کلمه جو
صفحه اصلی

sculpturing


معنی : مجسمه سازی، پیکر تراشی

انگلیسی به فارسی

مجسمه سازی، پیکر تراشی


مترادف و متضاد

مجسمه سازی (اسم)
sculpture, imagery, statuary, sculpturing

پیکر تراشی (اسم)
sculpturing


کلمات دیگر: