1. in vogue
رایج
2. to come into vogue
رایج شدن،رواج یافتن
3. Cycling enjoyed a vogue at the end of the nineteenth century.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه سواری در اواخر قرن نوزدهم از یک مد برخوردار بود
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری در پایان قرن نوزدهم رواج پیدا کرد
4. His novels had a great vogue ten years ago.
[ترجمه ترگمان]رمان او ده سال پیش این کتاب را چاپ کرده بود
[ترجمه گوگل]رمان های او 10 سال پیش یک رمان بزرگ داشت
5. Short skirts are very much in vogue just now.
[ترجمه ترگمان]اکنون دامن کوتاه دارد
[ترجمه گوگل]دامن کوتاه در حال حاضر خیلی رنج آور است
6. Despite the vogue for so-called health teas, there is no evidence that they are any healthier.
[ترجمه ترگمان]علی رغم رواج انواع چای که به آن گفته می شود، هیچ مدرکی وجود ندارد که آن ها سالم تر باشند
[ترجمه گوگل]علیرغم روشی برای چایهای به اصطلاح بهداشتی، شواهدی وجود ندارد که آنها سالمتر باشند
7. He did fashion photography for Vogue magazine.
[ترجمه ترگمان]او عکاسی مد را برای مجله ووگ آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او عکاسی مد برای مجله Vogue بود
8. Vogue magazine quickly became the bible of fashionable women.
[ترجمه ترگمان]مجله تایمز به سرعت کتاب مقدس زنان مد روز شد
[ترجمه گوگل]مجله Vogue به سرعت تبدیل به کتاب مقدس زنان مد روز شد
9. Suntanning first came into vogue in the mid-1930s.
[ترجمه ترگمان]اولین بار در اواسط دهه ۱۹۳۰ رایج شد
[ترجمه گوگل]سوپراستاری اولین بار در اواسط دهه 1930 به روایتی رسید
10. The postwar vogue for tearing down buildings virtually destroyed the city's architecture.
[ترجمه ترگمان]دوران پس از جنگ برای پاره کردن ساختمان ها عملا معماری شهر را ویران کرد
[ترجمه گوگل]روایتی پس از جنگ برای تخریب ساختمان معماری شهر را عملا نابود کرد
11. "Community" is one of the vogue words of the new government.
[ترجمه ترگمان]\"جامعه\" یکی از کلمات متداول دولت جدید است
[ترجمه گوگل]'جامعه' یکی از اصطلاحات رایج دولت جدید است
12. Disaster movies are currently out of vogue.
[ترجمه ترگمان]فیلم های فجایع در حال حاضر مد روز هستند
[ترجمه گوگل]فیلم های فاجعه در حال حاضر از روایات خارج شده اند
13. Pale colours are much more in vogue than autumnal bronzes and coppers.
[ترجمه ترگمان]رنگ های بی روح خیلی بیشتر از اشیای برنز و مسی رنگ ها است
[ترجمه گوگل]رنگ های خالص خیلی بیشتر از مدل برنز و کپور پاییزه هستند
14. Sixties music has come back into vogue.
[ترجمه ترگمان]موسیقی Sixties دوباره به صورت vogue درآمده است
[ترجمه گوگل]موسیقی شصتها دوباره به رویا آمده است
15. Short hair came back into vogue about ten years ago.
[ترجمه ترگمان]موهای کوتاه حدود ده سال پیش متداول شد
[ترجمه گوگل]موهای کوتاه ده سال پیش به روایتی رسیدند
16. Scooters have recently come back into vogue.
[ترجمه ترگمان]scooters تازگی ها مد شده
[ترجمه گوگل]روروک مخصوص بچه ها به تازگی به رویا رفته اند