1. smoke wreathed upwards
دود حلقه وار بالا می رفت.
2. the senate passed upwards of 100 bills
مجلس سنا بیش از صد لایحه را به تصویب رساند.
3. the smoke spiralled upwards
دود مارپیچ وار بالا می رفت.
4. hold out your hand, the palm upwards
در حالی که کف دستت رو به بالاست دستت را دراز کن.
5. The corners of her mouth curved upwards in amusement.
[ترجمه ترگمان]گوشه های دهانش به خنده افتاد
[ترجمه گوگل]گوشه های دهانش در سرگرمی بالا می رود
6. "There," said Jack, pointing upwards.
[ترجمه ترگمان]جک به طرف بالا اشاره کرد و گفت: \" آنجا \"
[ترجمه گوگل]جک گفت: 'آنجا، به سمت بالا
7. Man struggles upwards; water flows downwards.
[ترجمه ترگمان]انسان به سمت بالا تقلا می کند؛ آب رو به پایین جریان می یابد
[ترجمه گوگل]انسان به سمت بالا حرکت می کند؛ آب به سمت پایین حرکت می کند
8. A flight of steps led upwards to the front door.
[ترجمه ترگمان]پلکانی به سمت در ورودی منتهی می شد
[ترجمه گوگل]یک پرواز از مراحل به سمت جلو جلو رفت
9. Pointing upwards, he indicated a large nest high in the tree.
[ترجمه ترگمان]در حالی که به بالا اشاره می کرد، یک لانه بزرگ در درخت نشان داد
[ترجمه گوگل]اشاره به سمت بالا، او یک لانه بزرگ را در درخت نشان داد
10. In convection, hot currents flow upwards.
[ترجمه ترگمان]در همرفت، جریان های داغ به سمت بالا جریان پیدا می کنند
[ترجمه گوگل]در گرما، جریان داغ جریان دارد
11. The meeting was attended by upwards of 500 people.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۵۰۰ نفر در این نشست شرکت داشتند
[ترجمه گوگل]این نشست بیش از 500 نفر حضور داشت
12. Blue smoke curled upwards from her cigarette.
[ترجمه ترگمان]دود آبی رنگی از سیگارش به بالا پیچید
[ترجمه گوگل]دود آبی به سمت بالا از سیگار کشید
13. The people were all looking upwards.
[ترجمه ترگمان]همه به بالا نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]مردم همه به سمت بالا رفتند
14. The budget has been revised upwards.
[ترجمه ترگمان]بودجه به سمت بالا مورد بازبینی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]بودجه تا به حال تجدید نظر شده است
15. The trend of prices is still upwards.
[ترجمه ترگمان]روند قیمت ها هنوز بالا است
[ترجمه گوگل]روند قیمت هنوز بالا است