1. There's more elbow room in the restaurant since they extended it.
[ترجمه ♡Bahar ♡] از انجا که انها ان را گسترش دادند ، جای بیشتری و ازاد تری در رستوران وجود دارد
[ترجمه ترگمان]از زمانی که آن ها را بسط داده اند، یک اتاق دیگر در رستوران هست
[ترجمه گوگل]از آنجا که آنها آن را گسترش دادند، اتاق رستوران آرنج بیشتری وجود دارد
2. There was not much elbow room in the cockpit of a Snipe.
[ترجمه ترگمان]در کابین خلبان یک شکارچی زیاد نبود
[ترجمه گوگل]در کابین خلبان Snipe چندان زیادی وجود نداشت
3. The tiny toilet compartment gives you hardly any elbow room.
[ترجمه ترگمان]جعبه توالت کوچولو تو رو به زور وارد اتاق می کنه
[ترجمه گوگل]محفظه کوچک توالت به شما می دهد به سختی هر اتاق آرنج
4. Give each elbow room to display its fronds.
[ترجمه ترگمان]به هر اتاق آرنج بزنید تا به ساق پای خودش رو نشون بده
[ترجمه گوگل]به هر اتاق آرنج بدهید تا نشانهای آن را نشان دهد
5. They stood in the crowd, fighting for elbow room.
[ترجمه ترگمان]آن ها در میان جمعیت ایستاده بودند و برای یک اتاق به هم می جنگیدند
[ترجمه گوگل]آنها در جمعیت ایستادند، برای اتاق آرنج مبارزه می کردند
6. Let's sit in a booth. There's more elbow room there.
[ترجمه ترگمان]بیا تو یه میز بشینیم یک اتاق دیگر هم هست
[ترجمه گوگل]بیایید در یک غرفه بنشینیم اتاق آرت وجود دارد
7. There was enough elbow room in this gargantuan aquarium for all kinds of surprises to emerge.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی آرنج در این آکواریوم غول پیکر وجود داشت که شگفتی های زیادی برای پدیدار شدن وجود داشت
[ترجمه گوگل]برای ایجاد انواع شگفتی ها، در این آکواریوم گایانگوتان، اتاق آرنج به اندازه کافی وجود داشت
8. The elbow room may feel good, but some one has to pay the piper for the cost of infrastructure.
[ترجمه ترگمان]اتاق آرنج ممکن است احساس خوبی داشته باشد، اما باید برای هزینه زیر ساخت ها نیز باید به ساز و ساز پرداخت
[ترجمه گوگل]اتاق آرنج ممکن است احساس خوبی داشته باشد، اما بعضی از افراد باید هزینه های زیرساخت را به piper پرداخت کنند
9. As an independent school, we elbow room to try out new theories and methods of education.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مدرسه مستقل، ما برای امتحان کردن نظریه های جدید و روش های آموزش به اتاق خود باز می گردیم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مدرسه مستقل، ما اتاق را برای تئوری های جدید و روش های آموزش و پرورش تلاش می کنیم
10. All this gave them more elbow room for implementing the new policy.
[ترجمه ترگمان]همه اینها برای اجرای سیاست جدید به آن ها فضای بیشتری دادند
[ترجمه گوگل]این همه به آنها اتاق آرنج بیشتری برای اجرای سیاست جدید داد
11. I can hardly move. Give me some elbow room.
[ترجمه ترگمان]به سختی می توانم حرکت کنم به من یه اتاق آرنج بده
[ترجمه گوگل]به سختی می توانم حرکت کنم به من یک اتاق آرنج بدهید
12. We could use some more elbow room.
[ترجمه ترگمان] میتونیم از یه اتاق دیگه استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم از یک اتاق آرنج استفاده کنیم
13. We were tightly squashed in at dinner, with very little elbow room.
[ترجمه ترگمان]موقع ناهار، با یک اتاق کوچک آرنج به هم فشرده بودیم
[ترجمه گوگل]ما در شام به شدت خم شدیم، اتاق آرنج بسیار کم بود
14. His speech was designed to give himself more political elbow room.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی وی به گونه ای طراحی شده بود که به خود اجازه می داد تا آرنج سیاسی بیشتری به خود بگیرد
[ترجمه گوگل]سخنرانی او طراحی شده بود تا اتاق خود را به آرامی برساند