کلمه جو
صفحه اصلی

unreel


معنی : تعریف کردن، باز گفتن، واچر خاندن، از قرقره باز کردن
معانی دیگر : (مثلا فیلم را) از قرقره باز کردن

انگلیسی به فارسی

واچرخاندن، از قرقره باز کردن، باز گفتن، تعریف کردن


بی اعتنایی، واچر خاندن، از قرقره باز کردن، باز گفتن، تعریف کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: unreels, unreeling, unreeled
• : تعریف: to unwind from or as if from a reel or spool.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to become unreeled or unwound.

مترادف و متضاد

تعریف کردن (فعل)
praise, tell, define, describe, emblazon, unreel, re-count

باز گفتن (فعل)
restate, repeat, unreel, re-count

واچر خاندن (فعل)
unreel

از قرقره باز کردن (فعل)
unreel

جملات نمونه

1. One more tragedy has begun to unreel.
[ترجمه ترگمان]یک تراژدی دیگر به unreel آغاز شده است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از فاجعه ها آغاز شده است

2. Unreel the hose fully before use.
[ترجمه ترگمان] لوله رو کاملا قبل از مصرف آماده کن
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده، کاملا شلنگ را جدا کنید

3. She ducked into the phone hood, unreeled the plug from her headset and plugged in.
[ترجمه ترگمان]سرش را بلند کرد و به کاپوت تکیه داد و گوشی را گذاشت
[ترجمه گوگل]او به هود تلفن نگاه کرد، پلاگین را از هدستش بیرون کشید و وصل شد

4. It also sports a tether that Axel can unreel to descend from a larger lander, rover or anchor point.
[ترجمه ترگمان]آن هم چنین ورزشی را تمرین می کند که اکسل می تواند از یک سفینه بزرگ تر، رو به رو یا نقطه لنگر پایین بیاید
[ترجمه گوگل]این همچنین یک تنگ ورزشی است که اکسل میتواند از یک فرودگر، رورور یا نقطه پایانی فرود بیاید

5. Then a balloon, looking like a bundle of long cylinders, is unreeled from the probe and inflated with atmospheric gases.
[ترجمه ترگمان]سپس یک بادکنک، که مثل یک بسته سیلندر بلند به نظر می رسد، از کاوشگر استفاده می کند و با گازهای atmospheric باد می کند
[ترجمه گوگل]سپس یک بالون، به نظر می رسد مثل یک بسته نرم افزاری از سیلندرهای بلند، از پروب بی اعتبار شده و با گازهای جو جاری شده است

6. She got up from her seat and said, "Well, this little cinematographer needs to visit the editing room to unreel a spool. "
[ترجمه ترگمان]او از روی صندلی بلند شد و گفت: \" خوب، این کوچولوی little باید از اتاق ویرایش برای unreel یک قرقره استفاده کند \"
[ترجمه گوگل]او از صندلی اش بلند شد و گفت: 'خب، این فیلمبردار کوچک نیاز به بازدید از اتاق اداری برای باز کردن یک تیر است '


کلمات دیگر: