کلمه جو
صفحه اصلی

en masse


معنی : کلا، یکهو، یک مرتبه، یکدفعه
معانی دیگر : جملگی، همگی، یک جا، دسته جمعی، جمعا، جمعا the fish began to die en masse ماهیها همگی شروع به مردن کردند، یکدفعه، یک مرتبه، یکهو، کلا، بطورکلی

انگلیسی به فارسی

جملگی، همگی، یکجا، دسته‌جمعی، جمعاً


انعام، یکهو، کلا، یک مرتبه، یکدفعه


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: as a body, group, or whole; all together.

- The angry women entered the courthouse en masse.
[ترجمه ترگمان] زنان خشمگین وارد مجلس رقص شدند
[ترجمه گوگل] زنان عصبانی به دادگاه وارد شدند

• together, as a group, in one mass (french)
if a group of people do something en masse, they all do it together.

مترادف و متضاد

کلا (قید)
entirely, totally, by and large, en masse, teetotally, hand-and-foot

یکهو (قید)
en masse

یک مرتبه (قید)
once, right away, en masse, straight off, out of hand, holus-bolus

یکدفعه (قید)
en masse

all at once


Synonyms: all in all, all together, altogether, as a body, as a group, as a whole, as one, bodily, by and large, ensemble, generally, in a body, in a group, in a mass, jointly, on the whole, together


Antonyms: one at a time, singly


all together


Synonyms: all at once, as a body, as a group, as a whole, as one, collectively, communally, cooperatively, en bloc, ensemble, in a group, in chorus, in unison, jointly, together, unanimously, unitedly, wholly, with one voice


جملات نمونه

1. Individually the children are delightful; en masse they can be unbearable.
[ترجمه ترگمان]از ته دل، بچه ها خیلی خوشحال می شوند، حتی وقتی که می توانند تحملش کنند
[ترجمه گوگل]به طور جداگانه کودکان لذت بخش هستند آنها می توانند غیر قابل تحمل باشند

2. The Joneses are coming for lunch en masse all twelve of them!
[ترجمه ترگمان]The و Joneses برای ناهار می آیند
[ترجمه گوگل]جونز برای دوازده نفر از آنها ناهار می آورد!

3. The young folk were emigrating en masse.
[ترجمه ترگمان]مردم جوان به en مهاجرت می کردند
[ترجمه گوگل]مردم جوان مهاجرت کردند

4. The people marched en masse.
[ترجمه ترگمان]افراد گروه به راه افتادند
[ترجمه گوگل]مردم به طور گسترده ای حرکت کردند

5. The management team resigned en masse.
[ترجمه ترگمان]تیم مدیریت بطور دسته جمعی استعفا داد
[ترجمه گوگل]تیم مدیریت استعفا داد

6. Most of the state leaders viewed the exhibits en masse and gave high praise of them.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رهبران دولت این نمایشگاه را به صورت دسته جمعی در نظر گرفتند و تحسین زیادی از آن ها کردند
[ترجمه گوگل]اکثر رهبران دولتی این نمایشگاه ها را به نمایش گذاشتند و از آنها ستایش کردند

7. The shop's 85 workers have resigned en masse.
[ترجمه ترگمان]۸۵ کارگر این فروشگاه بطور دسته جمعی استعفا داده اند
[ترجمه گوگل]85 کارگر کارخانه به طور گسترده ای استعفا داده است

8. Families turned out en masse to listen to the orations and participate in the fun.
[ترجمه ترگمان]خانواده ها به طور دسته جمعی از خانه خارج شدند تا به orations گوش دهند و در این مراسم شرکت کنند
[ترجمه گوگل]خانواده ها به طور گسترده ای به گوش دادن به سخنرانی ها و شرکت در سرگرم کننده تبدیل شده است

9. The social types turned out en masse to cheer on their friends and to put a little hard cash on the line.
[ترجمه ترگمان]انواع اجتماعی برای شاد کردن دوستان خود و قرار دادن کمی پول نقد در این خط، به صورت دسته جمعی بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]انواع اجتماعی به شدت به خاطر تشویق دوستان خود و پول نقد کمی بر روی خط شد

10. They strut through the airport lounge, moving en masse.
[ترجمه ترگمان]آن ها در سالن استراحت فرودگاه به راه افتادند و همه جا به حرکت در آمدند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق سالن فرودگاه می ایستند و به طور گسترده ای حرکت می کنند

11. The riders in points race start en masse.
[ترجمه ترگمان]سوارکاران به طور دسته جمعی شروع به حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]سواران در نقاط مسابقه شروع به طور عمده

12. They walked out en masse in protest against the police atrocities.
[ترجمه ترگمان]آن ها در اعتراض علیه قساوت پلیس به راه افتادند
[ترجمه گوگل]آنها به اعتراض علیه جنایات پلیس اعتراض کردند

13. The audience applaused en masse upon the completion of his speech.
[ترجمه ترگمان]حضار در پایان سخنرانی خود به طور دسته جمعی سخنرانی کردند
[ترجمه گوگل]مخاطب پس از اتمام سخنرانی خود به طور گسترده ای اعتراض کرد

14. In the warmth of spring, they emerge en masse.
[ترجمه ترگمان]در گرمای بهاری، آن ها بطور دسته جمعی پدیدار می شوند
[ترجمه گوگل]در گرمای بهار، آنها به طور گسترده ظهور می کنند

The fish began to die en masse.

ماهی‌ها همگی شروع به مردن کردند.


پیشنهاد کاربران

همگی، یک جا، دسته جمعی

انبوه


کلمات دیگر: