1. That guy's a complete screwball.
[ترجمه ترگمان]این یارو کاملا خل و چله
[ترجمه گوگل]این مرد یک پیچ کامل است
2. They want to make screwball romantic comedies but they wind up producing sitcoms that look lost without a laugh track.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند کمدی رومانتیکی بسازند، اما آن ها تولید کمدی های خنده دار را متوقف می کنند که بدون خنده از دست رفته باشند
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند کمدی های عاشقانه ای را به کار ببرند، اما آنها تولید کمدی هایی را انجام می دهند که بدون آهنگ خنده ای گم می شوند
3. He is a bluffer, and a screwball, a kind of freak.
[ترجمه ترگمان]اون یه bluffer و یه آدم عجیب غریب و یه جورایی خل و چل
[ترجمه گوگل]او یک دروغ است و یک پیچ گوشتی، نوعی دمدمی مزاج است
4. I never knew what a screwball be is until I met him.
[ترجمه ترگمان]تا قبل از اینکه با او آشنا شوم، هیچ وقت نفهمیدم a چقدر است
[ترجمه گوگل]من هرگز نمی دانستم که چه چیزی می تواند وجود داشته باشد تا زمانی که او را دیدم
5. The girl was a bit crazy, a real screwball, and one of the other salesmen persuaded her to tell her boy friend she was pregnant as an April Fool joke.
[ترجمه ترگمان]دختر کمی خل بود، یک خل و چل بود و یکی از فروشندگان دیگر او را متقاعد کرده بود که به دوست پسرش بگوید که او مثل یک جوک احمقانه اپریل حامله است
[ترجمه گوگل]دختر کمی ترسناک بود، یک پیچ گوشتی واقعی، و یکی از فروشندگان دیگر او را متقاعد کرد که پسر دوستش را که به عنوان یک شوخی فصلی آوریل باردار بود بگوید
6. He starred in family-friendly and screwball comedies before achieving notable success as a dramatic actor in Philadelphia and Forrest Gump.
[ترجمه ترگمان]او قبل از به دست آوردن موفقیت قابل توجه به عنوان بازیگر نمایشی در فیلادلفیا و فارست Gump در کمدی خانوادگی و screwball بازی کرد
[ترجمه گوگل]او پیش از رسیدن به موفقیت قابل توجه به عنوان یک بازیگر برجسته در فیلادلفیا و فارست گامپ، در کمدی های دوستانه و کمدی ستاره دار بود
7. That screwball is wearing his shirt inside out.
[ترجمه ترگمان] اون screwball، لباسش رو پوشیده بوده
[ترجمه گوگل]این پیچ گوشتی پیراهن خود را به بیرون پوشانده است
8. The girl was a bit crazy, a real screwball, and one of the other salesmen persuaded her to tell her boyfriend.
[ترجمه ترگمان]دختر کمی خل بود، یک خل و چل بود و یکی از فروشندگان دیگر او را متقاعد کرده بود که به دوست پسرش بگوید
[ترجمه گوگل]دختر کمی ترسناک بود، یک پیچ گوشتی واقعی، و یکی از فروشندگان دیگر او را متقاعد کرد که دوست پسرش را بگوید
9. When I walked through Screwball Square again, some college kids were yelling "wheah's your redlines" at old Charlie, the last of the Wobblies.
[ترجمه ترگمان]وقتی دوباره در میدان screwball قدم زدم، تعدادی از بچه های دانشگاهی در خانه چارلی پیر فریاد می زدند
[ترجمه گوگل]وقتی دوباره از میدان اسکروبلا عبور کردم، بعضی از بچه های کالج فریاد می زدند: 'خط قرمز شما'، در چارلی قدیمی، آخرین Wobblies
10. I think you need a screwball old horse cavalryman to command the 3rd Army.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم تو به یه اسب پیر خرفت احتیاج داری که به سومین ارتش خدمت کنه
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شما نیاز به اسب سواری اسب سوار بر فرمانده ارتش 3
11. A straight-laced Wall Street banker gets mixed up in one ludicrous misunderstanding after another in George Gallo's screwball comedy.
[ترجمه ترگمان]یک بانکدار کاملا مستقیم بعد از دیگری در یک سو تفاهم مضحک دیگری در یک سو تفاهم مضحک جورج Gallo قاطی می شود
[ترجمه گوگل]یکی از بانکداران وال استریت، به طور یکپارچه، در یکی از سوء تفاهمات خنده آور بعد از دیگری در کمدی جادویی جورج گالو مخفی شده است
12. Still, much to your chagrin, you find yourself occasionally tickled by the screwball antics of the likable cast of characters.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، خیلی به خاطر your، شما گاهی اوقات خود را با حرکت های عجیب و غریب آدم های دوست داشتنی نشان می دهید
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیار به دلخوشی شما، شما گاهی اوقات توسط antic screwball از شخصیت قابل ستایش از بین می برد
13. In an age when movie dialogue is dumbed and slowed down to suit slow-wits in the audience, the dialogue here has the velocity and snap of screwball comedy.
[ترجمه ترگمان]در عصری که گفتگوی فیلم با سرعت کم و کم شده و با سرعت کم در میان حضار هماهنگ است، گفت و گو در اینجا سرعت و سرعت کمدی screwball را دارد
[ترجمه گوگل]در عصر زمانی که گفتگوی فیلم درهم و برهم زده شده و به آرامی در مخاطبان مطرح می شود، گفت و گو در اینجا سرعت و ضربه محکم و ناگهانی کمدی screwball است
14. He tagged along and we wound up on a bench at Screwball Square.
[ترجمه ترگمان]او هم دنبال ما راه افتاد و ما روی نیمکتی در میدان screwball گیر افتادیم
[ترجمه گوگل]او در کنار هم نشانه گذاری کرد و ما روی یک نیمکت در میدان Screwball زدیم