کلمه جو
صفحه اصلی

unvocal


معنی : غیر مصطلح، گنگ، ناگویا، بدون موسیقی، بدون نوسان صدا
معانی دیگر : گنگ، ناگویا، غیرمصطلح، بدون موسیقی، بدون نوسان صدا

انگلیسی به فارسی

گنگ، ناگویا، غیرمصطلح، بدون موسیقی، بدون نوسان صدا


غیرمعمول، گنگ، ناگویا، بدون موسیقی، بدون نوسان صدا، غیر مصطلح


مترادف و متضاد

غیر مصطلح (صفت)
archaic, barbarous, unvocal

گنگ (صفت)
dumb, mute, unvocal, whist, speechless, surd, inexpressive, incommensurable, tongueless, voiceless

ناگویا (صفت)
unvocal

بدون موسیقی (صفت)
unvocal

بدون نوسان صدا (صفت)
unvocal


کلمات دیگر: