کلمه جو
صفحه اصلی

en bloc


معنی : یک پارچه، دربست، یک تکه، در یک بلوک
معانی دیگر : جملگی، همگی، باهم، جمعا

انگلیسی به فارسی

در یک بلوک، یکپارچه، دربست، یک‌تکه


ان بلوک، در یک بلوک، یک پارچه، دربست، یک تکه


انگلیسی به انگلیسی

• all together, in one piece
en bloc means as a group; a formal expression.

قید ( adverb )
• : تعریف: (French) all together; in a group; as a whole.

- He condemned the legislators en bloc.
[ترجمه ترگمان] قانونگذاران را به بلوک محکوم کرد
[ترجمه گوگل] او قانونگذاران را به انحصار محکوم کرد

مترادف و متضاد

یک پارچه (صفت)
solid, accrete, monolithic, seamless, en bloc

دربست (صفت)
en bloc, lump, exclusive

یک تکه (صفت)
en bloc

در یک بلوک (قید)
en bloc

جملات نمونه

1. The selectors should resign en bloc.
[ترجمه ترگمان]The باید در بلوک استعفا دهند
[ترجمه گوگل]انتخابکنندگان باید در بلوک مجبور شوند

2. They left the meeting en bloc.
[ترجمه ترگمان]آن ها جلسه را به صورت بلوک ترک کردند
[ترجمه گوگل]آنها جلسه را در انفرادی گذاشتند

3. There are reports of teachers resigning en bloc.
[ترجمه ترگمان]گزارش هایی از استعفا و استعفا از سوی معلمان وجود دارد
[ترجمه گوگل]گزارش هایی از استادان استعفا دادند

4. The ruling committee resigned en bloc to make way for a new election.
[ترجمه ترگمان]کمیته حاکم بر سر راه برای برگزاری انتخابات جدید، استعفا داد
[ترجمه گوگل]کمیته حاکم استعفا داد تا بتواند انتخابات جدیدی را برگزار کند

5. Now the governors en bloc are demanding far more consultation and rights over contractual approval.
[ترجمه ترگمان]اکنون فرمانداران در بلوک خواهان رایزنی و حقوق بسیار بیشتری نسبت به تصویب قراردادی هستند
[ترجمه گوگل]اکنون فرمانداران خواستار مشاوره و حقوق بیشتری نسبت به تصویب قراردادی هستند

6. We must consider all the difficulties en bloc.
[ترجمه ترگمان]ما باید همه مشکلات را در بلوک در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]ما باید همه مشکلات را در یک بلوک در نظر بگیریم

7. You cannot dismiss these stories en bloc.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید این داستان ها را در یک بلوک نادیده بگیرید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید این داستانها را انحلال کنید

8. Conclusion. Wide or marginal en bloc excision of sacral chordoma and chondrosarcoma is associated with significant improvement in disease-free survival with acceptable perioperative morbidity rate.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری برش گسترده یا حاشیه ای در برش sacral chordoma و chondrosarcoma با بهبود قابل توجهی در بقای عاری از بیماری با نرخ شیوع perioperative قابل قبولی همراه است
[ترجمه گوگل]نتیجه از بین بردن انسولین عضلانی قرمز و کاندرواسکوراکتیو با افزایش قابل ملاحظه ای در بقای بیماری بدون عارضه همراه با میزان مرگ و میر قابل قبول می باشد

9. The ureter and gonadal ein packet are dissected en bloc and lifted antero- laterally off the psoas muscle towards the renal hilum.
[ترجمه ترگمان]یک بسته ein و gonadal ein در بلوک تشخیص داده می شوند و antero - laterally را از ماهیچه psoas به سمت hilum renal جدا می کنند
[ترجمه گوگل]بسته ی کورتیکواستروئیدی و گونادال انسانی به صورت انحصاری برداشته می شوند و از طرفی از عضله پوسوئل به سمت کولون کلیوی برداشته می شود

10. Objectives: to remove en bloc cranionasal-orbital tumors, then, reconstruct the large the defect in the anterior skull base with cranial outer table and galea aponeurotica-pericranium flap.
[ترجمه ترگمان]اهداف: برای از بین بردن تومورهای cranionasal، پس از آن، عیب بزرگ در قسمت جلویی جمجمه با جدول بیرونی جمجمه و دریچه galea aponeurotica - pericranium را بازسازی می کند
[ترجمه گوگل]اهداف: برای حذف تومورهای اورانیوم غشایی en bloc، سپس نقص بزرگ در پایه جمجمه پیشانی را با میز بیرونی جمجمه و گله آپنهودوآنتیکا - پروکارین فلپ بازسازی کنید

11. Objective:To sum up the clinical experience of the en bloc total abdominal evisceration technique for abdominal organ harvesting and its effect on renal transplantation.
[ترجمه ترگمان]هدف: جمع بندی تجارب بالینی در کل تکنیک evisceration شکمی برای برداشت عضو شکمی و تاثیر آن بر پیوند کلیه
[ترجمه گوگل]هدف: خلاصه تجربیات کلینیکی تکنیک انسداد کامل شکم در برداشتن شکم و تاثیر آن بر پیوند کلیه است

12. But with 'one country one vote', African, Arab or Asian countries, or indeed Europeans voting en bloc, can easily outvote the United States.
[ترجمه ترگمان]اما با یک کشور، یک رای، کشورهای آفریقایی، عربی یا آسیایی، یا در واقع اروپاییان در بلوک، می توانند به راحتی ایالات متحده را کنترل کنند
[ترجمه گوگل]اما با 'یک کشور یک رأی'، کشورهای آفریقایی، عربی و آسیایی، و یا اروپایی ها که به طور انحصاری رأی می دهند، می توانند به آسانی از ایالات متحده خارج شوند

13. Methods:The grafts from 6 cadaveric donors, including liver, pancreas, duodenum and bilateral kidneys were procured with methods of perfusion in situ, en bloc resection and prepared in ex vivo.
[ترجمه ترگمان]روش ها: پیوند از ۶ اهدا کننده cadaveric شامل کبد، پانکراس، duodenum و کلیه دو جانبه با استفاده از روش های of در محل، در بلوک resection و در شرایط ازمایشگاهی تهیه شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: پیوند از 6 اهداکننده کادوئیک، از جمله کبد، پانکراس، دوازدهه و کلیه های دو طرفه، با روش های پرفیوژن در محل، برداشتن ان بلوک و تهیه در ex vivo تهیه شد

14. Methods:The celiac artery was ligated at its start point, and distal pancreas and involved arteries were resected en bloc.
[ترجمه ترگمان]روش ها: سرخرگ سلیاک در نقطه شروع خود ligated بود، و پانکراس دور و شریان های دارای نفوذ، resected و bloc بودند
[ترجمه گوگل]روش ها: شریان سلیاک در نقطه شروع آن لگد زده شد و پانکراس دیستال و شریان هایی که در آن دخیل بودند برداشته شدند

15. Objective. To evaluate the functional and oncological outcomes following en bloc tumor excision for sacral chordomas and chondrosarcomas.
[ترجمه ترگمان]هدف برای ارزیابی پیامدهای کارکردی و کارکردی به دنبال آن در برش تومور برای sacral chordomas و chondrosarcomas مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه برای ارزیابی نتایج عملکردی و انکولوژیک پس از برداشت تومور ان بلوک برای chordomax sacral و chondrosarcomas

پیشنهاد کاربران

جراحی سزارین همراه با عقیمی

en bloc ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: یکپارچه کَنی
تعریف: جابه جا کردن گورها و دیگر آثار باستانی که در آن تمام بقایا و بسترۀ اطراف را یکپارچه برمی دارند و به آزمایشگاه یا موزه منتقل می کنند


کلمات دیگر: