کلمه جو
صفحه اصلی

emersion


معنی : ظهور، پیدایش، خروج، ظهور ثانی
معانی دیگر : نمایانی

انگلیسی به فارسی

ظهور، خروج، پیدایش، ظهور ثانی


سوزش، ظهور، پیدایش، خروج، ظهور ثانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the reappearance of an astronomical body from concealment by another, as by an eclipse; egress. (Cf. immersion.)

• condition of standing out from something which surrounds (as in water, hills, etc.)

مترادف و متضاد

ظهور (اسم)
development, advent, manifestation, appearance, apparition, emersion, ostentation, loose, outburst, conspicuity, epiphany

پیدایش (اسم)
appearance, emersion, genesis, birth, infrastructure, nativity, coming into existence

خروج (اسم)
emersion, emergence, exhaust, outgo, exodus, transpiration, egress, exit, egression

ظهور ثانی (اسم)
emersion

جملات نمونه

1. Another factor inimical to corals is prolonged emersion, but resistance to this varies with the species.
[ترجمه ترگمان]عامل دیگری که مغایر با مرجان ها است، طولانی مدت است، اما مقاومت در برابر این موضوع با گونه ها فرق می کند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از عوامل مخرب مرجان ها، زردی طولانی است، اما مقاومت در برابر این گونه ها متفاوت است

2. Electric air heaters emersion heaters, heater tubes after burners, flange heaters.
[ترجمه ترگمان]گرم کن های هوا، گرم کن های هیتر بعد از روشن کردن burners، tubes flange
[ترجمه گوگل]بخاری آبگرمکن بخاری برقی، لوله بخاری بخار پس از مشعل، بخاری فلنج

3. The utility model belongs to an ophthalmology emersion technique sphere, specifically relates to a non-penetration integral artificial cornea for artificial organs.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی متعلق به حوزه تکنیکی ophthalmology است که به طور خاص به قرنیه مصنوعی غیر - برای اندام های مصنوعی مربوط می شود
[ترجمه گوگل]مدل ابزار متعلق به حوزه تکنولوژی چشم پزشکی چشم پزشکی است، به طور خاص مربوط به یک قرنی مصنوعی مصنوعی غیر نفوذ برای ارگان های مصنوعی است

4. Analysis and the emersion that judge low spending reach its reason, offered corresponding processing measure proposal.
[ترجمه ترگمان]تحلیل و the که هزینه های پایین را قضاوت می کنند، پیشنهاد اندازه پردازش مربوطه را پیشنهاد کردند
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل و تجدید نظر که قضاوت هزینه های کم در رسیدن به دلیل آن، ارائه پیشنهاد اندازه اندازه پردازش

5. What they use special perspective and footing emersion China is true with true China.
[ترجمه ترگمان]آنچه که آن ها از دیدگاه خاص و جایگاه خود ارائه می کنند، چین با چین واقعی درست است
[ترجمه گوگل]چینی ها از چشمانداز خاصی استفاده می کنند و چین چینی با چین واقعی است

6. Crawled under emersion - heater, again, to turn stop - cock & take a shower; contact plumber, again, to fix.
[ترجمه ترگمان]دوباره با آب گرم کن دوباره، دوباره، برای تبدیل -، یک دوش می گیرم؛ دوباره لوله کش تماس می گیرم، تا درستش کنم
[ترجمه گوگل]خزنده تحت خشخاش - بخاری، دوباره، به توقف - خروس * دوش گرفتن؛ تماس بگیرید لوله کش، دوباره، برای تعمیر

7. PEOPLE"resorts to documentary to form the base of the program, uses many methods like nuncupation, image data, detail emersion to show the lives of the ones in the story. "
[ترجمه ترگمان]مردم به مستند ساختن پایه برنامه متوسل می شوند و از روش های بسیاری مانند nuncupation، داده های تصویری، جزئیات، ارائه می کنند تا زندگی آن هایی که در این داستان زندگی می کنند را نشان دهند \"
[ترجمه گوگل]مردم برای تهیه مستندات به پایه برنامه احتیاج دارند، از روش های بسیاری استفاده می کنند مانند زلزله، داده های تصویری، جزئیات جبری برای نشان دادن زندگی کسانی که در داستان هستند '

8. So, Dithyramb spirit and Sartre's existentialism get the art emersion in her novels.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، روح Dithyramb و اگزیستانسیالیسم سارتر، هنر را در رمان خود به دست می آورند
[ترجمه گوگل]بنابراین، روح دایریامب و اگزیستانسیالیسم سارتر، در رمانهای او، خسارت هنری را در بر می گیرد

9. This paper makes some deep research on the self- optimizing control method and realizes a visualized emersion of the vehicle anti-lock braking system (ABS).
[ترجمه ترگمان]این مقاله تحقیقات عمیقی بر روی روش کنترل خود - بهینه سازی انجام می دهد و ارائه تصویری از سیستم ترمز ضد قفل خودرو (ABS)را درک می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله برخی از تحقیقات عمیق در مورد روش کنترل خودآزمایی را انجام می دهد و تحریک تصویری سیستم ترمز ضد قفل خودرو (ABS) را به نمایش می گذارد

10. Designers will succeed in developing the integral design more efficiently-from the emersion of conception, the architectural design, the detail design, shop drawing to the on-the-spot construction.
[ترجمه ترگمان]طراحان در توسعه طراحی انتگرال به طور موثر - از زمان لقاح، طراحی معماری، طراحی دقیق، طراحی فروشگاه به ساختمان در محل موفق خواهند شد
[ترجمه گوگل]طراحان موفق خواهند شد در طراحی یکپارچهسازی طراحی، کارایی بیشتری داشته باشند، از ظهور مفهوم، طراحی معماری، طراحی جزئیات، نقاشی مغازه تا ساخت و ساز در محل

11. The Shandong that held in Jinan on January 18 saves nutria breed aquatics to develop a seminar also emersion breed aquatics future and dawn.
[ترجمه ترگمان]این شاندونگ که در Jinan در روز ۱۸ ژانویه در Jinan برگزار شد، از نژاد nutria برای توسعه یک سمینار که آینده و آینده aquatics را پرورش می دهد، جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]شاندونگ که در روز 18 ژانویه در جینان برگزار شد، آکواریک های نژاد نتریا را نجات می دهد تا یک سمینار را نیز برای آیندۀ سحر آمیز و سحر آمیز پرورش دهد

12. Its produce means cent to be innovation knowledge production and emersion knowledge to produce.
[ترجمه ترگمان]تولید آن به معنای سنت برای تولید دانش نوآوری و ارائه دانش جدید به محصول است
[ترجمه گوگل]تولید آن به معنای تولید دانش دانش نوآوری و تولید دانش است


کلمات دیگر: