کلمه جو
صفحه اصلی

untaught


معنی : نادان، درس نخوانده، تعلیم نیافته، فرانگرفته
معانی دیگر : زمان گذشته و اسم مفعول: unteach، ناآموخته، مورد تدریس قرار نگرفته، تحصیل نکرده

انگلیسی به فارسی

تعلیم نیافته، درس نخوانده، نادان، فرانگرفته


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not instructed or taught; ignorant.
مشابه: ignorant

- He played the piano well, but being untaught, his playing lacked polish.
[ترجمه ترگمان] پیانو را خوب می نواخت، ولی تعلیم نیافته بود، نواختن او فاقد برق بود
[ترجمه گوگل] او به خوبی پیانو را بازی کرد، اما بدون آموزش، بازی او لهستانی نبود

(2) تعریف: acquired or occurring naturally; not learned by teaching.

- We were amazed by the child's untaught mathematical skills.
[ترجمه ترگمان] ما از مهارت های تعلیم تعلیم نیافته کودک شگفت زده بودیم
[ترجمه گوگل] ما از مهارت های ریاضی بدون تحصیل کودک شگفت زده شدیم

• not instructed, ignorant, uneducated; natural, spontaneous

مترادف و متضاد

نادان (صفت)
silly, inept, simple, unlettered, apish, ignorant, foolish, unwise, asinine, thickheaded, witless, untaught, self-blinded

درس نخوانده (صفت)
illiterate, unlettered, untaught

تعلیم نیافته (صفت)
untaught

فرانگرفته (صفت)
untaught

جملات نمونه

1. Better be unborn than untaught, for ignorance is the root of misfortune.
[ترجمه ترگمان]بهتر از تعلیم و تربیت، چون نادانی، ریشه بدبختی است
[ترجمه گوگل]بهتر از نوزاد بی حوصله باشد، زیرا جهل ریشه ای از بدبختی است

2. Better be unboun than untaught, for ignorance is the root of misfortune.
[ترجمه ترگمان]بهتر از تعلیم و تربیت و تعلیم و تربیت بهتر از تعلیم نیافته است، زیرا جهل و بی خبری ریشه بدبختی است
[ترجمه گوگل]بهتر است بیگانه باشد نه غیرمستقیم، زیرا جهل ریشه ای از بدبختی است

3. Untaught people whose verbal skills are grossly deficient.
[ترجمه ترگمان]افرادی که مهارت های کلامی آن ها به طور فاحش ناقص هستند
[ترجمه گوگل]افرادی که بدون مهارت هستند، مهارتهای کلامی آنها بسیار کم است

4. Wholly untaught, with faculties quite torpid, they seemed to me hopelessly dull.
[ترجمه ترگمان]چون کاملا تعلیم نیافته بودند به نظر من کاملا بی حال بودند
[ترجمه گوگل]کاملا ناخودآگاه، با دانشکده کاملا تکان داد، آنها به نظر من ناامید کننده کسل کننده بود

5. A child is better unborn than untaught.
[ترجمه ترگمان]کودک هنوز به دنیا نیامده است تا تعلیم و تعلیم
[ترجمه گوگل]یک کودک بهتر از نوزاد است

6. A gift untaught is a ship unguided.
[ترجمه ترگمان]یک هدیه، تعلیم و تربیت، یک کشتی unguided است
[ترجمه گوگل]یک هدیه بدون آموزش یک کشتی غیر قابل هدایت است

7. Better be untaught, for ignorance is the root of misfortune.
[ترجمه ترگمان]تعلیم و تربیت بهتر و تعلیم نیافته است، زیرا نادانی ریشه بدبختی است
[ترجمه گوگل]بهتر است بی فایده باشد، زیرا جهل ریشه ای از بدبختی است

8. Better untaught than ill taught.
[ترجمه ترگمان]تعلیم و تربیت بهتر از آن است که من آموخته باشم
[ترجمه گوگل]بهتر از بد نادیده گرفته می شود

9. Many believe this technological tool is too important and too useful to be untaught to students.
[ترجمه ترگمان]بسیاری بر این باورند که این ابزار تکنولوژیکی بسیار مهم است و برای تعلیم و تربیت دانش آموزان مفید است
[ترجمه گوگل]بسیاری معتقدند این ابزار تکنولوژیکی بسیار مهم و مفید است تا دانش آموزان به آن ها آموزش ندهند


کلمات دیگر: