کلمه جو
صفحه اصلی

unsheathe


معنی : اختن، از غلاف در اوردن، از غلاف بیرون کشیدن
معانی دیگر : (شمشیر و غیره را) از غلاف در آوردن، بی نیام کردن

انگلیسی به فارسی

اختن، از غلاف در آوردن، از غلاف بیرون کشیدن


بی نظیر، اختن، از غلاف در اوردن، از غلاف بیرون کشیدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: unsheathes, unsheathing, unsheathed
• : تعریف: to pull (a sword, knife, or the like) from a sheath.

• remove (a sword or knife) from a sheath; draw out from a covering (especially in a threatening manner)

مترادف و متضاد

اختن (فعل)
unsheathe

از غلاف در اوردن (فعل)
unsheathe

از غلاف بیرون کشیدن (فعل)
unsheathe

جملات نمونه

1. Alexei unsheathed the short sword and tested the weight.
[ترجمه ترگمان]آل کسی شمشیرش را کشید و وزن را آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]الکسی شمشیر کوتاه را ندیده و وزن را آزمایش کرد

2. A thin sound beside him, and Ratagan had unsheathed his axe from its case at his pommel.
[ترجمه ترگمان]صدایی ضعیف در کنار او برخاست، و Ratagan تبر را از غلاف بیرون کشید
[ترجمه گوگل]صدای نازکی در کنار او بود و راتگان تبرش را از روی آن برداشت کرد

3. They unsheathed together and brought their swords forward two-handed into guard.
[ترجمه ترگمان]آن ها با هم لخت شدند و شمشیرهایشان را با دو دست به جلو اوردند
[ترجمه گوگل]آنها با هم فرار کردند و شمشیر خود را به دو دست بردند

4. I unsheathe my sy sword; examine it blankly.
[ترجمه ترگمان]شمشیر را به زمین می اندازم و مات و مبهوت آن را بررسی می کنم
[ترجمه گوگل]من اسلحه سلاح من را نابود می کنم؛ آن را بطور کامل بررسی کنید

5. Warriors, unsheathe your weapons. magic wielders, raise your wands.
[ترجمه ترگمان]Warriors، weapons را باز کنید سحر و جادو wands را بالا ببرید
[ترجمه گوگل]جنگجویان، سلاح های خود را از بین ببرید wielders جادویی، wands های خود را بالا ببرید

6. In High Profile, use your Armed button to unsheathe your sword.
[ترجمه ترگمان]در پروفایل بالا، از دکمه Armed برای تمیز کردن شمشیر خود استفاده کنید
[ترجمه گوگل]در نمای بالا، از دکمه مسلح خود برای شمشیر خود استفاده کنید

7. David watched in awe and mounting panic as she unsheathed her beauty.
[ترجمه ترگمان]دیوید با ترس و وحشت به او نگاه می کرد و در همان حال که زیبایی او را لخت می کرد، از وحشت بالا می رفت
[ترجمه گوگل]دیوید در حالی که صدای زیبایی او را ندید، با ترس و اضطراب همراه بود


کلمات دیگر: