کلمه جو
صفحه اصلی

territoriality


معنی : سیستم ارباب ورعیتی، ایجاد حکومت مستقل ناحیهای، کلیسا سالاری
معانی دیگر : سرزمینی یا اقلیمی بودن، territorialism سیستم ارباب ورعیتی

انگلیسی به فارسی

( territorialism ) سیستم ارباب ورعیتی، ایجاد حکومت مستقل ناحیه ای، کلیسا سالاری


سرزمین، کلیسا سالاری، سیستم ارباب ورعیتی، ایجاد حکومت مستقل ناحیهای


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the condition or status of a territory.

(2) تعریف: defensiveness of one's territory.

مترادف و متضاد

سیستم ارباب ورعیتی (اسم)
territorialism, territoriality

ایجاد حکومت مستقل ناحیه ای (اسم)
territorialism, territoriality

کلیسا سالاری (اسم)
territorialism, territoriality

جملات نمونه

1. Lorenz and Ardrey suggest, respectively, that aggression and territoriality form a deep-lying part of people's biological and psychic constitution.
[ترجمه ترگمان]لورنز و Ardrey به ترتیب نشان می دهند که aggression و territoriality نقشی عمیق و عمیق در قانون اساسی زیستی و روانی مردم شکل می دهند
[ترجمه گوگل]لورنز و آردری به ترتیب پیشنهاد می کنند که تجاوز و سرزمینگی بخشی عمیق از قانون اساسی بیولوژیک و روان شناختی مردم است

2. Territoriality was the key to urban working-class sporting loyalties and this was sometimes expressed in acts of violence.
[ترجمه ترگمان]territoriality کلید مربوط به وفاداری ورزشی طبقه شهری بود و این موضوع گاهی در اعمال خشونت بیان می شد
[ترجمه گوگل]قلمروی کلیدی برای وفاداری های ورزشی طبقه کارگر شهری بود و گاهی اوقات در اعمال خشونت بیان می شد

3. This habit is very different from the territoriality of many animals, who are content to expel intruders.
[ترجمه ترگمان]این عادت بسیار متفاوت از the بسیاری از حیوانات است که از اخراج intruders راضی هستند
[ترجمه گوگل]این عادت بسیار متفاوت از سرزندگی بسیاری از حیوانات است، که محتوا برای اخراج از مزاحمان است

4. Territoriality of intellectual property doesn t amount to rigorous territorialism.
[ترجمه ترگمان]استفاده از مالکیت معنوی به اندازه کافی سخت نیست
[ترجمه گوگل]قلمرو مالکیت معنوی به سرزمینی سختگیرانه بستگی دارد

5. Figure Dominance, superiority and territoriality are evident here.
[ترجمه ترگمان]شکل تسلط، برتری و territoriality در اینجا مشهود هستند
[ترجمه گوگل]شکل دینداری، برتری و قلمروی در اینجا مشهود است

6. Habitat Selection. Nest Site Selection; Territoriality; Dispersal; Migration.
[ترجمه ترگمان]انتخاب زیستگاه انتخاب سایت Nest؛ territoriality؛ Dispersal؛ مهاجرت
[ترجمه گوگل]انتخاب محل سکونت انتخاب مکان انسداد؛ قلمروی؛ پراکندگی؛ مهاجرت

7. Man has developed his territoriality to an almost unbelievable extent.
[ترجمه ترگمان]بشر territoriality خود را تا حد زیادی توسعه داده است
[ترجمه گوگل]انسان سرزندگی خود را به میزان تقریبا باور نکردنی توسعه داده است

8. Territoriality of stern Culture dominates man ? ? s activities.
[ترجمه ترگمان]territoriality خشن و خشن و خشن است؟ فعالیت های تجاری؟
[ترجمه گوگل]قلمرو قلمرو فرهنگ غالب انسان است؟ ؟ فعالیت های S

9. It includes innate male aggression and, as recognised by some ethologists, an emphasis on instinctive territoriality.
[ترجمه ترگمان]آن شامل پرخاشگری فطری مردان است و همانطور که توسط برخی ethologists شناخته می شود، تاکید بر territoriality غریزی است
[ترجمه گوگل]این شامل تجاوز مردانه ذاتی و، به عنوان برخی از اخلاق شناسان، تاکید بر سرزمین غریزی

10. IPR generally have the features of intangibility, exclusivity, territoriality and temporality.
[ترجمه ترگمان]یا IPR بطور کلی دارای ویژگی های of، انحصار، territoriality و temporality می باشد
[ترجمه گوگل]IPR به طور کلی دارای ویژگی های نامرئی، انحصار، سرزمین و زمان بندی است

11. The choice of position on the bus refer to covertness, territoriality, uncertain pressure, space without interruption, habitual space, dangerous space and the sense of security.
[ترجمه ترگمان]انتخاب موقعیت در اتوبوس به covertness، territoriality، فشار نامعلوم، فضا بدون وقفه، فضای عادی، فضای خطرناک و حس امنیت اشاره دارد
[ترجمه گوگل]انتخاب موقعیت در اتوبوس به پنهان، سرزمین، فشار نامطمئن، فضای بدون وقفه، فضای معمولی، فضای خطرناک و امنیت امنیتی اشاره دارد

12. The act of laying claim to and defending a territory is termed territoriality.
[ترجمه ترگمان]The که ادعا می کند از یک قلمرو دفاع می کند، territoriality نامیده می شود
[ترجمه گوگل]حکم ادعای دفاع از قلمرو و دفاع از آن، قلمروی نامیده می شود

پیشنهاد کاربران

قوم گرائی

اصل سر زمینی ( حقوق )

قلمرو

Territoriality is a term associated with nonverbal communication that refers to how people use space to communicate ownership or occupancy of areas and possessions. The anthropological concept branches from the observations of animal ownership behaviors.

قلمرویابی - تعریف خود در پهنۀ زمین یا آسمان

territoriality ( باستان شناسی )
واژه مصوب: قلمروخواهی
تعریف: غریزۀ هر جاندار، اعم از انسان و حیوان، برای داشتن فضایی با مرزهایی مشخص


کلمات دیگر: