1. his gross earthy egoism
خودپسندی بی ادبانه ی او
2. He was looked down upon because of his egoism.
[ترجمه ترگمان]به خاطر خودخواهی او به پایین نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او به خاطر خودخواهی اش به پایین نگاه کرد
3. His egoism prevented him from really loving anyone but himself.
[ترجمه ترگمان]خودخواهی او مانع از آن می شد که کسی جز خودش کسی را دوست بدارد
[ترجمه گوگل]خودخواهی او مانع از آن شد که کسی را دوست داشته باشیم اما خودمان
4. But it would not be the egoism imposed temporally by external necessity on the two men in the boat.
[ترجمه ترگمان]اما این همان خودخواهی نبود که بر حسب ضرورت خارجی بر دو مرد سوار بر قایق تحمیل می شد
[ترجمه گوگل]اما این خودخواهانهییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی،
5. But for all his jaundiced egoism and florid cynicism, Rice is not a bad man.
[ترجمه ترگمان]اما برای همه خودخواهی jaundiced و cynicism، رایس آدم بدی نیست
[ترجمه گوگل]اما برای همه ی خودخواهی زودجوش و ناخوشایند زشت، رایس مرد بدی نیست
6. Yet how could such political egoism be sustained in the face of industrial society, whose appalling realities so soon appeared?
[ترجمه ترگمان]با این حال چگونه این خودخواهی سیاسی در صورت اجتماع صنعتی که این همه به زودی آشکار شد چگونه می توانست دوام یابد؟
[ترجمه گوگل]با این حال، چگونه می توان چنین خودخواهی سیاسی را در مقابل جامعه صنعتی، که خیلی زود به نظر می رسد واقعیت های بدبختانه خود را حفظ کرد، ادامه می دهد؟
7. Extinguish egoism, with its desires and fears, and Nirvana is immediately ours!
[ترجمه ترگمان]خودخواهی Extinguish، با نیازها و ترس ها، و Nirvana بلافاصله مال ما است!
[ترجمه گوگل]خودخواهی کردن با خواسته ها و ترس های خود، و نیروانا، بلافاصله ماست!
8. Far from inspiring individualism, or egoism, the act should inspire awe, humility.
[ترجمه ترگمان]دور از الهام بخشیدن به فردگرایی، یا خودخواهی، این عمل باید ابهت و فروتنی باشد
[ترجمه گوگل]از شخصیت گرایی الهام بخش یا خودخواهانه، این عمل باید الهام بخش ترس، فروتنی باشد
9. The most extravagant possibilities of an egoism which both enhances and distorts awareness spring from the appetite for power.
[ترجمه ترگمان]The احتمالات، خودخواهی است که هر دوی آن ها را افزایش می دهد و باعث می شود که سطح آگاهی از اشتها به قدرت برسد
[ترجمه گوگل]بیشترین فرصت های عجیب و غریب خودخواهی که هر دو موجب افزایش و تحریک آگاهی از اشتیاق به قدرت می شود
10. It was only the last quiver of his egoism.
[ترجمه ترگمان]فقط آخرین ارتعاش خودخواهی او بود
[ترجمه گوگل]این تنها آخرین تیر انداز خودخواهی بود
11. The egoism and altruism attribute of individual behavior all is to meet own needs.
[ترجمه ترگمان]خودخواهی و مشخصه نوع دوستی رفتار فردی باید نیازهای خود را برآورده کند
[ترجمه گوگل]خودخواهی و الترویسم ویژگی رفتار فردی است که نیازهای خود را برآورده می کند
12. The perennial conflict between national egoism and international solidarity becomes and more visible.
[ترجمه ترگمان]کش مکش همیشگی بین خودخواهی ملی و همبستگی بین المللی بیشتر و بیشتر مشهود می شود
[ترجمه گوگل]مناقشه چند ساله بین خودمختاری ملی و همبستگی بینالمللی بیشتر قابل مشاهده است
13. Rational egoism can be regarded as an ethnical theory when rational points of view are stated.
[ترجمه ترگمان]زمانی که نقاط منطقی دید بیان می شوند، خودخواهی منطقی می تواند به عنوان یک نظریه قومی در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]وقتی عقاید منطقی بیان می شود، خودخواهی عقلانی می تواند به عنوان نظریه ی قومی مورد توجه قرار گیرد
14. The perennial conflict between national egoism and international solidarity becomes more and more visible.
[ترجمه ترگمان]کش مکش همیشگی بین خودخواهی ملی و همبستگی بین المللی بیشتر و واضح تر می شود
[ترجمه گوگل]مناقشه چند ساله بین خودمختاری ملی و همبستگی بین المللی بیشتر و بیشتر قابل مشاهده است