1. Our host gave us an effusive welcome.
[ترجمه ترگمان]میزبان ما به ما خوش آمد گفت
[ترجمه گوگل]میزبان ما به ما خوش آمدید
2. He was effusive in his praise for the general.
[ترجمه ترگمان]برای ژنرال تعریف و تمجید می کرد
[ترجمه گوگل]او در ستایش او برای عمومی عصبانی بود
3. They gave us such an effusive welcome it was quite embarrassing.
[ترجمه ترگمان]آن ها به ما خوش آمد گفتند، خیلی خجالت اور بود
[ترجمه گوگل]آنها به ما این چنین خوش آمد می گویند که بسیار شرم آور بود
4. Dotty was effusive in her thanks.
[ترجمه ترگمان]داتی با تشکر از او تشکر کرد
[ترجمه گوگل]کوته در لطف او مؤثر بود
5. He was effusive in his praise.
[ترجمه ترگمان]تعریف و تمجید می کرد
[ترجمه گوگل]او در ستایش او مؤثر بود
6. Every visitor noticed that her effusive welcome was not sincere.
[ترجمه ترگمان]هر مهمان به این نکته پی می برد که خوش آمد گویی او صادقانه است
[ترجمه گوگل]هر بازدید کننده متوجه شد که خوشامدگویی مؤثر او صحیح نیست
7. Certainly Dotty was less effusive in her thanks when Stella brought her up a tray of tea in the interval.
[ترجمه ترگمان]البته، وقتی که استلا سینی چای را در آن فاصله برایش آورد، از او تشکر کرد
[ترجمه گوگل]مطمئنا Dotty کم لطفی در لطف او بود هنگامی که استلا او را آورد یک سینی چای در فاصله
8. However, in most of these, effusive approval is showered upon her, and her weak points are minimized.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در اغلب این موارد موافقت پرشوری بر سر او صورت می گیرد و نقاط ضعف وی به حداقل می رسد
[ترجمه گوگل]با این حال، در بسیاری از موارد، تأیید فیزیولوژیکی بر او تحمیل می شود و نقاط ضعف او به حداقل می رسد
9. Lestrade appeared a little baffled at her effusive thanks, but Holmes swept us up the stairs before explanations could be made.
[ترجمه ترگمان]لستراد کمی گیج شده بود، ممنون، اما هولمز قبل از اینکه توضیح دهد، ما را از پله ها بالا برد
[ترجمه گوگل]Lestrade کمی ناراحت به نظر می رسید، اما هولمز ما پله ها را قبل از اینکه توضیحات می تواند ساخته شود، از ما پنهان کرد
10. The parson was as effusive in his attentions as circumstance would allow, but Emilia petulantly resisted them.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که کشیش به همان اندازه در توجه ات او به هیجان آمده بود، اما امیل یا با اوقات تلخی به آن ها مقاومت کرد
[ترجمه گوگل]امیرالمؤمنین در این دیدار به این نتیجه رسید که شرایط امکان پذیر نیست، اما امیلیا به طرز وحشیانه ای از آنها مقاومت کرد
11. Effusive commentators would report that with only the sky above the effect was almost mystical.
[ترجمه ترگمان]مفسران effusive گزارش می دهند که تنها آسمان بالای این اثر تقریبا مرموز بوده است
[ترجمه گوگل]مفسران عجیب و غریب گزارش می دهند که تنها آسمان در بالای این اثر تقریبا عرفانی است
12. Her effusive thanks embarrassed everybody.
[ترجمه ترگمان]با تشکر از همه، از همه خجالت می کشید
[ترجمه گوگل]لطف مؤثرش همه را خجالت زده کرده است
13. Simpson began his speech with effusive praise for his wife.
[ترجمه ترگمان]سیمپسون شروع به ستایش و ستایش همسرش کرد
[ترجمه گوگل]سیمپسون سخنرانی خود را با ستایش عاقلانه برای همسرش آغاز کرد
14. Seb was somewhat less effusive in his acclaim, yet he was far more relieved than anyone else at Nahum's success.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بیش از هر کس دیگری در موفقیت او بیش از هر کس دیگری آسوده خاطر شده بود
[ترجمه گوگل]Seb در تحسینش تا حدودی کمتر فیزیکی بود، با این حال او بسیار بیشتر از دیگران در موفقیت ناهوم بود