کلمه جو
صفحه اصلی

thankful


معنی : سپاسگزار، ممنون، متشکر، شاکر
معانی دیگر : سپاسمند، قرین امتنان، سپاس دار، خوشبختانه

انگلیسی به فارسی

سپاسگزار، متشکر، ممنون، شاکر


سپاسگزار، شاکر، ممنون، متشکر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: thankfully (adv.), thankfulness (n.)
• : تعریف: feeling or showing gratitude.
مترادف: appreciative, grateful
متضاد: thankless, ungrateful, unthankful
مشابه: contented, mindful, obliged, pleased

• grateful, obliged, appreciative
when you are thankful, you feel happy and relieved that something has happened.

مترادف و متضاد

سپاسگزار (صفت)
grateful, thankful, thanking

ممنون (صفت)
grateful, obliged, thankful

متشکر (صفت)
grateful, thankful

شاکر (صفت)
thankful

appreciative


Synonyms: beholden, content, contented, grateful, gratified, indebted, much obliged, obliged, overwhelmed, pleased, relieved, satisfied


Antonyms: critical, thankless, unappreciative, ungrateful, unthankful


جملات نمونه

1. being thankful for your blessings will increase your blessings
شکر نعمت،نعمتت افزون کند

2. be thankful for small mercies
قدر عافیت را دانستن،خدا را شکر کردن

3. i am ever so thankful to you!
بی نهایت از شما سپاسگزارم !

4. Be thankful for what you have; you'll end up having more. If you concentrate on what you don't have, you will never, ever have enough. Oprah Winfrey
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که این کار را کردی، آخر سر و کله ات پیدا می شود اگر روی چیزی که نداری تمرکز کنی، هیچ وقت کافی نخواهی بود اپرا Winfrey
[ترجمه گوگل]برای آنچه که دارید سپاسگزار باشید؛ شما در نهایت داشتن بیشتر خواهید داشت اگر بر روی چیزی که ندارید متمرکز شوید، هرگز هرگز کافی نخواهید داشت اپرا وینفری

5. I am very thankful to you.
[ترجمه ترگمان]من خیلی از شما متشکرم
[ترجمه گوگل]من بسیار از شما متشکرم

6. I'll be thankful for a good night's sleep after the week I've had.
[ترجمه ترگمان]بعد از این که هفته به خیر گذشت از خواب شبانه خوشحال خواهم شد
[ترجمه گوگل]پس از هفته ای که من داشته ام، برای یک شب خوابیده ام

7. I hope you are feeling thankful after your supper.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم بعد از شام احساس امتنان داشته باشید
[ترجمه گوگل]امیدوارم پس از شام خوشحال باشید

8. Be thankful for what you have. You'll end up having more.
[ترجمه ترگمان] خدا رو شکر کن که چی داری تو به این نتیجه می رسی که بیشتر از این وقت داری
[ترجمه گوگل]برای آنچه که دارید سپاسگزار باشید شما در نهایت داشتن بیشتر خواهید داشت

9. You should be thankful to be alive.
[ترجمه ترگمان] تو باید خدا رو شکر کنی که زنده موندی
[ترجمه گوگل]شما باید سپاسگزار باشید که زنده بمانید

10. She was thankful for the darkness which allowed her to slip away unnoticed.
[ترجمه ترگمان]به خاطر تاریکی که به او اجازه داده بود کسی متوجه نشود، سپاسگزار بود
[ترجمه گوگل]او برای تاریکی که به او اجازه می داد بدون توجه به لغزش، سپاسگزار بود

11. She was thankful that Chantal was there.
[ترجمه ترگمان]او سپاسگزار بود که Chantal آنجا بود
[ترجمه گوگل]او سپاسگزار بود که شانتال آنجا بود

12. He wasn't badly hurt-that's something to be thankful for.
[ترجمه ترگمان]او به بدی صدمه ندیده بود - این چیزی است که باید سپاسگزار باشم
[ترجمه گوگل]او به شدت صدمه دیده بود - این چیزی است که باید از آن سپاسگزار باشیم

13. I was thankful to see they'd all arrived safely.
[ترجمه ترگمان]از اینکه همه آن ها صحیح و سالم رسیدند خوشحال شدم
[ترجمه گوگل]من سپاسگزارم که ببینند همه می توانند با خیال راحت وارد شوند

14. Their citizens are very thankful they are not governed by a dictator.
[ترجمه ترگمان]شهروندان آن ها بسیار سپاسگزار هستند که توسط یک دیکتاتور اداره نمی شوند
[ترجمه گوگل]شهروندانشان بسیار سپاسگزار هستند که توسط یک دیکتاتور تحت کنترل نیستند

15. We cannot be thankful enough to you for your timely and selfish help.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم به اندازه کافی از شما برای کمک به موقع و خودخواهانه تشکر کنیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم برای کمک به موقع و خودخواهانه به اندازه کافی از شما سپاسگزار باشیم

پیشنهاد کاربران

شکر گذار
تشکرفراوان

I'm not sad
I'm happy and thankful
Why haven't you been married for the last two years? Have you ever thought or thought about this trivial matter without ؟your love for it
رنجیده نیستم
خوشحال و شکر گزار هستم
فقط تو این دو سال چرا عقدت نکرد تا حالا به این موضوع بی اهمیت و بی حس و بی عشق بدونش نسبت بخودت فکر کردی یا اندیشیدی
افسوس به حال خود خواهی و بی منطقی ات
زیبای درون انسانهاست تنهایی به کامت شیرین و تلخ

آسوده خاطر، طیب خاطر


کلمات دیگر: