1. don't travel with an unreliable driver
با یک راننده غیر قابل اطمینان سفر نکن
2. His sudden departure had demonstrated how unreliable he was.
[ترجمه ترگمان]حرکت ناگهانی او ثابت کرده بود که او چقدر غیرقابل اعتمادی است
[ترجمه گوگل]بیرون آمدن او ناگهان نشان داد که او غیر قابل اعتماد است
3. Diplomats can be a notoriously unreliable and misleading source of information.
[ترجمه ترگمان]دیپلمات ها می توانند منبع بسیار غیرقابل اعتماد و گمراه کننده اطلاعات باشند
[ترجمه گوگل]دیپلمات ها می توانند منبع اطلاعات غلط و غیرقابل اعتماد باشند
4. He's totally unreliable as a source of information.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک منبع اطلاعات کاملا غیرقابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک منبع اطلاعاتی کاملا غیر قابل اعتماد است
5. "He's so unreliable!" she said crossly.
[ترجمه .n] اون به طور تقریبی گفت که او خیلی غیر قابل اعتماده
[ترجمه ترگمان]اون خیلی غیرقابل اعتماده او با عصبانیت گفت:
[ترجمه گوگل]'او خیلی غیر قابل اعتماد است!' او گفت: تقریبا
6. Several unreliable dealers have been struck off our list of authorized suppliers.
[ترجمه ترگمان] چند تا دلال غیرقابل اعتماد لیست ما رو از suppliers خارج کردن
[ترجمه گوگل]تعدادی از نمایندگی های غیرقابل اعتماد از لیست ما از تأمین کنندگان مجاز حذف شده اند
7. Statistics can be notoriously unreliable.
[ترجمه ترگمان]آمار می تواند بسیار غیرقابل اطمینان باشد
[ترجمه گوگل]آمار می تواند بطور غیر قابل اعتماد باشد
8. The local bus service is notoriously unreliable.
[ترجمه ترگمان]سرویس اتوبوس محلی بسیار غیرقابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]خدمات اتوبوس محلی عملا غیر قابل اعتماد است
9. She was totally unreliable, so she got / was given her marching orders.
[ترجمه ترگمان]او کاملا غیرقابل اعتمادی بود، به همین خاطر او دستورها را صادر کرد
[ترجمه گوگل]او کاملا غیرقابل اعتماد بود، بنابراین او دستورات راهپیمایی خود را دریافت کرد
10. Dismissal of the last piece of evidence as unreliable would severely affect our case.
[ترجمه ترگمان]Dismissal آخرین مدرک تا حدی غیرقابل اعتماد است که به شدت بر مورد ما تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]اخراج آخرین قطعه شواهد غیر قابل اعتماد به شدت بر پرونده ما تاثیر می گذارد
11. The local hospital care is primitive and unreliable.
[ترجمه ترگمان]مراقبت بیمارستان محلی ابتدایی و غیرقابل اطمینان است
[ترجمه گوگل]مراقبت های بیمارستان محلی ابتدایی و غیر قابل اعتماد است
12. The mail here's really slow and unreliable.
[ترجمه ترگمان]این نامه واقعا کند و غیرقابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]پست الکترونیکی در اینجا واقعا آهسته و غیر قابل اعتماد است
13. His sudden departure demonstrates that he's unreliable/how unreliable he is.
[ترجمه ترگمان]حرکت ناگهانی او نشان می دهد که او غیرقابل اعتماد است \/ چقدر قابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]سفر ناگهانی او نشان می دهد که او غیرقابل اعتماد است / او غیر قابل اعتماد است
14. Opinion polls are an unreliable predictor of election outcomes.
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی ها یک پیش بینی کننده غیرقابل اعتماد نتایج انتخابات هستند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی ها یک پیش بینی غیرقابل اعتماد از نتایج انتخابات هستند