1. Shaw ordered a sculpture of his champion fox terrier, and Bayard Warren a portrait of his champion Sealyham.
[ترجمه ترگمان]شاو به مجسمه ای از سگ champion روباه خود دستور داد و \"بایار وارن\" را به تصویر کشید
[ترجمه گوگل]شاو دستور مجسمه قهرمان فاکس تریر و بایر وارن را پرتره خود قهرمان Sealyham
2. Apparently a Bull terrier needed six stitches after being attacked by a large pike as it chased a stick.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا سگ شکاری بول به شش تا بخیه نیاز داشت که با یک نیزه بزرگ به آن حمله کرده بودند
[ترجمه گوگل]ظاهرا یک تیر بول مورد نیاز شش بخیه پس از حمله توسط یک قله بزرگ به عنوان چوب چوب تعقیب
3. Where once a Chanel handbag or bull terrier would have done, the fashionable woman now holds a smiling child.
[ترجمه ترگمان]همان جا که زمانی یک کیف Chanel یا خال گوشتی در آن انجام می شد، آن زن مد روز در حال حاضر یک بچه خندان را در دست دارد
[ترجمه گوگل]یک زن و شوهر Chanel یا بایر ترجیح داده می شود، زن شیک و امروزی یک کودک خندان داشته است
4. Also sharing the house, a fox terrier called Leo.
[ترجمه ترگمان]همچنین در خانه، سگ شکاری روباه به نام لیو
[ترجمه گوگل]همچنین به اشتراک گذاری خانه، یک تریر روباه به نام لئو
5. Candy would pounce on that like a terrier, demanding to know why she didn't just tell him to get lost.
[ترجمه ترگمان]او می خواست به او بگوید که چرا او فقط به او نگفت که از دست برود
[ترجمه گوگل]آب نبات بر روی آن مانند ترجیج می ماند و خواهان دانستن اینکه چرا او فقط به او نگفت که از دست رفته است
6. The bull terrier at once left off lapping water from its baking dish and went and put its head on her knee.
[ترجمه ترگمان]سگ شکاری فورا آب لیس را از ظرف its رها کرد و سرش را روی زانوی او گذاشت
[ترجمه گوگل]گاو نر در یک زمان از آب پاشیدن از ظرف پخت خود رها کرد و رفت و سرش را روی زانوش قرار داد
7. Pickle was first - tan and white terrier,(sentence dictionary) died of cancer at eight.
[ترجمه ترگمان]\"Pickle\" اولین سگ قهوه ای و سفید پوست بود (فرهنگ لغت)در ساعت هشت از سرطان درگذشت
[ترجمه گوگل]ترشی اولین بار بود - ترنج ترنج و سفید، (فرهنگ لغت جمله) در زمان مرگ از سرطان در هشت
8. I have a fox terrier.
[ترجمه ترگمان]من یه سگ شکاری روباه دارم
[ترجمه گوگل]من تریر روباه دارم
9. Their Staffordshire bull terrier Bodger was destroyed after the attack in their home at Lee-on-Solent, Portsmouth.
[ترجمه ترگمان]Staffordshire terrier، terrier Staffordshire بعد از حمله در خانه خود در شهر لی در Solent، Portsmouth نابود شد
[ترجمه گوگل]آنها پس از حمله در خانه خود در لی-روی-سولنت، پورتسموث، ویرانگر بلف تریر بتفرونا شدند
10. The Yorkshire Terrier then gave birth to three puppies before the police could even find a local vet's telephone number.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، Terrier یورکشایر سه توله سگ را قبل از اینکه پلیس بتواند شماره تلفن پزشک محلی را پیدا کند، به دنیا آورد
[ترجمه گوگل]سپس تریر یورکشایر سه توله سگ را تولد کرد تا پلیس حتی شماره تلفن محلی دامپزشک را پیدا کند
11. He looked at Oliver narrowly, his terrier eyes bright and beady.
[ترجمه ترگمان]او به دقت به الیور نگاه کرد، چشمانش درخشان و درخشان بود
[ترجمه گوگل]او به الیور نگاه کرد، چشمهای تریرش را روشن و خیس کرد
12. A terrier man drives his quad bike into a protestor, knocking him to the ground.
[ترجمه ترگمان]یک سگ شکاری با دوچرخه خودش را به یک protestor می رساند و او را به زمین می اندازد
[ترجمه گوگل]یک مرد ترجیحا دوچرخه چهار نفره خود را به یک معترضین هدایت می کند و او را به زمین می کشد
13. It was a portrait of the white bull terrier, executed with incredible precision.
[ترجمه ترگمان]تصویر of bull سفید بود که با دقت باورنکردنی اجرا می شد
[ترجمه گوگل]این یک پرتره از حشره دار سفید گاو بود که با دقت باور نکردنی اجرا شد
14. Fruity Fred the bull terrier took a fancy to the leggy lovely and thought he'd try his luck.
[ترجمه ترگمان]وقتی فرد سگ شکاری را دید فکر کرد که شانس او را امتحان کرده است
[ترجمه گوگل]طعم دار فید بادمجان گربه فانتزی را دوست داشتنی به نظر می رسید و تصور می کرد که او شانس خود را می برد
15. She had a little Yorkshire terrier, I remember.
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم که او یک سگ کوچک یورک شر داشت
[ترجمه گوگل]او یک تریر یورکشایر کوچک داشت، من به یاد دارم