کلمه جو
صفحه اصلی

ferruginous


معنی : اهن دار، اهنی
معانی دیگر : (وابسته به یا دارای ویژگی های آهن) آهنی، آهن سان، آهن دار

انگلیسی به فارسی

آهنی، آهن‌دار


آهنرنگ، اهنی، اهن دار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, containing, or like iron.

(2) تعریف: rust-colored.

• containing iron; rust-colored, reddish-brown

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] آهنی، آهن دار

مترادف و متضاد

اهن دار (صفت)
chalybeate, ferriferous, ferruginous

اهنی (صفت)
ferruginous, ferrous

جملات نمونه

1. Thematic wall with bluestone ferruginous board show irregular put.
[ترجمه ترگمان]دیوار thematic با تابلوی اعلانات irregular
[ترجمه گوگل]دیوار موضوعی با هیئت مدیره Ferruginous Bluestone نشان داده شده نامنظم است

2. Because of these particles of ferruginous or other soluble pigment, the world turned red.
[ترجمه ترگمان]به دلیل این ذرات of یا pigment قابل حل در دیگر، دنیا قرمز شد
[ترجمه گوگل]به دلیل این ذرات رنگدانه فرجین یا دیگر محلول، جهان تبدیل به قرمز شده است

3. Purify silt, can ferruginous, but cannot complete purify furring and bacterium, virus, belong to primary filter.
[ترجمه ترگمان]Purify گل و لای، می تواند ferruginous شود، اما نمی تواند تصفیه purify و باکتری، ویروس، به فیلتر اولیه را کامل کند
[ترجمه گوگل]خالص شدن نمک، می تواند فرآورده، اما نمی تواند تکمیل فوری و باکتری، ویروس، متعلق به فیلتر اولیه است

4. The asbestos fiber becomes coated with iron and calcium, which is why it is often referred to as a "ferruginous body" as seen here with an iron stain.
[ترجمه ترگمان]فیبر asbestos با آهن و کلسیم پوشانده می شود، به همین دلیل است که اغلب به عنوان \"بدن ferruginous\" یاد می شود که در اینجا با یک لکه آهنی دیده می شود
[ترجمه گوگل]فیبرهای آزبست با آهن و کلسیم پوشیده شده است، به همین دلیل اغلب به عنوان یک 'بدن فرآورده' نامیده می شود، همانطور که در رنگ های آهن دیده می شود

5. Erosion mechanism of ferruginous crucible for melting zinc was lucubrated, and several methods which can improve corrosion resistance and service life of ferruginous crucible were introduced.
[ترجمه ترگمان]مکانیسم فرسایش کوره ferruginous برای ذوب کردن روی lucubrated بود، و چندین روش که می توانند مقاومت در برابر خوردگی را بهبود بخشند و عمر خدماتی کوره ferruginous معرفی شدند
[ترجمه گوگل]مکانیزم تخریب بوته فرنگی برای ذوب شدن روی، و روش های متعددی که می تواند مقاومت خوردگی و عمر مفید بوته فرنگی را بهبود بخشد، معرفی گردید

6. Contains richly ferruginous, prevents the baby to lack the iron anemia.
[ترجمه ترگمان]این محصول شامل ferruginous غنی می شود و مانع کم خونی the می شود
[ترجمه گوگل]حاوی غنی از فرآورده های گیاهی است، مانع از کم شدن کم خونی در کودک می شود

7. However if this is the ferruginous metal, it was unable to communicate.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر این فلز ferruginous است، قادر به برقراری ارتباط نمی باشد
[ترجمه گوگل]با این حال اگر این فلز فلزی است، قادر به برقراری ارتباط نیست

8. The thrid part are tuff, ferruginous dolomite, crystal tuff and volcanic breccia.
[ترجمه ترگمان]بخش thrid عبارتند از: tuff، دولومیت، کریستال tuff، breccia volcanic
[ترجمه گوگل]بخش ثقل، توف، دولومیت فرولین، توف کریستال و برکتی آتشفشانی است

9. Any iron and steel plant will always produces tens of thousands of the ferruginous wastes yearly.
[ترجمه ترگمان]هر کارخانه فولاد و فولادی سالانه ده ها هزار پسماند ferruginous تولید می کند
[ترجمه گوگل]هر کارخانه فولاد و آهن هر ساله دهها هزار زباله آهن را تولید می کند

10. Basins in Jiangxi province mostly are red basins dominated by sandy conglomerate, and some conglomerate and sandstone with calcareous and ferruginous cementation.
[ترجمه ترگمان]Basins در استان Jiangxi اغلب حوضه های red هستند که به وسیله یک مجتمع تولیدی ماسه ای قرار گرفته اند و conglomerate و sandstone با calcareous و ferruginous cementation ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]حوضه ها در استان جیانگشی اغلب حوضه های قرمز تحت سلطه کنگلومرهای شنی، و برخی از کنگلومرا و ماسه سنگ با سیمان سازی آهکی و فرجین است

11. Under the control of alluvial-proluvial deposition, Jiujialu Formation consisting of claystone (mudstone), bauxitic rock, bauxite, ferruginous rock formed in it.
[ترجمه ترگمان]تحت کنترل رسوب alluvial، تشکیل Jiujialu متشکل از claystone (mudstone)، سنگ bauxitic، بوکسیت، سنگ ferruginous در آن شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]تحت کنترل رسوب آلیوالی- پرووویو، سازند جیجیوالو شامل سنگ های سنگی (گرانول)، سنگ های بوکسیتی، بوکسیت و سنگ های فروجینی تشکیل شده است

12. This paper has discussed geochemical characteristics of different genetic types of ferruginous strata on the basis of achievements made in regional geochemical rock survey.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی ویژگی های ژئوشیمیایی عناصر ژنتیکی مختلف لایه های ferruginous بر مبنای دستاوردهای انجام شده در بررسی های سنگ ژئوشیمیایی منطقه ای پرداخته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله به بررسی خصوصیات ژئوشیمیایی انواع مختلف ژنتیکی لایه های فرورفتگی بر اساس دستاوردهای انجام شده در بررسی سنگ های ژئوشیمیایی منطقه ای پرداخته شده است

13. Stylist turns over convention, on vertex angle line and the processing of the line that play a base, bluestone is used over platform ferruginous board.
[ترجمه ترگمان]Stylist بر خلاف عرف، در خط زاویه راس و پردازش خطی که یک پایه را بازی می کند، بر روی سکوی ferruginous استفاده می شود
[ترجمه گوگل]Stylist تبدیل به قرارداد، در خط زاویه چرخش و پردازش خط است که یک پایه را بازی می کند، Bluestone بیش از هیئت مدیره Ferruginous پلت فرم استفاده می شود

14. The solid state may the long time preservation, the ferruginous vessel maintain to the soybean isoflavones activeness advantageous, the long time illumination urges the isoflavones activeness weaken.
[ترجمه ترگمان]حالت جامد ممکن است حفظ زمان طولانی را حفظ کند، کشتی ferruginous به مفید بودن سویا به طور مفید حفظ شود، زمان طولانی روشن کردن isoflavones activeness ضعیف می شود
[ترجمه گوگل]حالت جامد ممکن است حفظ طولانی مدت باشد، رگ Ferruginous به سود منافع ایزوفلاون سویا حفظ می کند، چراغ زودهنگام، ایزوفلاون ها را از بین می برد و فعالیت را تضعیف می کند

15. Firstly, the fly ash is separated into three parts according to its mineralogical composition, they are ferruginous spheres, mullite-corundum and glass phases.
[ترجمه ترگمان]اول، خاکستر بادی به سه بخش با توجه به ترکیب کانی شناسی (mineralogical)تفکیک می شود، آن ها spheres ferruginous، mullite - corundum و فازه ای شیشه ای هستند
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، با توجه به ترکیب کانی شناسی آن، خاکستر پرواز به سه بخش تقسیم می شود: آنها کروی فرورنگی، مولیت کورندوم و فاز شیشه ای هستند


کلمات دیگر: