1. One more tragedy has begun to unreel.
[ترجمه ترگمان]یک تراژدی دیگر به unreel آغاز شده است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از فاجعه ها آغاز شده است
2. Unreel the hose fully before use.
[ترجمه ترگمان] لوله رو کاملا قبل از مصرف آماده کن
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده، کاملا شلنگ را جدا کنید
3. She ducked into the phone hood, unreeled the plug from her headset and plugged in.
[ترجمه ترگمان]سرش را بلند کرد و به کاپوت تکیه داد و گوشی را گذاشت
[ترجمه گوگل]او به هود تلفن نگاه کرد، پلاگین را از هدستش بیرون کشید و وصل شد
4. It also sports a tether that Axel can unreel to descend from a larger lander, rover or anchor point.
[ترجمه ترگمان]آن هم چنین ورزشی را تمرین می کند که اکسل می تواند از یک سفینه بزرگ تر، رو به رو یا نقطه لنگر پایین بیاید
[ترجمه گوگل]این همچنین یک تنگ ورزشی است که اکسل میتواند از یک فرودگر، رورور یا نقطه پایانی فرود بیاید
5. Then a balloon, looking like a bundle of long cylinders, is unreeled from the probe and inflated with atmospheric gases.
[ترجمه ترگمان]سپس یک بادکنک، که مثل یک بسته سیلندر بلند به نظر می رسد، از کاوشگر استفاده می کند و با گازهای atmospheric باد می کند
[ترجمه گوگل]سپس یک بالون، به نظر می رسد مثل یک بسته نرم افزاری از سیلندرهای بلند، از پروب بی اعتبار شده و با گازهای جو جاری شده است
6. She got up from her seat and said, "Well, this little cinematographer needs to visit the editing room to unreel a spool. "
[ترجمه ترگمان]او از روی صندلی بلند شد و گفت: \" خوب، این کوچولوی little باید از اتاق ویرایش برای unreel یک قرقره استفاده کند \"
[ترجمه گوگل]او از صندلی اش بلند شد و گفت: 'خب، این فیلمبردار کوچک نیاز به بازدید از اتاق اداری برای باز کردن یک تیر است '