1. Geniality is my middle name. I rarely write a fierce word about any restaurant.
[ترجمه ترگمان]geniality اسم وسط منه به ندرت کلمه ای در مورد هر رستورانی می نویسم
[ترجمه گوگل]Geniality نام وسط من است من به ندرت یک کلمه شدید در مورد هر رستوران بنویس
2. His geniality, reliability and ability made him a popular figure.
[ترجمه ترگمان]geniality، قابلیت اعتماد و کفایت او او را به صورت یک شخصیت محبوب درآورده بود
[ترجمه گوگل]جنبش او، قابلیت اطمینان و توانایی او را به یک شخصیت محبوب تبدیل کرد
3. He soon recovered his habitual geniality.
[ترجمه ترگمان]به زودی مهربانی همیشگی خود را بازیافت
[ترجمه گوگل]او به زودی ثروت عادت خود را بهبود می بخشد
4. Even to himself the geniality rang false and he came to a stop.
[ترجمه ترگمان]حتی به نظر خودش هم دوستانه زنگ زد و ایستاد
[ترجمه گوگل]حتی به خودش غرورآمیز نادرستی کرد و او را متوقف کرد
5. A pleasant and affable disposition; geniality.
[ترجمه ترگمان]رفتاری مطبوع و مهربان
[ترجمه گوگل]حالت دلپذیر و قابل احترام؛ جنبش
6. Purely natural plant formulation, kind geniality, validity control skin base layer the melanin is born.
[ترجمه ترگمان]فرمولاسیون گیاهی بسیار خالص، geniality مهربان، لایه پایه پوست کنترل اعتبار، melanin به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]فرمولاسیون گیاهی طبیعی، ظرافت ملایم، کنترل پایایی لایه پایه پوست ملانین متولد شده است
7. Weak acidity formulation, geniality, not stimulate the skin.
[ترجمه ترگمان]ترکیب قدرت اسیدی ضعیف و geniality، پوست را تحریک نمی کند
[ترجمه گوگل]فرمولاسیون ضعیف، نشاط، پوست را تحریک نمی کند
8. Even his good qualities of geniality and impetuosity counted against him.
[ترجمه ترگمان]حتی خلق و خوی خوش رویی و تهور آمیز او بر او سنگینی می کرد
[ترجمه گوگل]حتی ویژگی های خوب او از جنبش و انگیزه شمرده شده در برابر او
9. Deep sweep, the geniality fuses the aging horniness, making skin delicate and lustrous.
[ترجمه ترگمان]sweep عمیق، the horniness the، پوست لطیف و درخشان می کند
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری عمیق، انعطاف پذیری باعث انقباض پیری می شود، پوست را ظریف و درخشان می کند
10. Not a shade was there of anything save geniality and kindness.
[ترجمه ترگمان]هیچ سایه ای جز مهربانی و مهربانی در آن نبود
[ترجمه گوگل]هیچ سایه ای وجود نداشت که چیزی عالی و مهربانی باشد
11. Carrie smiled under his irresistible flood of geniality.
[ترجمه ترگمان]کری در زیر سیلی محکمی که به هم زده بود لبخند می زد
[ترجمه گوگل]کری در زیر سیل ناپذیر خود را از عصبانیت لبخند زد
12. Cowperwood had the gift of geniality.
[ترجمه ترگمان]Cowperwood استعدادش را داشت
[ترجمه گوگل]Cowperwood هدیه ای از جنبش بود
13. My character geniality, have the appetency.
[ترجمه ترگمان] geniality شخصیت من، the رو داشته باش
[ترجمه گوگل]منشور شخصیت من، شایستگی دارد
14. Purely natural plant formulation, kind geniality, promote the skin epidermis layer melanin the decomposition.
[ترجمه ترگمان]Purely خالص گیاهی، geniality نوعی، لایه روپوست پوست را برای تجزیه تولید می کند
[ترجمه گوگل]فرمولاسیون گیاهی طبیعی، ظرافت ملایم، لایه لایه اپیدرمی پوست ملانین را تجزیه می کند
15. Oneself is mature and responsible, the personality geniality, have special man's magic power!
[ترجمه ترگمان]oneself بالغ و مسئول، the شخصیت، قدرت جادویی بشر ویژه ای دارند!
[ترجمه گوگل]خود بالغ و مسئول است، جنبش شخصیت، قدرت سحر آمیز مرد خاص است!