کلمه جو
صفحه اصلی

scram


معنی : فرار کردن، گریختن، جیم شدن، فوری رفتن، بسرعت دور شدن
معانی دیگر : با شتاب رفتن، (امر) گم شو!، برو!، (نیروگاه اتمی را) خاموش کردن، (خودمانی)، فورا برو

انگلیسی به فارسی

فورا برو، فوری رفتن، بسرعت دور شدن، جیم شدن


اسرار، فرار کردن، گریختن، فوری رفتن، بسرعت دور شدن، جیم شدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: scrams, scramming, scrammed
• : تعریف: (informal) to get out; go away immediately.
مشابه: pack
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: scrams, scramming, scrammed
• : تعریف: to stop the operation of (a nuclear power plant) because of an emergency such as a radiation leak.
اسم ( noun )
• : تعریف: the shutting down of a nuclear power plant in an emergency.

• leave, go away, get out (slang)
get out!, go away!, leave immediately! (slang)
if you scram, you leave a place quickly; an informal word.

مترادف و متضاد

فرار کردن (فعل)
abscond, escape, elope, flee, throw off, stampede, scape, scram, lam, scarper, skedaddle

گریختن (فعل)
slip, abscond, escape, elope, flee, run away, desert, shun, scram, skedaddle

جیم شدن (فعل)
nip, pop off, guy, french leave, scram

فوری رفتن (فعل)
scram

به سرعت دور شدن (فعل)
scram

leave quickly


Synonyms: beat it, clear out, decamp, depart, disappear, get lost, go away, hightail, make oneself scarce, make tracks, scoot, skedaddle, take off, vamoose


Antonyms: dally, wait


جملات نمونه

1. Scram, you're not wanted.
[ترجمه مجتبی] گم شو. تو مورد نیاز نیستی
[ترجمه ترگمان]برو پی کارت، تو چیزی لازم نداری
[ترجمه گوگل]اسکار، شما نمی خواهید

2. Get out of here! Go on, scram!
[ترجمه ترگمان]! از اینجا برو بیرون زود باش، فورا برو کنار
[ترجمه گوگل]از اینجا برو بیرون! برو بریم

3. Scram! I don't want you here.
[ترجمه متین] بزنید به چاک ! نمیخوام ایتجا باشید.
[ترجمه ترگمان]برین پی کارتون من تو را اینجا نمی خواهم
[ترجمه گوگل]اسرار! من اینجا نمی خواهم

4. I told him to scram.
[ترجمه ترگمان] بهش گفتم که بره
[ترجمه گوگل]من به او گفتم که می ترسم

5. The subway scram that although sail from Shen village direction, comes, but person still was contused.
[ترجمه ترگمان]مترو که با آن که از یک طرف دهکده به طرف دیگر حرکت می کند، می آید، اما هنوز کسی از آن جا بیرون نرفته است
[ترجمه گوگل]جادوی مترو که هرچند که از مسیر روستای شن عبور می کند، می آید، اما فرد هنوز هم مشغول است

6. You can from my world scram Mody.
[ترجمه ترگمان] میتونی از دنیای من دور بزنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید از مادرم دنیای من باشید

7. You're not wanted here, so scram!
[ترجمه ترگمان]تو که اینجا wanted، پس فورا برو!
[ترجمه گوگل]شما اینجا نیستید، پس بدبختی!

8. When you've finished eating, scram, so that I can entertain relatives and friends.
[ترجمه ترگمان]وقتی غذا را تمام کردید، scram، تا بتوانم خویشاوندان و دوستانم را سرگرم کنم
[ترجمه گوگل]هنگامی که غذا را تمام کنید، می توانید خانواده و دوستانتان را سرگرم کنید

9. Tell those boys to scram.
[ترجمه ترگمان]به اون پسرا بگو فورا برن
[ترجمه گوگل]به پسران بگوئید

10. Time's up. Let's go. Scram!
[ترجمه ترگمان]وقت تمومه برویم برین پی کارتون
[ترجمه گوگل]زمان به پایان رسیده است بیا بریم اسرار!

11. Shortly after midnight, Josie handed Lucy her taxi fare and told her to scram.
[ترجمه ترگمان]کمی بعد از نیمه شب، جوزی به لوسی کرایه تاکسی داد و به او گفت که فورا به چاک
[ترجمه گوگل]مدت کوتاهی پس از نیمه شب، یوسی، لوسی را با کرنش تاکسی خود به او تحویل داد

12. So the coolant system was knocked out, can't they scram the reactor?
[ترجمه ترگمان]پس سیستم خنک کننده از بین رفت، آیا آن ها می توانند رآکتور را خراب کنند؟
[ترجمه گوگل]بنابراین سیستم خنک کننده از دست رفته بود، آیا می تواند رآکتور را نابود کند؟

13. All right, I'll explain to you later on. Now scram!
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، بعدا برایت توضیح خواهم داد حالا بزن به چاک
[ترجمه گوگل]خوب، بعدا به شما توضیح خواهم داد در حال حاضر اسرار!

14. You this is scampish, " Mrs Smith cries, "You give me scram, otherwise I call a police.
[ترجمه ترگمان]خانم اسمیث فریاد می زند: شما این scampish را به من می دهید، در غیر این صورت به پلیس زنگ می زنم
[ترجمه گوگل]خانم اسمیت گریه می کند، شما این را می فهمید، شما به من زحمت می دهید، در غیر این صورت من یک پلیس می نامم

you are not wanted here, so, scram!

اینجا خواهان نداری بنابراین برو گمشو!


Within a matter of seconds, the whole plant can be scrammed.

همه‌ی نیروگاه را می‌توان ظرف چند ثانیه خاموش کرد.


پیشنهاد کاربران

بزن بچاک
گمشو
فورا برو

فرار کردن. در رفتن. زدن به چاک


برو پی کارت، گم شو، بزن به چاک
Go away
Get lost
Beat it
Take a hike
Run along
Pop along
Get the hell out of here
Leave me f*** alone
Drop dead : خفه شو، گم شو


جیم شو برو


کلمات دیگر: