]با دریافت یک انگیزه، سیم پیچ الکترومغناطیسی انرژی می گیرد و آرماتور را جذب می کند، و باعث می شود که pawl از طریق تعداد مشخصی از دندان ها دستگاه را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]در دریافت امواج، سیم پیچ الکترومغناطیسی انرژی می گیرد و آرماتور را جذب می کند، و باعث می شود که چرخ دنده ی چرخ دنده را از طریق تعداد مشخصی از دندان ها چرخانده شود

5. Make the electromagnet attached and fixed to the sheet iron through magnetizing to produce the friction force in the reciprocating motion.
[ترجمه ترگمان]آهن ربای متصل به آهن ورقه را از طریق magnetizing برای تولید نیروی اصطکاک در حرکت رفت و برگشتی، متصل و ثابت کنید
[ترجمه گوگل]الکترومغناطیسی را از طریق مغناطیسی متصل کرده و روی فولاد ورق نصب کنید تا نیروی اصطکاک را در حرکت مجدد حرکت دهید

6. The main structure have:Electromagnet and Heng galvanism source, numerical type Gauss account(the effect of Huo Er) and ammeter and volt account, have control dish of illuminate the system.
[ترجمه ترگمان]ساختار اصلی دارای: electromagnet and و Heng galvanism، حساب عددی نوع عددی (اثر of ام)و حساب ammeter و ولت، dish را برای روشن کردن سیستم دارند
[ترجمه گوگل]ساختار اصلی: الکترومغناطیسی و منبع گالوانیزم هانگ، حساب گاوس نوعی عددی (اثر Huo ER) و حساب آمپر و ولت، دارای جعبه کنترل روشن کردن سیستم است

7. The principle of electromagnet induction had thus been discovered.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، اصل القای الکترو مغناطیس کشف شده بود
[ترجمه گوگل]بنابراین اصل القای الکترومغناطیسی کشف شد

8. Carefully lift out the little gear and the electromagnet.
[ترجمه ترگمان]با احتیاط لوازم کوچک و آهن ربای الکتریکی را بیرون بیاورید
[ترجمه گوگل]دقت کمی دنده کوچک و الکترومغناطیس را بلند کنید

9. Lifting Electromagnet is a lifting tool.
[ترجمه ترگمان]بالابر electromagnet ابزار بلند کردن است
[ترجمه گوگل]بلند کردن الکترومغناطیس ابزار بلند کردن است

10. The hybrid magnet was made by combining electromagnet with permanent magnet ( PM ).
[ترجمه ترگمان]آهن ربا هیبرید با ترکیب آهن ربای الکتریکی با مغناطیس دائم (PM)ایجاد شد
[ترجمه گوگل]مغناطیسی ترکیبی با ترکیب الکترومغناطیسی با آهنربای دائمی (PM) ساخته شده است

11. This current by controlling the electromagnet to control the mechanical movement.
[ترجمه ترگمان]این جریان با کنترل آهنربای مغناطیسی برای کنترل حرکت مکانیکی جریان دارد
[ترجمه گوگل]این جریان با کنترل الکترومغناطیسی برای کنترل حرکت مکانیکی است

12. Pulse electromagnetic DC motors, in their simplest form, consist of electromagnet with armature and ratchet wheel mounted on shaft. The right end of armature carries pawl.
[ترجمه ترگمان]پالس جت electromagnetic پالس الکتریکی، به ساده ترین شکل آن ها، شامل آهن ربای الکتریکی با آرماتور و چرخاندن چرخ بر روی شفت است انتهای راست آرماتور pawl را حمل می کند
[ترجمه گوگل]موتورهای الکترومغناطیسی پالس، در ساده ترین شکل، شامل الکترومغناطیسی با آرماتور و چرخ چرخ چیده شده بر روی شفت می باشند انتهای سمت راست آرماتور باریک را می پوشاند

13. This paper introduces a locating device drived by electromagnet that can be used for rebuilding of the universal grinding machine to realizes once grinding process for double raceways .
[ترجمه ترگمان]این مقاله دستگاه locating را معرفی می کند که از طریق آهن ربای الکتریکی مورد استفاده قرار می گیرد و می تواند برای بازسازی ماشین خرد کننده جهانی به کار رود تا یک بار فرآیند آسیاب کردن دوگانه را درک کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک مکان یابی به وسیله ی الکترومغناطیسی هدایت می کند که می تواند برای بازسازی ماشین سنگ زنی جهانی برای تحقق یک روند سنگ زنی برای دوچرخه سواری استفاده شود

14. An electromagnet can be used with the Model 4200 - SCS for determining Hall coefficient.
[ترجمه ترگمان]یک آهن ربای الکتریکی می تواند با مدل ۴۲۰۰ - scs برای تعیین ضریب هال استفاده شود
[ترجمه گوگل]الکترومغناطیس را می توان با مدل 4200 - SCS برای تعیین ضریب ضریب هال استفاده کرد

15. Magnetic field is supplied by an electromagnet . Reciprocating movement and Brayton magnetic refrigeration cycle are adopted.
[ترجمه ترگمان]میدان مغناطیسی توسط آهنربای مغناطیسی تامین می شود حرکت Reciprocating و چرخه تبرید مغناطیسی Brayton نیز مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]میدان مغناطیسی توسط الکترومغناطیس تامین می شود حرکت متقاطع و چرخه تبرید مغناطیسی Brayton تصویب می شود

پیشنهاد کاربران

electromagnet
رَخشارُبا ، رَخشارُبای
رَخشاکِش


کلمات دیگر: