کلمه جو
صفحه اصلی

urine


معنی : شاش، ادرار، بول، پیشاب، زهر اب
معانی دیگر : گمیز، چکمیزک، چامین

انگلیسی به فارسی

پیشاب، ادرار، زهر اب، بول، شاش


ادرار، بول، شاش، پیشاب، زهر اب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a waste substance secreted by the kidneys and excreted as a yellowish fluid by mammals or as a semisolid by reptiles and birds.
مشابه: waste

• yellowish liquid waste secreted by the kidneys through the urethra, pee
urine is the liquid that you get rid of from your body when you go to the toilet.

مترادف و متضاد

شاش (اسم)
piss, urine

ادرار (اسم)
urine

بول (اسم)
urine

پیشاب (اسم)
water, urine

زهر اب (اسم)
urine

جملات نمونه

1. urine specimen
نمونه ی ادرار

2. retention of urine
شاش بند،بازدارش پیشاب

3. the kidneys secrete urine
کلیه ها ادرار ترشح می کنند.

4. All the athletes had to provide a urine sample.
[ترجمه ترگمان]همه ورزش کاران باید نمونه ادرار را تهیه کنند
[ترجمه گوگل]تمام ورزشکاران مجبور بودند نمونه ای از ادرار را فراهم کنند

5. I gagged on the stench of stale urine.
[ترجمه به تو چه] بوی گند جیش را احساس کردم
[ترجمه ترگمان]بوی گند ادرار کهنه را حس کردم
[ترجمه گوگل]من فتنه ای از ادرار ناپدید شدم

6. The little boy couldn't contain his urine any longer.
[ترجمه ترگمان]پسر کوچک دیگر نمی توانست ادرار خود را نگه دارد
[ترجمه گوگل]پسر کوچک دیگر نمی تواند ادرار خود را داشته باشد

7. The urine tests were negative for protein.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار برای پروتئین منفی بود
[ترجمه گوگل]آزمایشات ادرار برای پروتئین منفی بود

8. The urine test showed some sort of infection.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار، یه جور عفونت رو نشون می داد
[ترجمه گوگل]آزمایش ادرار نوعی عفونت را نشان داد

9. They took blood and urine specimens for analysis.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمونه های خون و ادرار را برای آنالیز به دست آوردند
[ترجمه گوگل]آنها نمونه های خون و ادرار را برای تجزیه و تحلیل وارد کردند

10. He passed blood in his urine again yesterday.
[ترجمه ترگمان]دیروز دوباره توی ادرارش خون ریخت
[ترجمه گوگل]او دیروز دوباره خون خود را ادرار کرد

11. He said he leaked urine when he coughed.
[ترجمه ترگمان]اون گفت که وقتی سرفه کرد ادرار رو لو داد
[ترجمه گوگل]او گفت وقتی که سرفه کرد ادرار را بیرون ریخت

12. A 24-hour urine specimen should be collected to determine creatinine clearance, and protein and uric acid excretion.
[ترجمه ترگمان]یک نمونه آزمایش ۲۴ ساعته باید برای مشخص کردن پاک سازی creatinine، و ترشح اسید و دفع اسید uric جمع آوری شود
[ترجمه گوگل]یک نمونه ی ادرار 24 ساعته باید برای تعیین کریریتینین و دفع اسید اوریک و پروتئین استفاده شود

13. His urine tests show glycosuria which over the months abates.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ادرار نشون میده که بیشتر از چند ماه گذشته
[ترجمه گوگل]تست ادرار او نشان دهنده گلیکوسیوریا است که در طول ماهها کاهش می یابد

14. The test results were in and only his urine got a passing grade.
[ترجمه ترگمان]نتیجه آزمایش توش بود و فقط ادرارش نمره ۲۰ گرفته بودن
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش در ادرار بود و تنها ادرار او دارای درجه عبور بود

15. He was walking in a sea of urine and faeces.
[ترجمه ترگمان]او در دریایی از ادرار و faeces راه می رفت
[ترجمه گوگل]او در دریا از ادرار و مدفوع راه می رفت

پیشنهاد کاربران

شاش سفید


کلمات دیگر: