1. one of those sunny days that elate the heart of young and old
یکی از آن روزهای آفتابی که قلب پیر و جوان را مملو از شعف می کند
2. She was elated at / by the news.
[ترجمه ترگمان]از شنیدن این خبر به وجد آمده بود
[ترجمه گوگل]او در خبرخوان ها خوشحال شد
3. He was greatly elated by success.
[ترجمه ترگمان]او از موفقیت بسیار خوشحال بود
[ترجمه گوگل]او با موفقیت موفق شد
4. The prince was reported to be elated at/by the birth of his new daughter.
[ترجمه ترگمان]گزارش شده بود که شاهزاده از تولد دختر جدیدش به وجد آمده است
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که شاهزاده در روز تولد دختر جدیدش احیا شده است
5. I was elated that my second heart bypass had been successful.
[ترجمه ترگمان]از این که قلب دوم من موفق به موفقیت شد خوشحال شدم
[ترجمه گوگل]من خوشحال بودم که دوران قلب دوم من موفقیت آمیز بود
6. The crowds in the square were elated by the news.
[ترجمه ترگمان]جمعیتی که در میدان بودند از این خبر خوشحال بودند
[ترجمه گوگل]جمعیت در میدان توسط اخبار خوش آمدید
7. We were all elated to hear of the victory that we had won.
[ترجمه ترگمان]همه ما از پیروزی پیروز شدیم
[ترجمه گوگل]همه ما خوشحال بودیم که از پیروزی کسب می کردیم که ما برنده شدیم
8. I was elated by the prospect of the new job ahead.
[ترجمه ترگمان]از چشم انداز کار جدید به وجد آمده بودم
[ترجمه گوگل]من با چشم انداز شغلی جدید روبرو شدم
9. She was elated at the prospect of a holiday.
[ترجمه ترگمان]از امید گذراندن تعطیلات به وجد آمده بود
[ترجمه گوگل]او در چشم انداز یک تعطیلات آرام بود
10. For my part, I feel elated and close to tears.
[ترجمه ترگمان]به سهم خودم، احساس سرمستی و نزدیک شدن به اشک هایم احساس می کنم
[ترجمه گوگل]برای من بخشی از احساساتم را حفظ می کنم و به اشک هایم نزدیک می شوم
11. They were elated at the result.
[ترجمه ترگمان]آن ها از این نتیجه به وجد آمده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در نتیجۀ خوشحالی بودند
12. Cantor was elated; a potentially devastating situation was about to be defused.
[ترجمه ترگمان]کانتور به وجد آمده بود؛ یک وضعیت بالقوه ویرانگر در شرف خنثی شدن بود
[ترجمه گوگل]کانتور احیا شد یک وضعیت بالقوه ویرانگر تقریبا خالی بود
13. Her success elated the family.
[ترجمه ترگمان]موفقیت او خانواده را به وجد آورد
[ترجمه گوگل]موفقیت او خانواده را ستود
14. Elated with the election victory, the crowd waved banners and chanted.
[ترجمه ترگمان]مردمی که با پیروزی در انتخابات رقابت می کردند، پرچم ها را تکان می دادند و شعار می دادند
[ترجمه گوگل]با پیروزی در انتخابات همراه بود، جمعیت پرچم ها را آویزان کرد و آواز خواند