1. Like a miniature short-billed Water Rail, with unspotted underparts, barred under tail coverts and green bill.
[ترجمه ترگمان]مانند یک قطار کوچک با منقار کوتاه به نام Rail underparts، با unspotted underparts، زیر فرمان coverts و اسکناس سبز ممنوع شده بود
[ترجمه گوگل]مانند یک مینیاتوری ریل قطار با مینیاتوری، با زیرپوشه های خیس نشده، تحت پوشش مخفی و لایحه سبز محدود می شود
2. He was able to get into the building unspotted and unsuspected.
[ترجمه ترگمان]او توانسته بود وارد ساختمانی شود که در آن دیده نشده بود و حتی تصورش را هم نمی کرد
[ترجمه گوگل]او قادر به وارد شدن به ساختمان بی نظیر و غیرقابل انتظار بود
3. It was a new humanity unspotted with sin that He offered to the death of the cross.
[ترجمه ترگمان]این یک نوع بشر تازه از گناه بود که به مرگ صلیب نشان داده بود
[ترجمه گوگل]این یک بشارت جدید بود که گناه نابخشودنی بود که او به مرگ صلیب ارائه داد
4. One felt that he had kept himself unspotted from the world.
[ترجمه ترگمان]یکی احساس می کرد که خود را از جهان دور نگه داشته است
[ترجمه گوگل]یکی احساس کرد که خودش را از دست داده است
5. She is a naive girl(sentence dictionary), a most unspotted lily.
[ترجمه ترگمان]او یک دختر ساده (فرهنگ لغت)، a لی لی است
[ترجمه گوگل]او یک دختر ساده و بی نظیر است (فرهنگ لغت جمله)، یک لیلی نازک ترین
6. She is a virgin, a most unspotted lily.
[ترجمه ترگمان]او باکره است، a و unspotted است
[ترجمه گوگل]او یک باکره است، یک لیلی پر از بی نظیر است
7. We must keep ourselves unspotted from this world!
[ترجمه ترگمان]ما باید خودمان را از این جهان دور نگه داریم!
[ترجمه گوگل]ما باید خودمان را از این دنیا حفظ کنیم!
8. Pure religion and undefiled before God and the Father is this, To visit the fatherless and widows in their affliction, [and] to keep himself unspotted from the world.
[ترجمه ترگمان]مذهب خالص و undefiled پیش از خدا و پدر این است، برای دیدن بی پدر و بیوه ها در affliction، [ و ] که خود را از جهان دور نگه دارد
[ترجمه گوگل]دین خالص و خالص در برابر خداوند و پدر این است، برای دیدار از بیوه ها و بیوه ها در بدبختی خود، [و] خود را از دست ندهید از جهان
9. Pure religion and undefiled before our God and Father is this: to visit the orphan and the widow in their distress, and to keep oneself unspotted from the world.
[ترجمه ترگمان]دین و ایمان خالص پیش از خدا و پدر این است: دیدار از یتیم و بیوه زن در فلاکت آنان و حفظ جان خود از جهان
[ترجمه گوگل]دین خالص و پیش از خدای ما و پدر خالص شده است که برای دیدن یتیم و بیوه در دوری خود و حفظ خود از جهان بی ضرر است
10. There are but two things that chiefly excite us to love woman, an attractive beauty and unspotted fame.
[ترجمه ترگمان]فقط دو چیز وجود دارد که بیشتر ما را به عشق زنان، یک زیبایی جذاب و ننگین جذب می کند
[ترجمه گوگل]اما دو چیز وجود دارد که عمدتا ما را تحسین می کنند تا عاشق زن، زیبایی جذاب و شهرت بی نظیر باشند
11. How much more shall the blood of Christ, who by the Holy Ghost offered himself unspotted unto God, cleanse our conscience from dead works, to serve the living God?
[ترجمه ترگمان]چه مقدار بیشتر خون مسیح که روح مقدس خود را از حفظ جان به خداوند عرضه می دارد، وجدان ما را از کار مرده پاک می کند، تا به خداوند زنده خدمت کند؟
[ترجمه گوگل]چقدر خون خون مسیح، که توسط روح القدس خود را به خدای ناپاک ارائه داد، وجدان ما را از کارهای مرده پاک می کند تا خدای زنده را خدمت کند؟
12. See glaze quality: Lubricious liquid is taken on glaze drop, number is wiped with wet cloth after second, glaze unspotted is beautiful.
[ترجمه ترگمان]کیفیت لعاب را نگاه کنید: مایع Lubricious لعاب خورده و سپس با پارچه مرطوب بعد از ثانیه پاک می شود و لعاب خورده زیبا است
[ترجمه گوگل]کیفیت لعاب را ببینید مایع روغنی بر روی لعاب گرفته شده است، عدسی با پارچه مرطوب بعد از دوم پاک می شود، لعاب بدون لکه زیبا است
13. Pure religion and undefiled before our God and Father is this, to visit the fatherless and widows in their affliction, and to keep oneself unspotted from the world.
[ترجمه ترگمان]دین و undefiled خالص پیش از خدا و پدر این است که بی پدر و بیوه ها را در affliction ملاقات کنیم و خود را از جهان دور نگه داریم
[ترجمه گوگل]دین خالص و پیش از خدای ما و پدر، خالصانه است، برای دیدن بیوه ها و بیوه ها در معرض آنها و نگه داشتن خود از جهان بی نظیر
14. She is not very bright, but the only completely good person I know. Maybe you have to have a fairly low I. Q. to remain unspotted from the world.
[ترجمه ترگمان]او خیلی باهوش نیست، اما تنها فرد خوبی است که من می شناسم شاید باید کمی پایین باشی سوال تا از جهان دور بمانند
[ترجمه گوگل]او بسیار روشن نیست، اما تنها کسی که کاملا خوب است می دانم شاید شما باید کمترین مقدار Q را داشته باشید تا از جهان ناپدید شود
15. But with the precious blood of Christ, as of a lamb unspotted and undefiled.
[ترجمه ترگمان]اما با خون گران بهای مسیح، مثل یک بره بزرگ و پاک و پاک
[ترجمه گوگل]اما با خون گرانبها مسیح، به عنوان یک گوسفند بی نظیر و نامحدود