1. In 199 a wage garnishment was filed against him stemming from a diamond sale gone sour.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ میلیون دلار در مقابل وی ثبت شد که ناشی از فروش الماس بود
[ترجمه گوگل]در سال 199 یک برداشت دستمزد علیه او صادر شد که ناشی از فروش الماس بود که از بین رفته بود
2. He paid off the diamond debt before any garnishment.
[ترجمه ترگمان]اون به هر کسی که بخواد پول قرض بده
[ترجمه گوگل]او قبل از تسویه حساب الماس پرداخت کرد
3. If your defaulted debt is subject to wage garnishment, you may not be able to consolidate.
[ترجمه ترگمان]اگر بدهی به صورت پیش فرض مشمول پرداخت دست مزد نباشد، ممکن است قادر به تحکیم آن نباشید
[ترجمه گوگل]اگر بدهی های پیش بینی شده شما به جبران خسارت پرداخت شود، شما ممکن است قادر به تحکیم نباشید
4. Whether not to constitute garnishment exempt rights of the witness in China reflects conflicts between social public profits and individual ones.
[ترجمه ترگمان]چه برای تشکیل دادن حقوق معاف از مالیات از شاهد در چین، نشان دهنده اختلاف بین منافع عمومی اجتماعی و افراد فردی باشد
[ترجمه گوگل]این که آیا حقوق معاف از شاهد در چین نباشند، منافع بین سود اجتماعی عمومی و منافع فردی را نشان می دهد
5. Judicial lien mainly contains attachment lien, garnishment lien and judgment lien.
[ترجمه ترگمان]حق حبس قضایی به طور عمده شامل حبس، حبس، حبس و حبس است
[ترجمه گوگل]محکمه قضایی عمدتا حاکم پیگرد قانونی، ممنوعیت تسویه حساب و محکومیت قضایی است
6. Writ of garnishment - An order of the court whereby property, money, or credits in the possession of another person may be seized and applied to pay a debtor's debt.
[ترجمه ترگمان]کتاب of - حکم دادگاه که به موجب آن اموال، پول یا اعتبارات در اختیار شخص دیگری قرار گیرد، ممکن است توقیف شود و برای پرداخت بدهی بدهکار بکار رود
[ترجمه گوگل]نوشتن تقدیر - دستور دادگاه که به موجب آن اموال، پول یا اعتبارات موجود در اختیار فرد دیگری ممکن است برای پرداخت بدهی بدهکار مورد استفاده قرار گیرد و اعمال شود
7. She finally bought the cake with the most beautiful garnishment.
[ترجمه ترگمان]سرانجام کیک را با most beautiful خرید
[ترجمه گوگل]او در نهایت کیک را با زیباترین لوازم آرایشی خریداری کرد
8. The stakes are high, including the risk of default, ruined credit, lost opportunities to attend graduate school or buy a home, or even wage garnishment.
[ترجمه ترگمان]ریسک بالا است، از جمله خطر عدم پرداخت بدهی، اعتبار خراب، فرصت های از دست رفته برای شرکت در مدرسه فارغ التحصیلان یا خرید یک خانه یا حتی دست مزد
[ترجمه گوگل]سهم بالا، از جمله خطر پیش فرض، اعتبار خراب شده، فرصت های از دست رفته برای حضور در مدرسه فارغ التحصیل، خرید یک خانه، و یا حتی پرداخت دستمزد
9. She finally buy the cake with the most beautiful garnishment.
[ترجمه ترگمان]او بالاخره کیک را با the beautiful خرید
[ترجمه گوگل]او در نهایت کیک را با زیباترین لوازم آرایشی خریداری می کند