1. Alexei unsheathed the short sword and tested the weight.
[ترجمه ترگمان]آل کسی شمشیرش را کشید و وزن را آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]الکسی شمشیر کوتاه را ندیده و وزن را آزمایش کرد
2. A thin sound beside him, and Ratagan had unsheathed his axe from its case at his pommel.
[ترجمه ترگمان]صدایی ضعیف در کنار او برخاست، و Ratagan تبر را از غلاف بیرون کشید
[ترجمه گوگل]صدای نازکی در کنار او بود و راتگان تبرش را از روی آن برداشت کرد
3. They unsheathed together and brought their swords forward two-handed into guard.
[ترجمه ترگمان]آن ها با هم لخت شدند و شمشیرهایشان را با دو دست به جلو اوردند
[ترجمه گوگل]آنها با هم فرار کردند و شمشیر خود را به دو دست بردند
4. I unsheathe my sy sword; examine it blankly.
[ترجمه ترگمان]شمشیر را به زمین می اندازم و مات و مبهوت آن را بررسی می کنم
[ترجمه گوگل]من اسلحه سلاح من را نابود می کنم؛ آن را بطور کامل بررسی کنید
5. Warriors, unsheathe your weapons. magic wielders, raise your wands.
[ترجمه ترگمان]Warriors، weapons را باز کنید سحر و جادو wands را بالا ببرید
[ترجمه گوگل]جنگجویان، سلاح های خود را از بین ببرید wielders جادویی، wands های خود را بالا ببرید
6. In High Profile, use your Armed button to unsheathe your sword.
[ترجمه ترگمان]در پروفایل بالا، از دکمه Armed برای تمیز کردن شمشیر خود استفاده کنید
[ترجمه گوگل]در نمای بالا، از دکمه مسلح خود برای شمشیر خود استفاده کنید
7. David watched in awe and mounting panic as she unsheathed her beauty.
[ترجمه ترگمان]دیوید با ترس و وحشت به او نگاه می کرد و در همان حال که زیبایی او را لخت می کرد، از وحشت بالا می رفت
[ترجمه گوگل]دیوید در حالی که صدای زیبایی او را ندید، با ترس و اضطراب همراه بود