کلمه جو
صفحه اصلی

vocabular


معنی : زبانی، لفظی، شفاهی، واژگانی، مربوط به فرهنگ لغات زبان، مربوط به لغات یا فهرست ان
معانی دیگر : واژگانی، مربوط به فرهنگ لغات زبان، مربوط به لغات یا فهرست ان، زبانی، شفاهی، لفظی

انگلیسی به فارسی

واژگانی، مربوط به فرهنگ لغات زبان، مربوط به لغاتیا فهرست ان، زبانی، شفاهی، لفظی


واژگان، واژگانی، زبانی، شفاهی، لفظی، مربوط به فرهنگ لغات زبان، مربوط به لغات یا فهرست ان


مترادف و متضاد

زبانی (صفت)
verbal, lingual, oral, nuncupative, viva voce, vocabular

لفظی (صفت)
verbal, literal, vocabular, textual, textuary

شفاهی (صفت)
verbal, oral, nuncupative, viva voce, vocabular, unwritten, word-of-mouth

واژگانی (صفت)
vocabular

مربوط به فرهنگ لغات زبان (صفت)
vocabular

مربوط به لغات با فهرست ان (صفت)
vocabular


کلمات دیگر: