کلمه جو
صفحه اصلی

eidetic


معنی : روشن، هویدا
معانی دیگر : (وابسته به تصویرهای ذهنی که زنده و همچون تصویر عکاسی دقیق می باشند) فرتور ذهنی، اندیش فرتور، تصویر روشن ذهنی

انگلیسی به فارسی

(وابسته به تصویرهای ذهنی که زنده و همچون تصویر عکاسی دقیق است) فرتور ذهنی، اندیش فرتور، تصویر روشن ذهنی، تصویر هویدا ذهنی


عاطفی، هویدا، روشن


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: pertaining to or designating the ability to recall images in almost perfect detail.

- His eidetic memory made him a valuable spy.
[ترجمه ترگمان] خاطره eidetic او را یک جاسوس ارزشمند جلوه می داد
[ترجمه گوگل] حافظه عادی او او را جاسوس ارزشمند ساخته است

• pertaining to visual images (seen recently or long before) which can be recalled vividly and with great detail

مترادف و متضاد

روشن (صفت)
alight, light, bright, on, alive, clean, definite, explicit, express, unequivocal, shrill, vivid, set, transparent, intelligible, sunny, limpid, lucid, clean-cut, distinct, pellucid, clear-cut, cloudless, serene, diaphanous, eidetic, elucidated, fogless, luculent, legible, lightsome, nitid, perspicuous, transpicuous

هویدا (صفت)
obvious, eminent, eidetic

جملات نمونه

1. eidetic imagery
تصاویر روشن ذهنی

2. Of all the eidetic images that remain from my childhood, frozen with crude representational accuracy, this is the most vivid.
[ترجمه ترگمان]از بین تمام تصاویر eidetic که از دوران کودکی من باقی مانده اند، با دقت نمایشی زمخت خشک شده اند، این the است
[ترجمه گوگل]از همه تصاویر عرفانی که از دوران کودکی من باقی می ماند، با دقت بازنمود خام یخ زده، این واضح ترین است

3. Preferably one with an eidetic memory and extensive experience with Death Eater procedures.
[ترجمه ترگمان]ترجیحا یکی با حافظه eidetic و تجربیات گسترده با روش های مرگ خوار
[ترجمه گوگل]ترجیحا یکی با حافظه ایده و یک تجربه گسترده با روش های مرگ و میر

4. Your eidetic memory must be a blessing.
[ترجمه ترگمان]حافظه روشن شما باید یه موهبت باشه
[ترجمه گوگل]حافظه ایده آل شما باید یک برکت باشد

5. But the eidetic spark of mutual attraction had been there for the first five years of his marriage and had only gradually faded.
[ترجمه ترگمان]اما نشانه های آشکار جاذبه مشترک، برای پنج سال اول ازدواجش به آنجا رسیده بود و رفته رفته رفته رفته محو شده بود
[ترجمه گوگل]اما جرقه مبهم جذب متقابل برای پنج سال اول ازدواج او وجود داشته است و تنها به تدریج محو شده است

6. He thinks that there exists an eidetic relationship between the three objects and the three "auffassung".
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که یک رابطه eidetic بین سه شی و سه \"auffassung\" وجود دارد
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که بین سه اشیاء و سه 'auffassung' رابطه ای مستقل وجود دارد

7. Inthe scientific literature, the term eidetic imagery comes closest to what is popularly called photographic memory.
[ترجمه ترگمان]در ادبیات علمی Inthe، واژه eidetic به آنچه که عموما حافظه عکاسی نامیده می شود، نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]در ادبیات علمی، اصطلاح عرفانی، نزدیکترین معنی به معنی عکاسی است

8. The Stoics developed three eidetic reductions of future misfortune.
[ترجمه ترگمان]رواقیون سه کاهش eidetic از بدبختی آینده را به وجود آوردند
[ترجمه گوگل]استئوئیک ها سه نزول آشکار از بدبختی آینده را توسعه دادند

9. Computer Simulation is an eidetic imitation by computer for physical process, system structure and social economy development.
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی کامپیوتری یک تقلید eidetic از رایانه برای پردازش فیزیکی، ساختار سیستم و توسعه اقتصادی اجتماعی است
[ترجمه گوگل]شبیه سازی کامپیوتر یک تقلید شبیه سازی رایانه ای برای فرایند فیزیکی، ساختار سیستم و توسعه اقتصادی اجتماعی است

10. Kate Kaleidoscope Allures children, Translucent in sunshine, Eidetic in the mind.
[ترجمه ترگمان]کیت kaleidoscope، کودکان، در نور خورشید، در ذهن خود غرق در نور خورشید بود
[ترجمه گوگل]Kate Kaleidoscope به کودکان علاقه مند است، شفاف در نور آفتاب، عاطفی در ذهن

11. Husserl tries to grasp the eidetic structure of image consciousness by way of intuitionistic description of phenomenology in his manuscripts .
[ترجمه ترگمان]Husserl تلاش می کند تا ساختار eidetic آگاهی از تصویر را به روش توصیفی از پدیده شناسی در نسخه های خطی خود درک کند
[ترجمه گوگل]هوسرل تلاش می کند تا ساختار عاطفی آگاهی تصویر را به صورت توصیف شهودی از پدیده شناسی در دستنوشته هایش درک کند

12. Furthermore, once gone from view, rarely can an eidetic image ever be retrieved.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، زمانی که از دید خارج شد، به ندرت می توان یک تصویر eidetic را بازیابی کرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هنگامی که از نظر مشاهده می شود، به ندرت می توان یک تصور عاطفی پیدا کرد

13. People possessing eidetic imagery willconfidently claim to still "see" the picture.
[ترجمه ترگمان]افرادی که تصویر eidetic را دارند، ادعا می کنند که هنوز \"تصویر\" را \"می بینند\"
[ترجمه گوگل]افرادی که دارای تصورات عاطفی هستند، ادعا می کنند که تصور می کنند که تصویر را ببینند

14. Inthe scientific literature, the term eidetic imagery comes closest to what is photographic memory.
[ترجمه ترگمان]در ادبیات علمی Inthe، واژه eidetic به چیزی که حافظه عکاسی است نزدیک تر است
[ترجمه گوگل]در ادبیات علمی، اصطلاح عرفانی، نزدیک به آنچه حافظه عکاسی است، نزدیک است

15. And you must believe th at the hero has an eidetic memory until, at a convenient point in the plot, he does not.
[ترجمه ترگمان]و شما باید باور کنید که این قهرمان تا زمانی که در یک نقطه مناسب در نقشه، حافظه eidetic داشته باشد، آن را ندارد
[ترجمه گوگل]و شما باید اعتقاد داشته باشید که در قهرمان تا به حافظه ایده ای تا زمانی که در یک نقطه مناسب در طرح، او نمی کند

eidetic imagery

تصاویر روشن ذهنی


پیشنهاد کاربران

تصور ذهنی واضح و مشخص

این صفت در مورد تصاویر ذهنی روشن به کار می ردود.

درخشان

مثال: eidetic memory= حافظه درخشان


کلمات دیگر: