1. It is very dangerous that the theurgy by practice is used to make money and do fraud.
[ترجمه ترگمان]این بسیار خطرناک است که the از طریق عمل برای کسب پول و انجام کلاهبرداری مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این بسیار خطرناک است که تئوریک توسط تمرین برای پول و تقلب استفاده می شود
2. Its theurgy was able to do exact and efficacious divinations for seventy-two times but it couldn't prophesy the king would open its belly and killed him.
[ترجمه ترگمان]این پیشگویی قادر بود که این divinations دقیق را برای هفتاد و دو بار انجام دهد، اما نمی توانست بگوید که پادشاه شکم خود را باز خواهد کرد و او را به قتل می رساند
[ترجمه گوگل]تئوری او قادر به انجام اعمال دقیق و کارآمد برای هفتاد و دو بار بود، اما نمی توانست پیشگویی کند که پادشاه شکم خود را باز کرده و او را کشته است
3. These are theurgy, no-learning skill,(sentence dictionary) and heaven eye that Buddha mentioned.
[ترجمه ترگمان]این ها عبارتند از: theurgy، مهارت یادگیری، (فرهنگ لغت)و چشم آسمانی که بودا به آن اشاره کرد
[ترجمه گوگل]این تئوری، مهارت یادگیری بدون مهارت (فرهنگ لغت جمله) و چشم بهشتی است که بودا ذکر کرده است
4. We gain new "use" and new theurgy.
[ترجمه ترگمان]ما از \"استفاده\" جدید و theurgy جدید بهره می گیریم
[ترجمه گوگل]ما به 'استفاده' و جغرافیای جدید دست می یابیم
5. He misruled the theurgy, the stone in the cave dropped down fast and failed on the bodies of monster and husband.
[ترجمه ترگمان]سنگ تاج را کنار زد، سنگ در غار به سرعت پایین افتاد و روی اجساد هیولا و شوهر شکست خورد
[ترجمه گوگل]او سرخوردگی را نادیده گرفت، سنگ در غار سریع فرو رفت و در بدن هیولا و شوهر شکست خورد
6. Yun Tianhe: What theurgy? I don't know about it!
[ترجمه ترگمان]کد وم theurgy: کد وم theurgy؟ من در این مورد چیزی نمی دانم!
[ترجمه گوگل]یون تیانه چه تئوری؟ من در مورد آن نمی دانم!
7. What we learn from this case is that the knowledge and intelligence a man has are limited, and even his theurgy also has its shortcoming.
[ترجمه ترگمان]چیزی که ما از این مورد یاد می گیریم این است که دانش و هوش یک مرد محدود است و حتی theurgy نیز دارای کاستی است
[ترجمه گوگل]آنچه که ما از این مورد یاد می گیریم این است که دانش و هوش یک انسان محدود است و حتصیالت او نیز کمبود آن است
8. Han Lingsha: Right! I mean the fairy, who knows many kinds of theurgy and can flies everywhere!
[ترجمه ترگمان]درسته منظورم پری است که انواع و اقسام theurgy را می شناسد و می تواند همه جا پرواز کند!
[ترجمه گوگل]هان لینگشا راست! منظور من پری است، که می داند بسیاری از انواع جراحی و می تواند پرواز در همه جا!
9. Always holding a bottle of pure water with one poplar and willow, it looks dignified and kindly, with limitless wisdom and theurgy. So merciful, it always assists those in difficulty.
[ترجمه ترگمان]همیشه یک بطری آب خالص با یک درخت تبریزی و بید در دست دارد که با عقل و حکمت بی حد و نسب looks است خیلی رحیم است، همیشه به آن ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]همیشه یک بطری آب خالص را با یک صنوبر و بید، حیرت آور و با مهربانی، با عقل و حد و مرز بی حد و حصر نگه می دارد پس مهربان، همیشه به کسانی که در سختی هستند کمک می کند
10. He who can enter Samadhi perfectly and has the theurgy of harmonization to all things is a man of perfect practice.
[ترجمه ترگمان]کسی که می تواند به طور کامل وارد بازار شود و هماهنگی هماهنگی را با همه چیزها داشته باشد، مرد عمل کامل است
[ترجمه گوگل]کسی که بتواند صمدی را به طور کامل وارد کند و هماهنگی با همه چیز داشته باشد، یک مرد عمل است
11. Unlike those glancing description in, the latter exaggerated the mysterious power and theurgy of celestial being, describing many successful immortal figures.
[ترجمه ترگمان]برعکس، بر خلاف آن توصیفات ظاهری، این جوان قدرت اسرارآمیز و theurgy آسمانی را در بر می گرفت و بسیاری از پیکره های immortal و فناناپذیر را توصیف می کرد
[ترجمه گوگل]بر خلاف توضیحات درخشان، این دومین قدرت ممتاز و تئوریک هسته ای را غنیمت گرفت و بسیاری از شخصیت های جاودان موفق را توصیف کرد
12. Han Lingsha: Hey! Keep calm and listen to me. Let's confront him by theurgy together!
[ترجمه ترگمان]! هی آرام بگیر و به من گوش کن بیا با همدیگه باه اش روبرو بشیم
[ترجمه گوگل]هان لینگشا هی! آرام باش و به من گوش کن بیایید با همکاری تئوریس با او مقابله کنیم