1. Granulites are like their textural equivalents, granular igneous rocks, in being mosaics of interlocking crystals of roughly equal size.
[ترجمه ترگمان]Granulites شبیه به معادل های textural خود هستند و سنگ های آذرین دانه دانه نیز در mosaics با ابعاد تقریبا برابر قرار دارند
[ترجمه گوگل]گرانولیت ها مانند معادلات بافتی خود، سنگ های آذرین گرانولی هستند، که در آن موزاییک های بلورهای متقارن تقریبا مساوی هستند
2. Sharp textural niceties, too, from the first violin's drunken smudges to the lambent clatter of piano, harp and percussion.
[ترجمه ترگمان]خطوط شارپ هم که از اولین سوت ویل ون به صدای تلق تلق، چنگ و طبل به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]شفافیت بافت طبیعی، از اولین لکه های مضطرب از ویولون، به لرزه ای از پیانو، هارپ و کوسه ها
3. Based on the textural analytic theory of gray scale co-occurrence matrix, the geosynchronous satellite IR image analytic system was made.
[ترجمه ترگمان]براساس نظریه تحلیلی بافتی مربوط به ماتریس co مقیاس خاکستری، سیستم تحلیلی تصویر IR geosynchronous ساخته شد
[ترجمه گوگل]بر اساس نظریه تحلیلی بافتی ماتریس همبستگی خاکستری، سیستم تحلیلی تصویر ماهواره ای Geosynchronous satellite IR ساخته شد
4. The textural of pyrolytic carbons were observed by polarized light microscopy(PLM), and the graphitization degree and microcrystal size of these C/C composites was analyzed by XRD.
[ترجمه ترگمان]خصوصیات بافتی کربن pyrolytic توسط میکروسکوپ نوری قطبی (PLM مشاهده شد و درجه graphitization و اندازه microcrystal این کامپوزیت C \/ C توسط XRD بررسی شد
[ترجمه گوگل]بافتی از کربن های پیلرولیتیک با میکروسکوپ نور پلاریزه (PLM) مشاهده شد و درجه گرافیتی شدن و اندازه میکرو کریستال این کامپوزیت های C / C با استفاده از XRD مورد تحلیل قرار گرفت
5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
6. In this work, the effect of textural property of activated carbons on desorption activation energy and adsorption capacity for benzothiophene was investigated.
[ترجمه ترگمان]در این اثر، اثر ویژگی های بافتی کربن فعال در انرژی فعال سازی واجذبی و ظرفیت جذب for مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تأثیر خصوصیات بافتی کربن فعال بر انرژی جذب جذب و ظرفیت جذب بنزواتیوفن مورد بررسی قرار گرفت
7. Sprouted seeds and grains add textural and narrative accent with this dish, you experience the lamb and its diet.
[ترجمه ترگمان]دانه ها و دانه های Sprouted به طرز بافتی و روایت با این غذا ترکیب می شوند، شما گوشت بره و رژیم غذایی آن را تجربه می کنید
[ترجمه گوگل]تخم و دانه های ریزه خواری با توجه به این غذا با لهجه بافت و روایت می شوند، گوسفند و رژیم غذایی آن را تجربه می کنید
8. Menacing magnifications of textural accidents, they needed to be viewed at a distance greater than the architecture afforded.
[ترجمه ترگمان]در بزرگنمایی های بالاتر از حوادث بافتی، آن ها باید در فاصله ای بزرگ تر از معماری ارایه شده در نظر گرفته شوند
[ترجمه گوگل]افزایش بزرگی حوادث بافتی، آنها نیاز به دید در فاصله بیش از معماری ارائه شده است
9. The textural planting surrounds you absolutely, even up to the boundary walls which are covered in a green wall.
[ترجمه ترگمان]کاشت بافتی، شما را به طور کامل، حتی تا دیواره ای حیاط که در یک دیوار سبز پوشانده شده اند، احاطه کرده است
[ترجمه گوگل]کاشت بافتی کاملا شما را احاطه کرده، حتی تا دیوارهای مرزی که در یک دیوار سبز پوشیده شده است
10. A method of textural feature extraction from mammogram based on GLCM is proposed in this paper.
[ترجمه ترگمان]روشی از استخراج ویژگی بافتی از ماموگرافی بر مبنای GLCM در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک روش استخراج ویژگی بافت از ماموگرافی بر اساس GLCM پیشنهاد شده است
11. In fact, the textural relief is not equally apparent in the light and shadow. Texture is very difficult to see at all in the shadow region, and it's only slightly more visible in the fully lit areas.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، آسودگی بافتی در نور و سایه به همان اندازه آشکار نیست بافت در تمام منطقه سایه بسیار دشوار است، و تنها در مناطق کاملا روشن قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]در حقیقت، تسکین بافتی در نور و سایه روشن نیست بافت بسیار دشوار است که در منطقه سایه دیده شود و تنها در مناطق کاملا روشن قابل مشاهده است
12. Textural factors include hand feel and mouth feel of firmness, softness, juiciness, chewiness, grittiness.
[ترجمه ترگمان]عوامل Textural شامل احساس و دهان، سفتی، نرمی، juiciness، chewiness و grittiness می شوند
[ترجمه گوگل]فاکتورهای متنوع عبارتند از حس دست و احساس دهان، استحکام، نرمی، سفتی، چاشنی، رطوبت
13. It also looks graphically interesting, very textural.
[ترجمه ترگمان]هم چنین به صورت گرافیکی، بسیار جالب و بافتی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]همچنین به نظر گرافیکی جالب و متنوع است
14. It is a great looking dish that gets a textural bonus courtesy of crunchy hazelnuts.
[ترجمه ترگمان]این یک غذای فوق العاده است که به لطف textural of
[ترجمه گوگل]این یک ظاهر عالی است که حسن نیت ارائه میدهد از نصف فندق تند
15. The shrimp and squid in particular make for interesting textural contrasts.
[ترجمه ترگمان]میگو و هشت پا به طور خاص با کنتراست بافتی جالب ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]میگو و ماهی مرکب به طور خاص برای متن های متنوع جالب توجه است