1. He then led a revolt against Constantine in Gaul, which was defeated, and committed suicide at Marseilles in 3
[ترجمه ترگمان]سپس شورش علیه کنستانتین در گل را رهبری کرد، که شکست خورد، و در ساعت ۳ در مارسی خودکشی کرد
[ترجمه گوگل]او سپس سرکشی علیه کنستانتین در گول را رهبری کرد که شکست خورد و در 3 سالگی خودکشی کرد
2. One of the remarkable features of Gaul was the sometimes huge religious sites which developed often in out-of-the-way places.
[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های قابل توجه گل، گاهی اوقات بسیار بزرگ مذهبی بود که اغلب در مکان های خارج از راه توسعه می یافت
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی های قابل توجه گیل، گاه گاه های بزرگ مذهبی بود که اغلب در مکان های خارج از محل توسعه یافت
3. Her cult was particularly prevalent in eastern Gaul, though images of her have been found as far west as Gloucestershire.
[ترجمه ترگمان]آیین پرستش او به ویژه در شرق گل شایع بود، گرچه تصاویری از او در غرب as یافت می شدند
[ترجمه گوگل]فرقه او به ویژه در غول شرقی غالب بود، اما تصاویر او از غرب به گلوستریشیر یافت شده است
4. Julius Caesar conquered Gaul, which we know today as France.
[ترجمه ترگمان]یولیوس قیصر گل را، که امروزه به عنوان فرانسه می شناسیم، فتح کرد
[ترجمه گوگل]جولیوس سزار گول را فتح کرد، که امروز ما به عنوان فرانسه می شناسیم
5. Massot was a pleasant but impossibly long-winded Gaul whose briefest reminiscence about his days in the Resistance tended to last an hour.
[ترجمه ترگمان]این مرد فرانسوی بسیار دلنشین بود اما به طور باورنکردنی هر یک از خاطرات خود را در جبهه مقاومت تا یک ساعت یاد خود می کشید
[ترجمه گوگل]ماسوت خیلی دلمشغول بود اما غیرقابل اعتماد گیل که مدت کوتاهی از خاطراتش در مورد روزهایش در مقاومت تمایل به گذراندن یک ساعت داشت
6. Julius Caesar subdued Gaul in 50 B. C.
[ترجمه ترگمان](ژولیوس سزار)گل را در ۵۰ B خفه کرد ج
[ترجمه گوگل]جولیوس سزار در سال 50 میلادی گلی فرو ریخت
7. In a battle in Cisalpine Gaul he killed a Gallic King by his own hand and dedicated the spoils to Jupiter in the Capitol.
[ترجمه ترگمان]در نبردی در گل Cisalpine، پادشاه Gallic را با دست خود کشت و غنایم را به یوپیتر در کاپیتول تقدیم کرد
[ترجمه گوگل]در یک نبرد در Cisalpine Gaul، او توسط دست خود یک پادشاه Gallic را کشت و سپاه را به قاپیتول سپرد
8. One of the soldiers who rescued me in Gaul?
[ترجمه ترگمان]یکی از سربازان که من را در گل نجات داد؟
[ترجمه گوگل]یکی از سربازانی که مرا در گله نجات دادند؟
9. Ancient Cisalpine Gaul included an area south and east of the Alps.
[ترجمه ترگمان]Cisalpine باستان، ناحیه ای در جنوب و شرق آلپ را در بر گرفت
[ترجمه گوگل]گیس Cisalpine باستان شامل منطقه ای در جنوب و شرق Alps است
10. The province of Gaul seems, and indeed only seems, an exception to this universal toleration.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که استان گل به جز این رواداری مذهبی استثنایی است
[ترجمه گوگل]استان گیل به نظر می رسد، و در واقع تنها به نظر می رسد، استثنا در این تحرک جهانی است
11. We have most material about Gaul.
[ترجمه ترگمان]ما بیشتر مطالب مربوط به گل را داریم
[ترجمه گوگل]ما بیشتر دربارۀ گالیم مایه داریم
12. Hello . Mr. Gaul . How are you?
[ترجمه ترگمان] سلام آقای فرانسوی حالت چطوره؟
[ترجمه گوگل]سلام آقای گل چطور هستید؟
13. Nearly every town in northern Gaul was sacked.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه شهرها در شمال گل غارت شده بودند
[ترجمه گوگل]تقریبا هر شهری در شمال گله بازداشت شد
14. The severe disruption to the samian industry in Central Gaul caused an immediate diminution in high grade pottery production.
[ترجمه ترگمان]اختلال شدید صنعت samian در منطقه آسیای مرکزی باعث کاهش ناگهانی در تولید سفال با درجه بالا شد
[ترجمه گوگل]اختلال شدید صنعت صنایع سمی در مرکز مرکزی باعث کاهش فوری در تولید سفالی شد