کلمه جو
صفحه اصلی

electrolyze


معنی : تجزیه کردن بوسیله جریان برق
معانی دیگر : (از راه الکترولیز تجزیه یا تباه کردن) برق کافت کردن، الکترولیز کردن، برق کافتن

انگلیسی به فارسی

تجزیه کردن با جریان برق


الکترولیز، تجزیه کردن بوسیله جریان برق


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: electrolyzes, electrolyzing, electrolyzed
مشتقات: electrolyzation (n.), electrolyzer (n.)
• : تعریف: to subject to electrolysis.

• separate a substance using electric currents, chemically separate a substance (also electrolyse)

مترادف و متضاد

تجزیه کردن به وسیله جریان برق (فعل)
electrolyze


کلمات دیگر: