1. Harry is such a gasbag when he gets going about himself.
[ترجمه ترگمان]هری به محض این که به خودش برسد گاز gasbag گاز می گیرد
[ترجمه گوگل]هری وقتی با خودش میآید، چنین کیسه ای است
2. After inserting conduit, abdomen uses gasbag pressurization, oppressive vein finishing speech, in order to reduce haemal circumfluence.
[ترجمه ترگمان]بعد از وارد کردن مجرا، ماهیچه های شکم از کیسه گاز استفاده می کنند و این سیاه رگ را به پایان می رساند تا haemal circumfluence را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]پس از قرار دادن کانال، شکم از فشار خون gasbag استفاده می کند، سخنرانی پایان دادن به وین ظالمانه، به منظور کاهش circumfluence hemal
3. This is Mrs Gasbag. She lives next door to the Clarks.
[ترجمه ترگمان] ایشون خانم \"Gasbag\" هستن همسایه بغلی \"Clarks\" - ه
[ترجمه گوگل]این خانم Gasbag است او در کنار کلارکس زندگی می کند
4. Gasbag - type rear shock absorber with higher safety.
[ترجمه ترگمان]gasbag در عقب جذب کننده شوک در عقب با ایمنی بیشتر
[ترجمه گوگل]Gasbag - نوع ایمنی عقب نوع با ایمنی بالاتر
5. General safety gasbag from gas generator(sentence dictionary), control system and gasbag three parts.
[ترجمه ترگمان]کیسه های ایمنی عمومی از ژنراتور گاز (فرهنگ لغت جمله)، سیستم کنترل و کیسه های گاز ۳ بخش استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]Gasbag ایمنی عمومی از ژنراتور گاز (فرهنگ لغت جمله)، سیستم کنترل و gasbag سه بخش
6. A gasbag (shake-proof bag) can enwrap goods according to their shape and size.
[ترجمه ترگمان]کیسه گاز می تواند با توجه به شکل و اندازه آن ها کالا را تمیز کند
[ترجمه گوگل]کیسه گاز (کیسه ضد لرزش) می تواند کالاها را با توجه به شکل و اندازه آن، بسته بندی کند
7. This paper presents experimental and computer simulation studies of the gasbag throwing structure long - range - projectile.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله مطالعات شبیه سازی کامپیوتری و کامپیوتری از لوله انتقال گاز بین برد - برد - برد ارائه می شود
[ترجمه گوگل]در این مقاله مطالعات شبیه سازی تجربی و کامپیوتری در مورد ساختار پرتابه گلوله بادی پرتابه ارائه شده است
8. Below microscope we can see cork is by by tens of thousands be just as composition of alveolate dead cell, air was filled inside the cell, formed many a airtight gasbag.
[ترجمه ترگمان]در زیر میکروسکوپ ما می توانیم چوب پنبه را ببینیم که توسط ده ها هزار نفر به عنوان ترکیب سلول مرده متحرک ساخته شده است، هوا در داخل سلول پر شده است و بسیاری از کیسه های هوا را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]در زیر میکروسکوپ، می توانیم ببینیم که چوب پنبه توسط ده ها هزار نفر فقط به عنوان ترکیب سلول مرده آلوئولات دیده می شود، هوا داخل سلول پر شده است، بسیاری از کیسه های گازدار هوادهی را تشکیل می دهند
9. The paper's engineering background was Non - rigid airship gasbag in two operating modes. "
[ترجمه ترگمان]پس زمینه مهندسی این مقاله به صورت دو حالت اجرایی به طور غیر جدی به کار گرفته می شود
[ترجمه گوگل]پس زمینه مهندسی مقاله در دو حالت عملیاتی بود Gasbag dirship non sigid '
10. Lying motionless on the floor was something that looked like a clawed, tailed gasbag.
[ترجمه ترگمان]در حالی که بی حرکت روی زمین افتاده بود چیزی بود که شبیه به یک گاز چنگ بود
[ترجمه گوگل]دروغ گفتن بر روی زمین چیزی بود که به نظر می رسید یک کیسه گاز پوزهدار، چشمه ای است
11. We see phellem below microscope, it is by by tens of thousands be just as alveolate to do cellular composition, air was filled inside the cell, formed many a airtight gasbag.
[ترجمه ترگمان]ما phellem زیر میکروسکوپ را می بینیم که توسط ده ها هزار نفر به عنوان alveolate برای انجام ترکیب سلولی وجود دارد، هوا در داخل سلول پر شده است و بسیاری از کیسه های هوا را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]ما فلامل زیر میکروسکوپ را می بینیم، آن را توسط ده ها هزار نفر فقط به عنوان آلوئولات برای انجام ترکیب سلولی، هوا در داخل سلول پر شده است، بسیاری از gasbag هوادهی تشکیل شده است
12. There is many control ways for selection such as : control cabinet push - button box, photoelectricity and gasbag.
[ترجمه ترگمان]روش های کنترلی بسیاری برای انتخاب مانند: جعبه دکمه فشار کابینت، photoelectricity و کیسه های گاز وجود دارد
[ترجمه گوگل]راه های کنترل بسیاری برای انتخاب وجود دارد مانند: جعبه فشار کابینه کنترل، photoulectricity و gasbag