کلمه جو
صفحه اصلی

gangster


معنی : بذله گو، ادم شوخ، گانگستر، اوباش، همدست تبه کاران
معانی دیگر : عضو دسته ی تبهکاران، گانگستری، اراذل

انگلیسی به فارسی

اوباش، اراذل، همدست تبه کاران، گانگستر


گانگستر، اوباش، ادم شوخ، همدست تبه کاران، بذله گو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: someone who belongs to a criminal gang, esp. one who participates in organized crime; mobster.
مترادف: mobster
مشابه: goon, hoodlum, Mafioso, racketeer, thug

• one who belongs to a gang of criminals
a gangster is a member of a group of violent criminals.

مترادف و متضاد

بذله گو (اسم)
rogue, farceur, gagger, joker, humorist, gagman, gangster, humourist

ادم شوخ (اسم)
gamester, humorist, gagman, gangster, humourist

گانگستر (اسم)
gangster

اوباش (اسم)
runabout, hood, picaroon, hoodlum, vagrant, gangster, plug-ugly

همدست تبهکاران (اسم)
gangster

person involved in illegal activities


Synonyms: bandit, bruiser, criminal, crook, dealer, desperado, goon, hit person, hood, hoodlum, hooligan, Mafioso, member of the family, mobster, pusher, racketeer, robber, ruffian, soldier, thug, tough


جملات نمونه

1. this show spoofs gangster movies
این نمایش فیلم های گانگستری را مورد طنز قرار می دهد.

2. He was obsessed with American gangster movies.
[ترجمه ترگمان]او به فیلم های گانگستری آمریکایی علاقه مند بود
[ترجمه گوگل]او با فیلم های گانگستر آمریکایی روبرو شد

3. "Angels with Dirty Faces" is a Cagney gangster pic.
[ترجمه ترگمان]قیمت \"فرشتگان با وجوه کثیف\" یک gangster Cagney است
[ترجمه گوگل]'فرشتگان با چهره های کثیف' یک تصویر گانگستر کگنی است

4. The gangster ended up in the electric chair.
[ترجمه ترگمان]گنگستر در صندلی الکتریکی به اتمام رسید
[ترجمه گوگل]گانگستر به صندلی الکتریکی پایان داد

5. The gangster pulled a knife on me and tried to slash my face.
[ترجمه ترگمان]گنگستر یک چاقو روی من کشید و سعی کرد صورتم را سوراخ کند
[ترجمه گوگل]گانگستر یک چاقو را بر روی من کشید و سعی کرد چهره من را خرد کند

6. He died as any self-respecting gangster should — in a hail of bullets.
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه گنگستر از خودش دفاع کرد
[ترجمه گوگل]او هر گانگستر متعصب خود را می شناخت - در گلوله ای از گلوله ها

7. The gangster stole a gun and shot his way out of prison.
[ترجمه ترگمان]گنگستر یه اسلحه دزدیده و به راه خروج از زندان شلیک کرده
[ترجمه گوگل]گانگستر یک اسلحه را به سرقت برد و از زندان خارج شد

8. The police are on the track of the gangster.
[ترجمه ترگمان]پلیس در مسیر این تبهکار قرار دارد
[ترجمه گوگل]پلیس در مسیر گانگستر قرار دارد

9. Now he looked like a gangster.
[ترجمه ترگمان] حالا شبیه یه گنگستر بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او به نظر یک گانگستر نگاه کرد

10. He was a murderous gangster.
[ترجمه ترگمان] اون یه خلافکار قاتل بود
[ترجمه گوگل]او یک گانگستر مرگبار بود

11. Walken is particularly nasty as a paralyzed gangster who gets what fun he can by making people squirm.
[ترجمه ترگمان]Walken به اندازه یک گنگستر فلج و کثیف است که با خلق کردن مردم چه لذتی می تواند داشته باشد
[ترجمه گوگل]Walken به خصوص تند و زننده است به عنوان یک گانگستر فلج شده است که می شود که سرگرم کننده او می تواند با ایجاد مردم squirm

12. But the face behind the mask resembles a gangster as much as a guerrilla, Jesse James as much as Robin Hood.
[ترجمه ترگمان]اما چهره ای که پشت نقاب است مانند gangster، جسی جیمز، به اندازه رابین هود است
[ترجمه گوگل]اما چهره پشت ماسک شبیه یک گانگستر به اندازه یک چریکی، جسی جیمز و رابین هود است

13. He was like a bad gangster movie; laughable if she'd felt like laughing.
[ترجمه ترگمان]او شبیه یک فیلم gangster بد بود؛ اگر احساس خنده می کرد خنده دار بود
[ترجمه گوگل]او مانند یک فیلم گانگستر بد بود؛ خنده دار اگر او احساس خنده را احساس کرد

14. In another case this spring, a Chicago gangster was convicted after moving a narcotics ring to Rochester, Minn.
[ترجمه ترگمان]در یک مورد دیگر در بهار امسال، یک تبهکار شیکاگو بعد از انتقال یک حلقه مواد مخدر به راچستر، مینسوتا، محکوم شد
[ترجمه گوگل]در مورد دیگری این بهار، یک گانگستر شیکاگو پس از جابجایی یک حلقه مواد مخدر به روچستر، مین، محکوم شد

15. Gangster or not, Robey was a major presence in the world of black Houston.
[ترجمه ترگمان]\"گانگستر\" یا \"Robey\"، حضوری عظیم در دنیای هوستون سیاه بود
[ترجمه گوگل]گانگستر یا نه، Robey حضور عمده ای در جهان سیاه هوستون بود

پیشنهاد کاربران

خلافکار و بذله گو

اوباش

خلافکار، تبهکار

گانگستر

عضوی از مجرمان


کلمات دیگر: