1. Eider ducks bobbed offshore, dodging the ice floes.
[ترجمه ترگمان]جاخالی دادن، جاخالی دادن و از روی یخ در حال رفتن به floes یخ زده بود
[ترجمه گوگل]اردک های ایدر در ساحل بیرون زده اند و از آب یخ زده اند
2. Eider ducks were vying with mallard and tufted ducks, the ducklings dodging in and around people's legs.
[ترجمه ترگمان]اردک ها با mallard و ducks پر شده بودند، جوجه مرغابی ها در حالی که از روی پاهای مردم جاخالی می دادند و دور و بر آدم ها جاخالی می دادند
[ترجمه گوگل]اردک های ایدر با اردک های خرچنگ و پرتقال، جوجه های گوشتی که در داخل و اطراف پاها قرار دارند، در حال رقابت بودند
3. The Shell-owned Eider oil production platform, with 38 people on board, was shut down for a while.
[ترجمه ترگمان]سکوی تولید نفت Eider که مالکیت آن ۳۸ نفر را بر عهده داشت برای مدتی خاموش شد
[ترجمه گوگل]پلتفرم تولید نفت Eider متعلق به شرکت Shell با 38 نفر در هیئت مدیره برای مدت زمان کوتاهی تعطیل شد
4. The feather trade in great auks, eider, and other sea birds has been mentioned earlier.
[ترجمه ترگمان]تجارت پر در auks بزرگ، eider و دیگر پرندگان دریایی قبلا ذکر شده است
[ترجمه گوگل]تجارت پر از جوجه های بزرگ، مرغان و دیگر پرندگان دریایی قبلا ذکر شده است
5. We found the eider flock at the back of Bound Skerry, on which the lighthouse stands.
[ترجمه ترگمان]ما گله شمالی را در پشت Bound که در آن برج فانوس قرار داشت پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]ما گله ای را در پشت Bound Skerry پیدا کردیم که در آن فانوس ایستاده است
6. Thompson accepted the role of Eleanor, the eider of the two Dash-wood sisters (the younger is Marianne) whose stories occupy the main action of Sense and Sensibility.
[ترجمه ترگمان]تامسون نقش الی نور را پذیرفت، the دو خواهرش (ماریا نه)که داستان آن ها عمل اصلی حس حس و حساسیت را اشغال کرده است
[ترجمه گوگل]تامپسون نقش Eleanor، یکی از دو خواهر Dash-wood (جوانتر ماریان) را پذیرفت و داستانهایش عمل اصلی حس و حساسیت را اشغال کردند
7. And will look with respect to countrywide market, eider down takes sale to show ascendant trend.
[ترجمه ترگمان]و با توجه به بازار در سراسر کشور، eider به فروش می رود تا روند رو به ترقی را نشان دهد
[ترجمه گوگل]و با توجه به بازار در سراسر کشور نگاه می کند، در عوض فروش را برای نشان دادن روند صعودی به فروش می رساند
8. My eider brother is two metres tall.
[ترجمه ترگمان]برادر eider من دو متر قد دارد
[ترجمه گوگل]برادر بزرگوار من دو متر بلند است
9. Eider down feather can absorb the of 20% moisture in humid air, there won't be humid feeling when falling asleep.
[ترجمه ترگمان]پر کردن پر می تواند رطوبت ۲۰ درصد را در هوای مرطوب جذب کند و وقتی به خواب می رود احساس مرطوب نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]Eider Feather می تواند رطوبت 20٪ را در هوای مرطوب جذب کند، در هنگام خواب، احساس مرطوب نمی شود
10. A colony of Eider ducks has made its home between the husky kennels, about 100 pairs in all.
[ترجمه ترگمان]یک کلونی از اردک Eider خانه خود را بین لانه گرفته، حدود ۱۰۰ جفت در همه جای داده است
[ترجمه گوگل]یک کلنی از اردکهای ایدر، بین دهقانهای شلغم، حدود 100 جفت در تمام خانه ساخته شده است
11. Eider down clothes of novel design have Been in short supply this winter.
[ترجمه ترگمان]لباس های طراحی جدید در زمستان امسال تامین نشده اند
[ترجمه گوگل]در این زمستان ضعیف تر از مدل های جدید طراحی شده است
12. Eider down outerwear has long before taken the place of cotton padded jacket.
[ترجمه ترگمان]لباس های کتانی پیش از این که به جای لباس پنبه ای گرفته شوند، خیلی طول کشیده است
[ترجمه گوگل]Eider پایین لباس بیرون از منزل طولانی قبل از محل کت پنبه کت و شلوار ساخته شده است
13. The particular larva around which a mussel pearl forms lives in its adult stage in the eider duck.
[ترجمه ترگمان]لارو ویژه ای که در اطراف آن یک مروارید mussel شکل می گیرد در مرحله بزرگسالی خود در اردک eider زندگی می کند
[ترجمه گوگل]لارو خاصی که در آن یک مروارید گاومیش کوهی شکل می گیرد، در مرحله بالایی خود در اردک دیگر زندگی می کند
14. Goose whole body is treasure, wing of neck of tongue of head of palm of eider down, fat liver, goose, goose, goose, goose, goose, bowel, muscle, stomach, blood is very costly salable production.
[ترجمه ترگمان]غاز ماده، گنج، بال گردن، غاز، غاز، غاز، غاز، غاز، غاز، ماهیچه، ماهیچه و خون بسیار پر هزینه است
[ترجمه گوگل]کل بدن غاز گنج است، بال گردن زبان کف دست نخورده، کبد چرب، غاز، غاز، غاز، غاز، غاز، روده، عضله، معده و خون تولید بسیار پر هزینه است