کلمه جو
صفحه اصلی

abreaction


(روانکاوی) آوردن احساسات و خاطرات سرکوب شده به ضمیر خودآگاه (بیشتر از طریق صحبت)، پس واکنش، برون ریزی خیالی، تخلیه ی هیجانی

انگلیسی به فارسی

abreaction


(روانکاوی) آوردن احساسات و خاطرات سرکوب‌شده به ضمیر خودآگاه (بیشتر از طریق صحبت)، پس واکنش، برون‌ریزی خیالی، تخلیه‌ی هیجانی


انگلیسی به انگلیسی

• release of a repressed emotion (psychology)

جملات نمونه

1. There is significant difference in solving problem, abreaction, fantasy and seeking help between grades.
[ترجمه ترگمان]تفاوت قابل توجهی در حل مساله، abreaction، فانتزی و جستجوی کمک بین نمرات وجود دارد
[ترجمه گوگل]تفاوت عمده در حل مسئله، abreaction، فانتزی و کمک به دنبال بین نمرات وجود دارد

2. The therapeutic result of this process; abreaction.
[ترجمه ترگمان]نتیجه درمانی این فرآیند؛ abreaction
[ترجمه گوگل]نتیجه درمانی این پروسه؛ abreaction

3. His manner of blurring distinctions gives us abreaction and comfort.
[ترجمه ترگمان]رفتار او با distinctions مات به ما آرامش و راحتی می دهد
[ترجمه گوگل]شیوه او از تار شدن تمایز به ما ریاکاری و راحتی می دهد

4. Can make blood abreaction, facial ministry blood stream is expedite.
[ترجمه ترگمان]می تواند باعث ایجاد خونریزی خونی شود، جریان خون وزارت صورت سرعت می بخشد
[ترجمه گوگل]آیا می توان خونریزی خون را انجام داد، جریان خون وزارت بهداشت صورت می گیرد

5. The haze in financial crisis abreaction during, achieve congenial compose to make why to plan?
[ترجمه ترگمان]مه در بحران مالی، در طول زمان، به ترکیب بندی مناسب برای اینکه چرا برنامه ریزی کنید، دست پیدا کنید؟
[ترجمه گوگل]مبهم در زمان بحران مالی بحران در طول، رسیدن به سازنده ترکیب برای ایجاد چرا به برنامه ریزی؟

6. So I am abreaction by consider question. This is my way.
[ترجمه ترگمان]بنابراین من با در نظر گرفتن این سوال گیج شده ام این راه من است
[ترجمه گوگل]بنابراین من با سوال معذورم این راه من است

7. The gaudy years carved the tree rings, abreaction time delineate entwine palmprint.
[ترجمه ترگمان]در این سال های پر زرق و برق حلقه های درخت و زمان time abreaction entwine palmprint delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate delineate
[ترجمه گوگل]سالهای پر زرق و برق حلقه های درختی، زمان abreaction زمان را تعیین می کنند متن چاپی entwine

8. His works reveal man's pain, anger, abreaction and schizophrenia and call for man to return to his real nature and innocence in this chaotic, selfish and indifferent world.
[ترجمه ترگمان]آثار او درد، عصبانیت، abreaction و شیزوفرنی را نشان می دهند و برای بازگشت به طبیعت واقعی و معصومیت در این دنیای آشفته، خودخواه و بی تفاوت، تماس می گیرند
[ترجمه گوگل]آثار او باعث درد، خشم، شکنندگی و اسکیزوفرنی انسان می شود و از انسان می خواهد که در این جهان بی نظیر، خودخواه و بی نظیر به طبیعت واقعی و بی گناهی خود بازگردد

9. From a psychological point of view of abreaction theory, Ming and Qing classical dreamlike novel was the author of the release of long-standing emotional.
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه روانشناسی نظریه abreaction، رمان dreamlike classical و کینگ، مولف رها کردن احساسی طولانی مدت بود
[ترجمه گوگل]از یک دیدگاه روانشناختی از تئوری abreaction، مینگ و چینگ رمان رومی کلاسیک نویسنده انتشار عاطفی طولانی مدت بود

10. It demonstrated that the increase of problem solving, diminution of fantasy, and abreaction may predict positive Internet use's effect on middle school students.
[ترجمه ترگمان]نشان داد که افزایش حل مساله، کاهش خیال پردازی، و abreaction ممکن است اثر استفاده اینترنتی مثبت بر دانش آموزان مدارس راهنمایی را پیش بینی کنند
[ترجمه گوگل]این نشان داد که افزایش حل مسئله، کاهش فانتزی و خراشیدن می تواند تاثیر مثبت استفاده از اینترنت را بر دانش آموزان راهنمایی پیش بینی کند

11. Happiness is like a spring, which makes your hundreds of illness recovery and thousands of worry abreaction .
[ترجمه ترگمان]شادی مثل فنر است که باعث می شود صدها بیمار بهبودی یابند و هزاران نگرانی به وجود آید
[ترجمه گوگل]شادی مثل یک بهار است که موجب صدمه کردن به بهبود بیماری و هزاران نفر از نابسامانی ها می شود

12. Special Thanks to:FootBall World, English Box, Daily Diary, Recruit School, Abreaction Center.
[ترجمه ترگمان]تشکر ویژه از: جهانی football، کادر انگلیسی، دفتر خاطرات روزانه، مدرسه Recruit، مرکز Abreaction
[ترجمه گوگل]با تشکر ویژه از World FootBall، جعبه انگلیسی، روزانه روزانه، مدرسه استخدام، مرکز Abreaction

13. The heat energy when the person is moving should evaporate through perspiring come abreaction.
[ترجمه ترگمان]انرژی گرمایی زمانی که فرد در حال حرکت است، از طریق عرق ناشی از عرق، تبخیر می شود
[ترجمه گوگل]انرژی گرما زمانی که فرد در حال حرکت است باید از طریق لرزیدن abreaction آمده تبخیر می شود

14. The time that nevertheless mist lasts is not long, lift as air temperature, mist is fast also and abreaction, this also is the characteristic of radiation mist.
[ترجمه ترگمان]زمانی که مه آب به طول می انجامد، بلند نیست، به عنوان دمای هوا بلند می شود، مه نیز سریع و abreaction است، این نیز ویژگی غبار تشعشع است
[ترجمه گوگل]زمانیکه مینای داری طول می کشد، طولانی نیست، چون دمای هوای پاک، مه و همچنین سریع و خفیف است، این نیز ویژگی مهتاب رادیویی است

پیشنهاد کاربران

تخلیه هیجانی
ابراز احساسات نهان و سرکوب شده

abreaction ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: برون‏ریزش هیجان
تعریف: فرایند تخلیۀ تنش هیجانی یا اضطرابی که از راه بازپیدایی تجربه تنش‏زا در گفتار یا کردار یا هر دو پدید می‏آید|||متـ . برون‏ریزش


کلمات دیگر: